«قورباغه بداخلاق» داستان قورباغهای است که عاشق رنگ سبز است و از رنگهای دیگر بدش میآید و دوست دارد همیشه برنده باشد، وگرنه بداخلاق میشود. یک روز بعد از اینکه قورباغه در بازی با دوستانش برنده نمیشود بداخلاقی میکند و دوستانش او را ترک میکنند و او تنها
میشود، تا اینکه در تنهایی دوستی تمساح سبز را میپذیرد اما نمیداند که تمساح قصد دارد او قورت بدهد. وقتی تمساح او را قورت میدهد در تاریکی و تنهایی داخل شکم تمساح به رفتار خود با دوستانش فکر میکند و پشیمان میشود. تمساح که فقط قورباغهها بداخلاق را میخورد وقتی میفهمد او مهربان شده قورباغه را به بیرون پرت میکند و قورباغه پیش دوستانش برمیگردد.
«قورباغه بداخلاق» رنگهای دیگر را دوست ندارد. چرا؟ چون قرمز عصبانیاش میکند، نارنجی گیجاش میکند، آبی به گریهاش میاندازد، قهوهای حوصلهاش را سر میبرد و اصلا از صورتی خوشش نمیآید. داستان از آن جایی شروع میشود که یک روز قورباغه بداخلاق که البته خودش معتقد است بداخلاق نیست، با دوستاناش در حال بپر بپر است، اما در آخر بازی چون برنده نمیشود خیلی بداخلاق میشود و دوستاناش از پیشاش میروند و تنها میشود. او دوست ندارد کار دیگری انجام دهد، مثلا در آب شنا کند، چون رنگ آب آبی است، یا دوست ندارد روی ترامپولین بپرد چون زرد است. بعد هم که میفهمد اصلا دوستی ندارد که با او بازی کند. همه چیز قورباغه را ناراحت میکند و مدام در حال غر زدن است. چرا همه چیز سبز نیست؟ ، چرا امروز روز تولدم نیست؟ ، چرا هیچکس با من نمیپرد؟ و... تا اینکه خرگوش صورتی پیش قورباغه که دلاش برای دوستاناش تنگ شده میآید و میگوید من میتوانم با تو دوست شوم. اما قورباغه با بداخلاقی تمام به او میگوید تو صورتی هستی و من دوست ندارم با تو دوست شوم و خرگوش را غصهدار میکند. در همین هنگام تمساح سبزی که عاشق خوردن قورباغههای بداخلاق است نزدیکاش میشود و میگوید من با تو دوست میشوم. تمساح که در واقع عاشق خوردن قورباغههای بداخلاق است، در یک چشم برهم زدن قورباغه را قورت میدهد. قورباغه در شکم تمساح متوجه نوع رفتارش با دوستاناش و خرگوش صورتی میشود و تصمیم میگیرد از آنها عذرخواهی کند. تمساح هم که فقط قورباغههای بداخلاق را میخورد وقتی متوجه میشود او مهربان شده دهاناش را باز میکند و قورباغه را بیرون میاندازد. قورباغه پیش دوستاناش میرود، عذرخواهی میکند و همگی دوباره مشغول بپر بپر میشوند.
«قورباغه بداخلاق» کتاب تصویری و جذابی است با خط داستانی بسیار ساده که به مسئله خلق و خوی عصبانی کودکان در موقعیتهای مختلف اشاره میکند. موضوع داستان بسیار روشن است و نویسنده چه راه زیبایی را برای به اشتراک گذاشتن این موضوع با مخاطب انتخاب کرده است. کودک وقتی در محیطها و موقعیتهایی قرار میگیرد که او را عصبانی میکنند، میتواند با قورباغه همذات پنداری کند و تابآوری را بیاموزد. همچنین کودک با مفهوم پذیرش دیگران هر آنگونه که هستند، چگونگی زندگی کردن در کنار افراد مختلف و انعطافپذیری، را به شکلی غیرمستقیم از داستان میآموزد.
«اد ویر»، نویسنده و تصویرگر انگلیسی است که در سال 1973 در لندن به دنیا آمد. او در سال 2007 جایزه كتاب كودكان «هایلند Highland» را برای كتاب خود «گریز The Getaway » دریافت كرد. کتاب «موز Banana» او نیز در سال 2008 در فهرست مدال كیت گرینوی قرار گرفت. کتاب دیگر او «چگونه شیر باشیم» نیز نامزد دریافت مدال کیت گرینوی 2019 و مدال کارنگی 2019 شده است.از این نویسنده و تصویرگر تاکنون کتابهای «مکس و پرنده»، «مکس شجاع» و «چگونه شیر باشیم؟ » به فارسی ترجمه و منتشر شده است.