وقتی موهای بابا فرار کردند

عنوان لاتین
When dad hair took off

وقتی موهای بابا فرار کردند» داستانی طنزآمیز و فانتزی درباره مردی است که یک روز متوجه می‌شود موهایش دیگر نمی‌خواهند روی سرش بمانند. موها تصمیم می‌گیرند که زندگی خودشان را داشته باشند، سفر کنند و دنیا را ببینند.
داستان را پسر این مرد روایت می‌کند، روایتی که خود بابا بارها برایش تعریف کرده است. پسر می‌گوید که روزی موهای بابا خسته شدند از اینکه همیشه شانه و برس بخورند. پس موها از حمام فرار می‌کنند، وارد آشپزخانه می‌شوند، و قبل از اینکه بابا بتواند آنها را بگیرد موها می‌روند. داستان در هر صفحه همراه با تصویرها پیش می‌رود و تصویرهای رنگی، جذابیت و طنز داستان را دوچندان کرده است.


خرید کتاب طنز برای کودکان و نوجوانان



بابا دنبال موها در شهر می‌دود، موها را در چمن، جاده، باغ‌وحش و جاهای مختلف پیدا می‌کند یا فکر می‌کند پیدا کرده. در این میان، موها از هر فرصتی برای پنهان شدن استفاده می‌کنند. بابا نمی‌تواند موها را بگیرد پس دلسرد می‌شود و فکر می‌کند باید بپذیرد بدون مو زندگی کند. چون مو به سفر دور دنیا رفته و برای بابا کارت پستال‌هایی می‌فرستد از مکان‌های دیدنی. تا وقتی که اتفاق عجیبی می‌افتد و پایان داستان با بازگشت غیرمنتظره مو به سر بابا رقم می‌خورد.
این داستان فقط درباره تعقیب و گریز مو نیست، بلکه درباره خیال، پذیرش تغییر و شوخی‌های زبانی است. کتاب پر از بازی با واژه‌ها و اصطلاحات است که برای کودکان و حتی بزرگسالان هم جذاب‌ است. تصاویر رنگارنگ و صحنه‌ها با داستان هماهنگ شده‌اند. متن ریتم خوبی دارد و جابه‌جایی سریع موها و تلاش بابا در موقعیت‌های گوناگون، می‌تواند خواننده را به ادامه داستان مشتاق کند.
این کتاب می‌تواند فرصت خوبی باشد برای بحث درباره موضوعاتی مانند هویت، تغییر، و پذیرش خود. داستان به کودکان نشان می‌دهد که گاهی چیزهای به ظاهر ضروری (مانند مو برای بابا) ممکن است ارزش متفاوتی داشته باشند، و تغییر می‌تواند بخشی از زندگی باشد.


اگرچه داستان بیشتر برای سرگرمی نوشته شده، اما ممکن است بعضی کودکان کنجکاو شوند و بپرسند چرا بابا مو ندارد و این سبب بحث‌هایی درباره مسائل ظاهری یا احساسات شود. این بحث‌ها می‌تواند فرصتی آموزنده باشد تا والدین یا آموزگار درباره تغییر و پذیرش و هویت با کودکان صحبت کنند.
برای نمونه، صحنه‌ای که مو تصمیم می‌گیرد زندگی خودش را داشته باشد، نمادی است از آزادی، تمایل به تجربه و تغییر. هرچند که داستان خیالی و فانتزی است، اما در ذهن کودک می‌تواند سبب پرسش‌هایی درباره اختیار و انتخاب شود.


خرید داستان فانتزی برای کودکان و نوجوانان


زمانی که بابا نمی‌تواند مو را بگیرد، مجبور می‌شود این مسئله را بپذیرد. این می‌تواند سبب بحث درباره پذیرش شرایط باشد. همیشه نمی‌توان به زور چیزی را به دست آورد. در نهایت بازگشت مو نیز به شکلی غیرمنتظره است، نشان می‌دهد بعضی چیزها خودشان بازمی‌گردند.
یکی از بهترین روش‌ها برای اشتراک کتاب با کودکان این است که آن را بلند بخوانید و هنگام خواندن از کودکان بخواهید پیش‌بینی کنند که رخداد بعدی چه می‌تواند باشد یا از روی تصویرها حدس بزنند.
پیش از خواندن، با کودکان درباره موضوع کتاب حرف بزنید: «چه احساسی دارید اگر موهای کسی یک روز تصمیم بگیرند از سرشان جدا شوند؟» وقتی داستان را می‌خوانید هر جا مو در تصویر پنهان شده، صبر کنید و از کودکان بخواهید مو را پیدا کنند یا پیش‌بینی کنند که مو کجاست. کارت‌پستال‌های توی کتاب را نشان‌شان دهید و بپرسید: «به نظرت این کارت از کجاست؟ مو کجا رفته؟» و با هم نقشه‌ای روی کاغذ بکشید.
در پایان، درباره مفهوم داستان گفت‌وگو کنید: چرا مو رفت؟ چرا برگشت؟ چه چیزهای خنده‌داری دیدی؟ اگر تو باشی، مو را کجا می‌گذاشتی؟
این کار باعث می‌شود مخاطب فعال باشد و نه فقط شنونده‌ی منفعل.
یک نقشه ساده شهری بکشید یا چاپ کنید، و وقتی داستان می‌خوانید، هر جا مو در مکان جدیدی می‌رود، روی نقشه علامت بزنید. کودکان می‌توانند مسیر مو را دنبال کنند. این کتاب می‌تواند حتی فرصتی برای آموزش جغرافیا به کودکان باشد.

گزیده‌هایی از کتاب

حالا که موها رفته بودند 
دل بابا برای‌شان تنگ شده بود
خب بابا از بچگی همیشه با موهایش بود
همه کارها را با هم انجام داده بودند
حتی اولین شبی که بابا تنهایی خانه دوستش خوابید هم موها کنارش بودند.
 

سال نشر
1403
ناشران
نویسنده
تصویرگر
قالب کتاب
نگارنده معرفی کتاب
Submitted by mahtab-new-editor86 on