«فندقشکن» یکی از داستانهای کلاسیک ادبیات کودک و نوجوان است که تاکنون چند بار در ایران ترجمه و منتشر شده است.
ماری و برادرش در شب کریسمس از پدرخواندهشان آقای دروسلمایر هدیههایی دریافت میکنند که در میان آنها عروسک چوبی کوچکی به نام فندقشکن وجود دارد. فندقشکن که شبیه یک سرباز جنگجو است حرف میزند و سبب شگفتی ماری و برادرش میشود. پدرخوانده ماری داستانی از مبارزهی فندقشکن با شاه موشان تعریف میکند. هنگام شب ماری از خواب بیدار میشود و جنگ فندقشکن و شاه موشها را میبیند. دروسلمایر از سرنوشت اندوهبار شاهزاده پیرلپات و افسون ملکه موشها میگوید. با حملهی موشها به خانهی ماری معلوم میشود فندقشکن در حقیقت یک شاهزادهی افسون شده است و ملکهی موشها او را افسون کرده است. افسونی که سرانجام به دست ماری باوفا شکسته میشود. ماری به فندقشکن کمک میکند در مقابل ارتش موشها بایستد و پیروز شود. برای همین جایزه ماری دیدن سرزمین جادویی اسباببازیهاست. ماری در این سرزمین پُر از رمز و راز، زیبا و قشنگ با شاهزاده ازدواج میکند.
نزدیک به دویست سال است که کودکان از خواندن قصه فندقشکن «ارنست هافمن» لذت میبرند و آهنگسازان بسیاری از آن الهام گرفتهاند. این قصهی دلنشین الهامبخش چایکوسفکی در نوشتن رقص باله فندقشکن در سال 1982 شد و هرساله در روز کریسمس اجرا میشود. «لیزبت زورگر» نیز با تصویرگری فوقالعادهاش تلاش کرده خواننده را به همان فضا و دنیای قصههای پریان ببرد.
یکی از ویژگیهای مورد توجه کتاب «فندقشکن» تصاویر آن است؛ زیرا به دست تصویرگر اتریشی زبدهای به نام لیزبت زورگر تصویرگری شده است که در سال 1990 برنده جایزه هانس کریستین اندرسن شد. زورگر در نمایشگاه تصویرگری کتاب کودک بولونیا و براتیسلاوا هم افتخاراتی کسب کرده است. سبک تصویرگری او به تصویرگران و نقاشان قرن نوزدهمی انگلیسی شباهت دارد. او خود را بیش تر متأثر از آرتور راکهام میداند. او این قصه را دوبار تصویرگری کرده است یک بار در سال 1979 و بار دیگر در سال 2003. او با تصویرگری خود این قصه پریانی هافمن را بسیار خیال انگیزتر کرده و تفسیر جدیدی از این قصه مشهور ارائه کرده است.
«ای تی هافمن» نویسنده آلمانی است که با داستانهای فانتزی و گوتیک خود در دوره رومانتیک مشهور است. او آهنگساز و منتقد موسیقی هم بود. هافمن نخستین بار در سال 1816 این قصه را با عنوان فندق شکن و شاه موشان نوشت. قصه فندقشکن در حالیکه داستانی کودکانه و شیرین است، به نقد اجتماعی و مضامین روانشناختی دوره رومانتیک نیز میپردازد. در آثار هافمن عناصر رمانتیک با عناصر ترس و وحشت داستان های گوتیک در هم آمیخته است. او با آثار خود موجب پیشرفت رمانهای گوتیک و روانشناختی شده است و نویسندگان پس از او چون داستایوسکی، ادگار الن پو و نیکلای گوگول، چارلز دیکنز، چارلز بودلر و کافکا همه متأثر از او هستند.
در سال 1982 چایکوسفکی قصه فندقشکن را بهصورت رقص باله اجرا کرد و از آن به بعد از این قصه بارها و بارها به شکلهای مختلف اقتباس شد. گفته می شود قصه هافمن خیلی تلخ است و چایکوفسکی به همراه پتیپا تلاش کردهاند اجرای ملایمتری از اثر ارائه دهند. پس از اجرای چایکوفسکی جایزهای با نام فندق شکن The annual goldstar national nutcracker award تأسیس شد؛ به اجراهای زنده و پویا از داستان فندقشکن اعطا میشود.
کتاب «فدقشکن» نخستین بار در سال 1336 از سوی بنگاه ترجمه و نشر کتاب با عنوان «فندق شکن و شاه موشان» منتشر شد. پس از آن در سال 1342 سازمان کتابهای طلایی وابسته به انتشارات امیرکبیر آن را منتشر کرد و در سال 1351 کانون پرورش فکری کودکان صفحه موسیقی از باله چایکوسفکی از این اثر را با صدای مظفر مقدم منتشر ساخت .انتشارات علمی و فرهنگی مجدد در سال 1373 برای چاپ اثر اقدام کرد و در دهه نود دوباره این اثر تجدید چاپ و نیز از سوی ناشر و مترجمان دیگری بازترجمه شده است. تفاوت کتاب حاضر با کتاب های دیگر ترجمه شده در این است که این کتاب با اجازه ی رسمی ناشر اصلی به جاپ رسیده است.