کتاب های آموزگاران و معلمان

زیردسته‌بندی‌ها
‏‏‫رفتن به تعطیلات، آن هم در تابستان و کنار دریا خیلی کیف دارد. البته اگر تنها نباشی، یعنی فقط با پدر و مادرت نباشی بلکه والدینت حاضر شوند یکی از دوستان تو را هم با خودشان به سفر ببرند. والدین تیم خیلی با او کنار می آیند و بیسکویتز را هم با خودشان می برند (راستش از بس دوست تیم خوراکی و بیسکویت می خورد، اسمش را بیسکویتز گذاشته اند).
دوشنبه, ۵ دی
«فلدولین» بر خلاف سایر خفاش‌ها که از شاخه‌ها آویزان می‌شوند، ووارونه است. ولی با وجود «متفاوت بودن» خیلی خوشبخت است. پدر و مادرش امیدوار بودند که او هم یک روز مانند سایر خفاش‌ها شود. او بزرگ و بزرگ‌تر شد ولی هیچ تغییری نکرد.
دوشنبه, ۵ دی
"کل ماتیوز" پانزده ساله دوران تبعیدش را در جزیره ای در آلاسکای امریکا می گذراند. او مجرم است همکلاسی اش "پیتر" را چنان با عصبانیت کتک زده و سر او را به زمین کوبیده که پیتر دیگر نمی تواند مانند یک انسان سالم راه برود و زندگی کند.
چهارشنبه, ۳۰ آذر
دانستنیهای اسلامی برای نوجوانان یک مرجع فوری است که سه جلد و درباره اسلام و مسائل اسلامی شامل موضوع های مختلفی مانند معرفی آثار و متون اسلامی، آشنایی با اشخاص و بزرگان اسلامی چون مراجع و علمای شیعه و همچنین معنای واژه ها وعبارت هایی که پس از انقلاب از سوی رهبران دینی و سیاسی ایران بکار برده شده است.
یکشنبه, ۲۷ آذر
۲۴ ماه اگوست سال ۷۹ میلادی، ساعت ده صبح، در شهر پومپئی ایتالیا وضع با همیشه تفاوت دارد. دود غلیظی از دهانه ی کوه وزوو بیرون می آید. "توصیه ی به درد بخور" در این وضعیت این است: "دعایت را بخوان! به معبد خانه ات برو و به درگاه خدایان دعا کن که از این مهلکه جان سالم به در ببری." روی سخن نویسنده ی کتاب "امکان نداره بخوای ساکن شهر ..." با مردی یونانی است که در خردسالی از سوی رومیان به بردگی گرفته شده و حالا در خانه اربابش مراقب آقازاده ی اوست. انفجار آتشفشان وزوو هنگامی رخ می دهد که او آقازاده را به مدرسه برده و منتظر است تا برگردد... و مدرسه دیگر بس است!
شنبه, ۱۹ آذر
واژه نامه ای عمومی و مصور که در برابر هر مدخل معانی واژه همراه با آوانگاری در مقابل آن آمده است. در برخی موارد مصدر کلمه توضیح داده شده و برای اسم مصدر هم فقط نمونه آمده است.
چهارشنبه, ۱۶ آذر
کتاب «هستی» داستان دختر دوازده ساله ای است به نام هستی که ساکن آبادان است. او روحیه عجیبی دارد. کارهای او به هیچوجه به دختران شبیه نیست. او دوست دارد با پسرها فوتبال بازی کند و با دایی جمشید به موتور سواری برود و راندن موتور را از او یاد بگیرد.
شنبه, ۱۲ آذر
سارا دختر نوجوان سیزده ساله‌ای است که با خانواده‌اش در آبادان زندگی می‌کند. پدر او تعمیر کار پیانو است و موسیقی را خوب می‌شناسد و با دیدن دستان کشیده سارا آینده درخشانی را در نواختن پیانو برای او پیش‌بینی می‌کند. سارا هم با موسیقی و عشق به موسیقی بزرگ شده و به پیانوی دست دومش بنام کوکو عشق می‌ورزد.
شنبه, ۵ آذر
باز هم همان ماجرای همیشگی، توپ بازی در اتاق و شکستن یکی از وسیله های گرانبها یا محبوب بزرگترها. حالا موشی چه کار باید بکند؟ هر چه با برادرش موش موشی فکرهای شان را روی هم می گذارند، چیزی به عقل شان نمی رسد، یا اگر هم می رسد، فایده ای ندارد. تند تند خرده شیشه ها را از روی زمین جمع می کنند که ناگهان مادر از راه می رسد.... کدام یکی باید خبر بد را به مامان بدهند؟ چه طور این خبر را بدهند بهتر است؟ بالاخره یکی از آن ها به مادر می گوید که چه شده است. مادر... موشی و موش موشی خیلی ناراحت شده اند. می خواهند اشتباه شان را جبران کنند، اما چگونه؟
شنبه, ۵ آذر
کتاب کلت داستان پسر نوجوانی است که به بیماری اسپینابیفیدا مبتلاست. این بیماری از بیماری‌های ستون فقرات است و موجب اختلال در راه رفتن می‌شود. کلت با مادرش ادری زندگی می‌کند. درمانگر او خانم بری برای تقویت عضلات او به او پیشنهاد می‌کند اسب‌سواری کند. او ابتدا نه با اسب تمرینی خود بنام لیورورست نه با خانم بری و نه با خانم ری نولدز مربی سوارکاری نمی‌تواند ارتباط برقرارکند.
شنبه, ۵ آذر
رها دختر نوجوانی است که با مادر و پدرش در تهران زندگی می کند. تکلیف درس جغرافی او درباره یکی ازشهرهای ایران است. او دوست دارد جایی را انتخاب کند که با دیگرشهرها متفاوت باشد. او بدنبال نقشه ایران به سراغ کمد مادر می رود و به جای نقشه، بسته ای را پیدا می کند که محتویات آن راز تکان دهنده و هولناکی است.
شنبه, ۵ آذر
مادربزرگ سالی برای سرگرم کردن او در یک روز گرم تابستانی، یک ردیف پنج تایی عروسک کاغذی می برد و صورت اولین دختر را نقاشی می کند؛ دختری سرکش و ماجراجو. اما پیش از آن که صورت بقیه را بکشد هر پنج خواهر دست در دست همدیگر غیبشان می زند و به سفری شگفت انگیز می روند.
یکشنبه, ۲۹ آبان
"گریگوری" پسری نوجوان و بازیگوش است. او بنا به پیشنهاد مادرش رویدادهای روزانه اش را در طول سال تحصیلی در سالنامه ای که مادرش برای او تهیه کرده، یادداشت می کند. او علاقه ای به مدرسه و درس خواندن ندارد. منافع خود را به منافع دیگران ترجیح می دهد و برای رسیدن به آن در برابر همکلاسی ها و برادرش از هیچ بدجنسی و خباثتی رویگردان نیست. اما از این شیوه ها راه به جایی نمی برد.
یکشنبه, ۲۲ آبان
"با وجود تو" اثری است در ستایش صلح که دستیابی به صلح را به روشنی با تولد هر کودکی امکان پذیر می بیند. کتاب از همان آغاز با جلد جذاب و نام چالش برانگیزش مخاطب را با خود همراه می کند و او را گام به گام و صفحه به صفحه پیش می برد. از تولد هر کودک آغاز می کند و دگرگونی ای که با تولد او ابتدا در خانواده، سپس در جامعه و در نهایت در جهان به وجود می آید، ادامه پیدا می کند. "با تولد هر کودکی دنیا دگرگون می شود". جمله ها، در تمام کتاب اینگونه اند، موجز و روشن و تاثیرگذار که در کنار نقاشی هایی زیبا، لطیف و ساده به نویسنده این امکان را می دهند که با کمترین واژگان، بیشترین مفاهیم را بیان کند.
شنبه, ۱۴ آبان
مارگارت ١١ ساله پدرش را در یک حادثه ی تصادف در یک بزرگراه از دست داده و به شدت از عبور از بزرگراه می ترسد. او با مادر و خواهر عقب مانده ی ذهنی و برادر کوچکترش زندگی می کند. مادرش برای گذران زندگی شب ها تا صبح کار می کند و در نتیجه روزها را می خوابد. مارگارت به ناچار از خواهر و برادرش نگهداری و محافظت می کند، اما ته دلش از این کار راضی نیست و دوست دارد او هم مانند دیگر همکلاسی هایش زمانی را برای خود داشته باشد و لباس های تازه بپوشد.
دوشنبه, ۹ آبان
تاکنون رمان های گوناگونی خوانده ایم از گونه های متفاوت رمان نوجوان مثل فانتزی، واقعگرا، تاریخی، علمی- تخیلی و ... ولی کتاب اختراع هوگوکابره گونه ای خاص است که نمونه ای از آن را لااقل در ایران ندیده ایم. نویسنده در این رمان خاص و نوآورانه سینما را با کتابی تصویری ترکیب می کند، قالبی جدید که نامش را سینما رمان گذاشته اند. ساختار کتاب ترکیبی غیرهمزمان از تصویر و نوشتار است. به عبارت دیگر، کل داستان، به طور نوبتی، با تصویر و متن روایت می شود که بخش نوشتاری و تصویری آن تقریباً مساوی است.
سه شنبه, ۳ آبان
کشاورزی با سه پسرش در مزرعه زندگی و سخت کار می کردند، او حیوانات را خیلی دوست داشت و از افزایش مرغ و خروس ها و گاو و گوسفندها لذت می برد. آنان هنگام کار آواز مخصوص خود را می خواندند، پسر بزرگ آواز کالسکه رانان، پسر دوم آهنگ مربوط به دریا و کوچکترین پسر درباره ویولن زن های دوره گرد و کشاورز هم درباره حیاط طویله، پشم چینی گوسفندان، تولد کره اسب ها و سایر حیوانات آوازمی خواند.
دوشنبه, ۲ آبان
الفی اتکنیز چهار سال دارد. ساعت ۹ شب است. پدر او را به رختخواب می فرستد اما الفی نمی خواهد بخوابد. بنابراین با ترفندهای گوناگون از خوابیدن طفره می رود. اول از پدر می خواهد که برایش کتاب بخواند، بعد یادش می آید که مسواک نزده است، بعد تشنه اش می شود، با ریختن آب روی تختش بابا را به دردسر می اندازد، بعد می خواهد به دستشویی برود ..... سرانجام پدر از خستگی روی زمین به خواب فرو می رود. بنابراین الفی هم تصمیم می گیرد که بخوابد چون دیگر کسی نیست که خواسته هایش را برآورده کند.
دوشنبه, ۲ آبان
الفی و دوست خیالی اش، مالکوم با جعبه ها یک قطار می سازند و پیپ پدر را به جای دودکش استفاده می کنند. آن ها با خوشحالی بازی می کنند، تا اینکه الفی متوجه یک چیز وحشتناک می شود. پیپ بابا غیب شده! الفی و مالکوم همه جا را می گردند. زیر صندلی ها و میز، داخل جعبه ها و .... همین موقع بابا می آید تو و می پرسد: ‌"پیپ منو ندیدی؟" الفی می گوید: "نه بابا"!
دوشنبه, ۲ آبان
جسیکا قورباغه ی کنجکاوی است که با مری لین و اگوست در یک جزیره زندگی می کند. برای این قورباغه ی کوچولو همه چیز جالب است حتی یک ریگ معمولی. یک روز جسیکا یک چیز بزرگ و سفید و گرد پیدا می کند. جسیکا فکر می کند یک ریگ بزرگ است، مریلین فکر می کند یک تخم مرغ است اما پس از چند روز تخم می شکند و از آن یک موجود دراز و فلس دار بیرون می آید. جسیکا و جوجه تمام روز را با هم می گذرانند و دوستان خوبی برای هم هستند. جوجه یک بار جسیکا را از مرگ نجات می دهد و دوستی آن ها محکم تر می شود.
جمعه, ۲۹ مهر
جیپ پسر یتیم ١٢ ساله ای است که وقتی ٢ – ٣ سال بیشتر نداشت، از پشت گاری در حال حرکت به زمین می افتد. کسی سراغش را نمی گیرد برای نگهداری به مزرعه ای که محل نگهداری بیماران روانی است برده می شود.
سه شنبه, ۱۹ مهر
همه می دانند که الفی از دعوا کردن و کتک کاری خوشش نمی آید. البته بعضی ها فکر می کنند او ترسو است ولی الفی می گوید فقط نمی خواهد بچه ها را بزند. هنگام دعوا الفی فرار می کند یا وانمود می کند شکست خورده است. او ترجیح می دهد دعوا زود تمام شود. اما یک روز وقتی که سه همکلاسی جدید و قلدر الفی می خواهند با او کتک کاری کنند الفی پیش همه اعتراف می کند که از دعوا کردن و کتک خوردن می ترسد. برخلاف انتظار الفی حالا همه معتقدند که او پسر واقعا شجاعی است که چنین اعترافی کرده است.
چهارشنبه, ۳۰ شهریور
عاشقانه های شاهنامه در دو جلد شامل ۱۷ داستان کوتاه عاشقانه در مورد زال، پدر رستم، و ۱۶ زن در شاهنامه، فرانک، رودابه، تهمینه، گردآفرید، سودابه، خوب چهر (مادر سیاوش)، فرنگیس و جریره (زنان سیاوش)، منیژه، کتایون (همسر گشتاسب)، روشنان (زن اردشیر)، گرامی (دختر هفتواد)، دل افروز فرخ پی (همسر شاپور ذوالاکتاف)، گردیه (خواهر بهرام چوبین)، شیرین (همسر خسرو پرویز). برخی از این داستان ها بازآفرینی (به معنی از اثرکهن یا معاصر الهام می گیرند هم موضوع هم شکل و ساخت آن را تغییر می دهند) و برخی بازنویسی خلاق (به معنی ساختاری نو به موضوع کهن دادن) از شاهنامه فردوسی است.
دوشنبه, ۲۸ شهریور
تهران امروز ما، تهران دیروز کتاب تحران ۱۴۷۳ است. نویسندگان در فردایی نیامده زندگی می کنند و تهران ما را در آینده، شهری خالی از سکنه که مردم آن به ماه و مریخ و سیاره های دیگر مهاجرت کرده اند تصویر می کنند. در واقع خود پدید آورندگان، اثر را اینگونه معرفی می کنند: پژوهش جمعی برخی از جوانان تهرانی الاصل بالای ١٨ سال که پس از سال ها سکونت در سیاره ای دیگر برای آشنایی با زادگاه اصلی خود به تهران باز گشته اند.
دوشنبه, ۲۸ شهریور