کتاب های آموزگاران و معلمان

زیردسته‌بندی‌ها
سارا دختر نوجوان سیزده ساله‌ای است که با خانواده‌اش در آبادان زندگی می‌کند. پدر او تعمیر کار پیانو است و موسیقی را خوب می‌شناسد و با دیدن دستان کشیده سارا آینده درخشانی را در نواختن پیانو برای او پیش‌بینی می‌کند. سارا هم با موسیقی و عشق به موسیقی بزرگ شده و به پیانوی دست دومش بنام کوکو عشق می‌ورزد.
شنبه, ۵ آذر
باز هم همان ماجرای همیشگی، توپ بازی در اتاق و شکستن یکی از وسیله های گرانبها یا محبوب بزرگترها. حالا موشی چه کار باید بکند؟ هر چه با برادرش موش موشی فکرهای شان را روی هم می گذارند، چیزی به عقل شان نمی رسد، یا اگر هم می رسد، فایده ای ندارد.
شنبه, ۵ آذر
کتاب کلت داستان پسر نوجوانی است که به بیماری اسپینابیفیدا مبتلاست. این بیماری از بیماری‌های ستون فقرات است و موجب اختلال در راه رفتن می‌شود. کلت با مادرش ادری زندگی می‌کند. درمانگر او خانم بری برای تقویت عضلات او به او پیشنهاد می‌کند اسب‌سواری کند. او ابتدا نه با اسب تمرینی خود بنام لیورورست نه با خانم بری و نه با خانم ری نولدز مربی سوارکاری نمی‌تواند ارتباط برقرارکند.
شنبه, ۵ آذر
رها دختر نوجوانی است که با مادر و پدرش در تهران زندگی می کند. تکلیف درس جغرافی او درباره یکی ازشهرهای ایران است. او دوست دارد جایی را انتخاب کند که با دیگرشهرها متفاوت باشد. او بدنبال نقشه ایران به سراغ کمد مادر می رود و به جای نقشه، بسته ای را پیدا می کند که محتویات آن راز تکان دهنده و هولناکی است.
شنبه, ۵ آذر
مادربزرگ سالی برای سرگرم کردن او در یک روز گرم تابستانی، یک ردیف پنج تایی عروسک کاغذی می برد و صورت اولین دختر را نقاشی می کند؛ دختری سرکش و ماجراجو. اما پیش از آن که صورت بقیه را بکشد هر پنج خواهر دست در دست همدیگر غیبشان می زند و به سفری شگفت انگیز می روند.
یکشنبه, ۲۹ آبان
"گریگوری" پسری نوجوان و بازیگوش است. او بنا به پیشنهاد مادرش رویدادهای روزانه اش را در طول سال تحصیلی در سالنامه ای که مادرش برای او تهیه کرده، یادداشت می کند. او علاقه ای به مدرسه و درس خواندن ندارد.
یکشنبه, ۲۲ آبان
"با وجود تو" اثری است در ستایش صلح که دستیابی به صلح را به روشنی با تولد هر کودکی امکان پذیر می بیند. کتاب از همان آغاز با جلد جذاب و نام چالش برانگیزش مخاطب را با خود همراه می کند و او را گام به گام و صفحه به صفحه پیش می برد.
شنبه, ۱۴ آبان
مارگارت ١١ ساله پدرش را در یک حادثه ی تصادف در یک بزرگراه از دست داده و به شدت از عبور از بزرگراه می ترسد. او با مادر و  خواهر عقب مانده ی ذهنی و برادر کوچکترش زندگی می کند. مادرش برای گذران زندگی شب ها تا صبح کار می کند و در نتیجه روزها را می خوابد. مارگارت به ناچار از خواهر و برادرش نگهداری و محافظت می کند، اما ته دلش از این کار راضی نیست و دوست دارد او هم مانند دیگر همکلاسی هایش زمانی را برای خود داشته باشد و لباس های تازه بپوشد.
دوشنبه, ۹ آبان
تاکنون رمان های گوناگونی خوانده ایم از گونه های متفاوت رمان نوجوان مثل فانتزی، واقعگرا، تاریخی، علمی- تخیلی و ... ولی کتاب اختراع هوگوکابره گونه ای خاص است که نمونه ای از آن را لااقل در ایران ندیده ایم. نویسنده در این رمان خاص و نوآورانه سینما را با کتابی تصویری ترکیب می کند، قالبی جدید که نامش را سینما رمان گذاشته اند.
سه شنبه, ۳ آبان
کشاورزی با سه پسرش در مزرعه زندگی و سخت کار می کردند، او حیوانات را خیلی دوست داشت و از افزایش مرغ و خروس ها و گاو و گوسفندها لذت می برد. آنان هنگام کار آواز مخصوص خود را می خواندند، پسر بزرگ آواز کالسکه رانان، پسر دوم آهنگ مربوط به دریا و کوچکترین پسر درباره ویولن زن های دوره گرد و کشاورز هم درباره حیاط طویله، پشم چینی گوسفندان، تولد کره اسب ها و سایر حیوانات آوازمی خواند.
دوشنبه, ۲ آبان
الفی اتکنیز چهار سال دارد. ساعت ۹ شب است. پدر او را به رختخواب می فرستد اما الفی نمی خواهد بخوابد. بنابراین با ترفندهای گوناگون از خوابیدن طفره می رود. اول از پدر می خواهد که برایش کتاب بخواند، بعد یادش می آید که مسواک نزده است، بعد تشنه اش می شود، با ریختن آب روی تختش بابا را به دردسر می اندازد، بعد می خواهد به دستشویی برود .....
دوشنبه, ۲ آبان
الفی و دوست خیالی اش، مالکوم با جعبه ها یک قطار می سازند و  پیپ پدر را به جای دودکش استفاده می کنند. آن ها با خوشحالی بازی می کنند، تا اینکه الفی متوجه یک چیز وحشتناک می شود. پیپ بابا غیب شده! الفی و مالکوم همه جا را می گردند. زیر صندلی ها و میز، داخل جعبه ها و ....  همین موقع بابا می آید تو و می پرسد: ‌"پیپ منو ندیدی؟" الفی می گوید: "نه بابا"!
دوشنبه, ۲ آبان
جسیکا قورباغه ی کنجکاوی است که با مری لین و اگوست در یک جزیره زندگی می کند. برای این قورباغه ی کوچولو همه چیز جالب است حتی یک ریگ معمولی. یک روز جسیکا یک چیز بزرگ و سفید و گرد پیدا می کند.
جمعه, ۲۹ مهر
جیپ پسر یتیم ١٢ ساله ای است که وقتی ٢ – ٣ سال بیشتر نداشت، از پشت گاری در حال حرکت به زمین می افتد. کسی سراغش را نمی گیرد برای نگهداری به مزرعه ای که محل نگهداری بیماران روانی است برده می شود.
سه شنبه, ۱۹ مهر
همه می دانند که الفی از دعوا کردن و کتک کاری خوشش نمی آید. البته بعضی ها فکر می کنند او ترسو است ولی الفی می گوید فقط نمی خواهد بچه ها را بزند. هنگام دعوا الفی فرار می کند یا وانمود می کند شکست خورده است. او ترجیح می دهد دعوا زود تمام شود.
چهارشنبه, ۳۰ شهریور
عاشقانه های شاهنامه در دو جلد شامل ۱۷ داستان کوتاه عاشقانه در مورد زال، پدر رستم، و ۱۶ زن در شاهنامه، فرانک، رودابه، تهمینه، گردآفرید، سودابه، خوب چهر (مادر سیاوش)، فرنگیس و جریره (زنان سیاوش)، منیژه، کتایون (همسر گشتاسب)، روشنان (زن اردشیر)، گرامی (دختر هفتواد)، دل افروز فرخ پی (همسر شاپور ذوالاکتاف)، گردیه (خواهر بهرام چوبین)، شیرین (همسر خسرو پرویز). برخی از این داستان ها بازآفرینی (به معنی از اثرکهن یا معاصر الهام می گیرند هم موضوع هم شکل و ساخت آن را تغییر می دهند) و برخی بازنویسی خلاق (به معنی ساختاری نو به موضوع کهن دادن) از شاهنامه فردوسی است. 
دوشنبه, ۲۸ شهریور
تهران امروز ما، تهران دیروز کتاب تحران ١٤٧٣ است. نویسندگان در فردایی نیامده زندگی می کنند و تهران ما را در آینده، شهری خالی از سکنه که مردم آن به ماه و مریخ و سیاره های دیگر مهاجرت کرده اند تصویر می کنند.
دوشنبه, ۲۸ شهریور
خاله سوسکه این قصه بر عکس همه ی خاله سوسکه ها دل خوشی از آقای موشه ندارد و تصمیم گرفتها ست هر جوری شده این قصه ی تکراری را تغییر دهد و با کسی به جز آقا موشه ازدواج کند. به دنبال این تصمیم خاله سوسکه، نویسنده سه همسر و سه سرنوشت مختلف برای او پیش بینی می کند و سه قصه می سازد. در پایان کتاب هم از کودک خواننده می خواهد که او هم قصه ای در مورد داماد جدید حدس بزند و بنویسد.
دوشنبه, ۲۸ شهریور
کتاب لیزا کودکی در مدرسه مجموعه داستان هایی است که لیزا و دوستانش شخصیت های اصلی آن ها هستند. در هر داستان ماجرایی روی می دهد که بحث ها و گفت وگوهای را پیرامون آن رقم می زند.
دوشنبه, ۲۸ شهریور
در خانه ی پسرک شش صندلی بود. صندلی اول و قدیمی ترین آن به پدر بزرگ تعلق داشت و به ترتیب صندلی های قدیمی و کمی قدیمی و قدیمی و خیلی نو و نو متعلق به سایر افراد خانواده یعنی مادر بزرگ، پدر، مادر، خواهرو برادر او بود. پسرک اجازه نداشت روی صندلی آنان بنشیند.
یکشنبه, ۶ شهریور
"کایرا" دختر نوجوان  یتیمی است که با پاهای کج متولد می شود و پس از مرگ مادرش می فهمد در دهکده ای که زندگی می کند طبق قوانین حاکم بر آن افراد معلول از حق زندگی کردن محروم اند. پدرش شکارچی ماهری بوده اما شایع است در یک حمله توسط جانورها در جنگل دریده و شکار شده است. کایرا نگران آینده است اما او هنرمند است و برخوردار از قدرتی بی نظیر و استثنایی در بافت پارچه با نخ های رنگی.
شنبه, ۵ شهریور
خلو سر دسته باند عقرب های کشتی بمبک است. فکر بد نکنید! با باند خطرناکی روبرو نیستید. آنان چهار نوجوان آبادانی هستند که در دوران انقلاب در سال ٥٧ و در آبادان و به کمک نوجوان دیگری بنام کیوان که پدرش توسط عوامل ساواک دستگیر شده با هم نقشه ای می کشند.
شنبه, ۵ شهریور
 مرد کلاه دودی مرد عجیب و غریبی بود  او سال ها یک خواب سیر و درست و حسابی نکرده بود و حتی نخوابیده بود  او شب و روز کار می کرد، او سال ها بود نه می خندید، نه به سفر می رفت و نه در دریا شنا می کرد.
یکشنبه, ۳۰ مرداد
" اگر از شهرهای مختلف جهان دیدن کنی، از دیدن مارک های یکسان لباس ها و ماشین ها و رستوران هایی با غذای حاضری تعجب می کنی. این شباهت ها تصادفی نیستند. شهرهای دنیا به شبکه ای بزرگ تبدیل شده اند که شرکت های بزرگ می کوشند از مشتریان شان استفاده کنند."
یکشنبه, ۱۶ مرداد