مترجم: شیرین سلیمی
دوران کودکی دیوید رابرتس
در سال 1970 در لیورپول انگلستان متولد شدم. در دوران کودکی دربارهی همه چیز نگران بودم. تا یازدهسالگی در مدرسه خوشحال بودم و به دبیرستان رفتم، اما به مدت پنج سال هر روز از دبیرستان متنفر بودم تا اینکه در شانزدهسالگی دبیرستان را رها کردم و به هنرستان رفتم. مادربزرگم دوختن را به من یاد داد و دوست داشتم اسباببازیهایم را خودم درست کنم. ورزش را دوست نداشتم و هنوز هم همینطور است. تنها جایزهای که از ورزش دارم، زمانی بود که در مسابقهی دوی با کیسه دوم شدم! موهای همهی عروسکهای خواهرهایم را کوتاه میکردم. برادرم شبها برایم داستان میخواند. کتابهای مورد علاقهی من «درخت دور»[1]، «صندلی آرزو»[2] و «آقای روباه شگفتانگیز»[3] بود. موسیقی را هم دوست داشتم.
دوران بزرگسالی دیوید رابرتس
به دانشکدهای در منچستر رفتم تا دربارهی طراحی مُد مطالعه کنم. در آنجا با دو تصویرگر کتاب کودک، جیلیان تایلر و دومینیک مَنسل[4]، همخانه شدم. هر دو نفر از من بزرگتر بودند. بهشدت تحتتأثیر کارهایشان قرار گرفتم. گویی در این زمان بود که بذری کاشته شد و مرا از طراحی مد به سمت تصویرگری برد. پس از فارغالتحصیلی، به مدت یک سال، در هنگکنگ زندگی کردم و شغلم کلاهفروشی بود. همزمان نیز تصویرگری مُد برای روزنامههای محلی و مجلات مُد را شروع کردم. سپس به انگلستان بازگشتم و در سال 1996، پس از رانده شدن از تمام آژانسهای هنری با کارگزار کریستین ایستید[5] ملاقات کردم. او مرا استخدام کرد و به حرکت مجدد به سوی تصویرگری کودک تشویق نمود. اولین کتابم در سال 1997 چاپ شد، داستان بسیار خوبی با نام «آدمآهنی فرانک اشتاین»[6] که نویسندهی آن رُی اپز[7] است.
دیوید رابرتس هنرمند
من تصویرگر خیلی خوششانسی بودهام که داستانهای متنوعی را تصویرگری کردهام. از موارد تیره مانند داستانهای وحشت کریس پریستلی[8] لذت میبرم؛ چون حس تنش، درام و وحشت را فقط با استفاده از سایهروشن سیاه و سفید به تصاویر منتقل میکنم. این چالش بزرگی است که امیدوارم در آن موفق بوده باشم. همچنین از خوششانسیهای دیگر من این بود که با خواهرم لین[9]، کتابهای خیلی خوبی تهیه کردیم. ما تعدادی از افسانههای معروف را بازگویی کردیم و موقعیتهای آنها را تغییر دادیم. این کار بسیار سرگرمکننده بود؛ زیرا مرا در خاطرات دوران کودکیام غرق کرد.
یکی از بهترین تصویرگریهای دیوید رابرتس، تصویرگری مجموعهی «کلهخرها» است. این مجموعه را مؤسسهی پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان در ایران منتشر کرده است.
لینک خرید مجموعه کتاب کله خرها
کلهخرها یک خانوادهی غیرمعمولیاند که در یک خیابان معمولی زندگی میکنند. بین حیوانات پیچیده است که خانهی کلهخرها محلی امن برای هر حیوان در خطر است! حالا خانهی کلهخرها پر شده از کلی حیوان! آیا کلهخرها لقمهی بزرگتر از دهانشان برداشتهاند؟