«هتل ستاره» درباره دختری است ده ساله به نام السا که داستان را روایت می‌کند. او بسیار پرجنب‌وجوش است با موها و قیافه‌ای شبیه به شیر و صدایی به بلندی غرش شیر. او با وجود تجربه‌های تلخ زندگی‌اش می‌خواهد در آینده کمدین شود. السا عاشق جوک گفتن است و در سخت‌ترین شرایط هم از جوک گفتن دست برنمی‌دارد، البته بیشتر وقت‌ها هیچ‌کس به جوک‌هایش نمی‌خندد.
هتل پرستاره داستانی است درباره سختی‌ها و فراز و نشیب‌های زندگی السا. تا قبل از اینکه مادرش عاشق مک شود، السا زندگی خوبی با مادرش داشت. مک، مردی اسکاتلندی است که السا او را دوست ندارد چون زیادی خشک و جدی است.
مک بعد از ازدواج با مادر السا، به خانه آن‌ها می‌آید ولی وقتی مک کارش را از دست می‌دهد، آن‌ها خانه دوست‌داشتنی‌شان را ترک می‌کنند و به خانه مادر مک در اسکاتلند نقل مکان می‌کنند. مک آنجا پیش یکی از دوستانش کار پیدا می‌کند اما کمی بعد با دوستش دعوا می‌کند و دوباره بیکار می‌شود. بعد از آن، به یک آپارتمان کوچک در جنوب می‌روند که فقط السا از آنجا خوشش می‌آید.
مدتی بعد، مک یک کار مناسب پیدا می‌کند، آن‌ها به یک خانه بهتر می‌روند که همه آنجا را دوست دارند ولی کمی بعد، مک دوباره کارش را از دست می‌دهد و مجبور می‌شوند به یک هتل «خواب و صبحانه» بروند. هتلی به هم ریخته و بدون مدیریت با اسم مسخره‌ی «رویال هتل»!
روزی آتش‌سوزی در هتل اتفاق می‌افتد و السا متوجه می‌شود. او با صدای خیلی بلندش مردم را بیدار می‌کند و جانشان را نجات می‌دهد. السا به ستاره‌ای تبدیل می‌شود و خبرنگاران زیادی با او مصاحبه می‌کنند. به خاطر خسارت‌های وارده بر اثر آتش‌سوزی، ساکنان طبقات بالا در یک هتل دیگر اسکان داده می‌شوند. خانواده‌ی السا هم که در طبقه ششم بودند، به «هتل ستاره» می‌روند. هتلی سه ستاره با مدیریت عالی.
هتل ستاره داستانی است که تصویری واقع بینانه و در عین حال امیدوارکننده درباره زندگی ارائه می‌کند.
درباره نویسنده کتاب هتل ستاره
جکلین ویلسون یکی از محبوب‌ترین نویسندگان ادبیات کودک و نوجوان است. اولین رمانش را در ۹ سالگی نوشت و در نوجوانی در یک شرکت چاپ و نشر مجله مشغول به کار شد. کتاب‌های او جوایز بسیاری چون جایزه گاردین و کارنگی را از آن خود کرده‌اند. تا کنون حدود ۳۰۰ میلیون نسخه از کتاب‌های او تنها در انگلستان به فروش رسیده است.
