نهادی که روزگاری نهال بود و خود از یک ایده پژوهشی سر برآورده بود، اکنون در پانزدهامین سال فعالیت به درختی جوان با شاخههایی پربار تبدیل شده است با میوههایی که البته از تنه این درخت که فرهنگ کودکی است، مایه میگیرند.
موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات از نگاه ریشه شناسانه یکی از فرزندان شورای کتاب کودک است یا به نوعی دیگر اگر با منطق تشبیهی به این موضوع نگاه کنیم، این نهاد یکی از درختان باغ شورای کتاب کودک است که در بیست سال گذشته چندین نهاد با کارکردهای گوناگون در حوزه فرهنگ و آموزش و پرورش کودکان در آن روییده است.
نخستین و جامعترین فعالیت موسسه، پژوهیدن روی موضوع تاریخ ادبیات کودکان ایران بود که سه سال پیشتر از پایه گذاری این نهاد آغاز شد و تا سال ۱۳۸۶ به درازا کشید (۱۰ سال) که البته انتشار سه جلد آخر این اثر برای شش سال در بند ممیزی وزارت ارشاد در دولت پیشین گرفتار شد.
هنگامی که ما کار پژوهش روی این اثر ملی را شروع کردیم هرگز تصوری از ابعاد آن نداشتیم. در حقیقت پژوهش در حوزه ای که پیش از آن هرگز روی آن کار پژوهشی جامع نشده است، مانند کوه یخی در دریا است که تنها نوک آن پیداست و بدنه آن در زیر آب از دیدهها پنهان است. به سرانجام رساندن چنین پژوهشهای فراگیر در جوامعی با ثبات فرهنگی، فی نفسه دشوار است، چه رسد به این سرزمین که مرزهای کار پژوهشی در آکادمی (دانشگاه) و بیرون از آکادمی روشن نیست.
تأمین منابع مالی برای چنین کارهایی برعهده هیچ کسی نیست، مگر این که وابسته به یک نهاد دولتی یا نیمه دولتی باشد و در چنین حالتی اولویتهای غیرپژوهشی و غیرعملی کارفرما، اصالت پژوهش را مخدوش میکند. در این فضا که امور اجتماعی نوسانهای خود را دارد، به سرانجام رساندن چنین پژوهش گسترده ای در گرو دو عامل محوری بوده است. نخست اراده ما برای به فرجام رساندن این کار بزرگ ملی و دیگر پشتیبانی جامعه مدنی یا مردم از آن. از ابتدا این کار پژوهشی از کمکهای دوره ای دوستداران و دلسوزان فرهنگ این سرزمین برخوردار شد. هرگام که برداشتیم در کنارمان کسانی بودند که دست ما را به یاری گرفتند. آن جا هم که کسی نبود، ما خود دست به کار شدیم و کارهای فرهنگی دیگر انجام دادیم تا از زایش کوچکها آن زایش بزرگ به انجام رسد.
در بستر کار پژوهش روی موضوع تاریخ ادبیات کودکان، با گردآوری مجموعه ای بزرگ از اسناد و اشیاء که بیش تر آنها کارکرد موزه ای دارند، به ناخواسته مجموعه دار شدیم. مجموعه داری که باارزشترین اسناد مربوط به فرهنگ کودکی و آموزش و پرورش ایران را در اختیار دارد. این مجموعه بزرگ سبب شد که ما در کنار کار تاریخ ادبیات کودکان روی موضوع موزه تاریخ فرهنگ کودکی کار کنیم. چنان که در سال ۱۳۸۳ بعد از اجرای نمایشگاه موزه فرهنگ کودکی در کاخ نیاوران، ریاست وقت سازمان میراث فرهنگی راه اندازی موزه فرهنگ کودکی را تأیید و برای آن بودجه ای تعیین کرد. اما با جابجایی در دولت این موضوع از آن سال تا امروز به محاق رفته است. ما برای رسیدن به این هدف بسیار کوشیدیم، اما در نهادهای دولتی و شهری مانند سازمان میراث و شهرداری راه به جایی نبردیم، زیرا درک فرهنگ کودکی یک امر خودبخودی نیست و نیاز به تحول اجتماعی در ذهن کارگزارانی دارد که امکانات را در اختیار دارند.
اگرچه ما نتوانستیم موزه را به صورت واقعی راه اندازه کنیم، اما با راه اندازی ایرانک (درگاه فرهنگ کودکی) Iranak.org هم اسناد مربوط به این حوزه را در بانک اطلاعاتی ذخیره کردیم و هم موزه مجازی در فضای آن آغاز به کار کرد. در کنار آن همراه با خانه کتابدار پایگاه ترویج خواندن کتابک ketabak.org را پایه گذاشتیم. پایگاهی که هدف اصلی آن معرفی برترین آثار حوزه کودک و نوجوان یا مربوط به این حوزه و ترویج خواندن در میان خانوادهها و نهادها است.
فعالیت روی موضوع تاریخ آموزش و پرورش و بررسی کار بزرگانی مانند میرزا حسن رشدیه و باغچه بان ما را به این نتیجه رساند که موضوع سوادآموزی یکی از پیچیدهترین پدیدارها در ساختار آموزش و پرورش ایران است که شوربختانه همیشه و همواره در اختیار دولتها بوده است و به ویژه در دهههای بعد از انقلاب اسلامی که از سوی خود کارگزاران، به امر حکومتی تعبیر شده است. این نوع نگاه به آموزش و پرورش سبب ایستایی در همه ساختار آن و به ویژه موضوع بنیادی سوادآموزی شده است.
از این رو موسسه برای پیگیری و ادامه راه بزرگانی که در ایران سوادآموزی را از قالب کهنه به در کردند از آغاز سال ۱۳۸۰ رویکرد بومی آموزش خلاق از راه ادبیات کودکان را برنامه ریزی کرد که اکنون برایند آن آثاری بی بدیل برای آموزش سواد یا زبان آموزی و همچنین شمارورزی (آموزش ریاضی پایه) شده است. به گونه دیگر میتوانیم بگوییم در آشفته بازاری که بخش بزرگی از نیرو و بودجه آموزش و پرورش ایران در ناکارآمدی مطلق نصیب ناشران کمک آموزشی با رویکرد کنکور محوری و ... میشود، موسسه توانسته است سالمترین و خلاقترین جریان را در سوادآموزی پایه شکل دهد. پدیده ای که در سالهای پیش رو میتواند کودکان ایرانی را از بحران در این عرصه رهایی بخشد.
در سالهای اخیر موسسه با مطالعه موضوع ترویج خواندن در میان نهادهای دولتی و غیردولتی به این نتیجه رسید که ترویج خواندن یک کار با برنامه است و تنها نباید در این محدوده دیده شود که کتاب را به دست کودکان و نوجوانان در مناطق یا کانونهای محروم برسانیم یا برای آنها کتابخانه ای برپا کنیم و کارمان را تمام شده بپنداریم. از این رو با توجه به ضعف اساسی که همه این شیوهها داشت، موسسه ایده طرح ترویج خواندن را از سال ۱۳۸۹ در قالب برنامه ای به نام «بامن بخوان» پایه گذاشت که شاخص آن ترکیب موضوع سوادآموزی پایه با کتابهای با کیفیت است.
بدون بزرگ نمایی باید گفت که اکنون این تنها برنامه جامع ترویج کتابخوانی در چارچوب مرزهای ملی ایران است که چنین گسترده و مؤثر اجرا میشود. زیرا کودکان مناطق محروم در ایران اگر میخواهند زندگی سرشار معنوی داشته باشند، پیش از همه باید بتوانند کتابهای با کیفیت را بخوانند و شرط ضروی برای خواندن هم داشتن سواد مؤثر است. موسسه برای این برنامه نامزد جایزه– آساهی Asahi برای سال ۲۰۱۶ شده است که بانی آن دفتر بین المللی کتاب برای نسل جوان IBBY است. نتیجه این جایزه در ۱۴ فروردین ۱۳۹۵ اعلام خواهد شد.
در کنار برنامه بامن بخوان، انتشارات موسسه نیز فعالیتهای خود را گسترش داد و اکنون برنامه بامن بخوان این امکان را برای موسسه فراهم کرده است که انتشارات موسسه در چارچوب یک برنامه پویا بهترین کتابها در زمینه فرهنگ کودکی و ادبیات کودکان را در دسترس جامعه ایران بگذارد. اکنون موسسه بیش از ۵۰ عنوان کتاب منتشر کرده است که از این انتشارات چهره ای شاخص ساخته است تا جایی که برای جایزه بهترین ناشر در نمایشگاه بولونیای ۲۰۱۶ از سوی شورای کتاب کودک نامزد شده است.
پس از پژوهش روی موضوع تاریخ ادبیات کودکان، موسسه طرح پژوهشی بزرگ و ملی مطالعات کودکی را از سال ۱۳۸۸ آغاز کرده است. مطالعات کودکی تمام آن چه که زندگی کودک را شکل داده است، از مرگ و میر و بهداشت کودک تا جایگاه او در خانواده، پوشاک،، بازیها و اسباب بازیها، سنتها و آیینها، حوادث و کار کودکان را دربرمی گیرد. این طرح اکنون می رود که از نیمه بگذرد و در سال های آتی نخستین جلدهای آن منتشر خواهد شد.
بی گمان در چارچوب مرزهای ایران و حتا بخش بزرگی از آسیا، موسسه ای نیست که چون ما در بی امکانی نسبی روییده باشد و چنین کارهای بزرگی را پیش برده باشد. ما به تواناییهای خود ایمان داریم و براین باوریم که تنها نیستیم، زیرا پشت به مردم ایران و به ویژه بخش فرهیخته آن داریم که همواره پشتیبانمان بودهاند. بنابراین در این راه به هر پیشرفت و کامیابی هم برسیم، آن را داشته مردم ایران می دانیم و مفتخریم که در جامعه ایران جای داریم و برای پیشرفت آن میکوشیم.