مجموعه نوشته های مناسب برای ۱۳ سال به بالا

نوجوانی دوره پر تب‌وتابی است و گذر از این دوره، ممکن است تبدیل به چالشی طاقت‌فرسا برای والدین شود. یکی از راه‌کارهای کمک‌کننده، خواند کتاب‌های مناسب است. شخصیت اصلی بیش‌تر کتاب‌های نوجوان، هم‌سن و سال مخاطب است و مانند او، چالش‌هایی را پشت سر می‌گذارد. این چالش ممکن است از دست دادن عضوی از خانواده، بهم خوردن رابطه دوستی یا چالش‌های مربوط به مدرسه باشد. با تهیه کتاب مناسب، می‌توانید به فرزندتان در گذر از این دوره کمک کنید.


خرید کتاب مناسب 12 سال به بالا


در این صفحه قصه‌ها و داستان‌های مختلفی برای نوجوانان ۱۳ سال به بالا جمع آوری کرده‌ایم. در ادامه کتاب‌هایی مناسب برای نوجوانان معرفی شده‌اند و مقالات و نوشته‌هایی درباره‌ی نوجوانان نیز قرار داده شده است.

در سایت کتابک بخوانید: به فرزندتان در گذر از نوجوانی کمک کنید!

با رفتن به هرکدام از لینک‌های زیر می‌توانید به مجموعه داستان‌ها دسترسی داشته باشید:

زیر دسته بندی ها
کتابهای رعب آور و ترسناکی که برای بچه ها تألیف می شوند، در ایران با استقبال قابل توجهی مواجه شده اند. هرچند برخی خانواده ها نگران علاقه فرزندان شان به این کتاب هایند، اما برخی کارشناسان معتقدند این کتاب ها می تواند برای بچه ها مفید هم باشند.
چهارشنبه, ۹ دی
"چگونه می توانیم به درستی یا نادرستی حرف یا عقیده ای پی ببریم؟ چگونه و به کمک چه کارهایی می توانیم سر حرف یا عقیده ی درست باقی بمانیم و در مخالفت با کارهای نادرست پافشاری کنیم؟
سه شنبه, ۸ دی
آر ال استاین نویسنده ای است که با فروش بیش از ۳۰۰ میلیون نسخه از کتاب هایش در سراسر جهان پر فروش ترین نویسنده تاریخ است. او نویسنده ی ۳۰۰ کتاب ترسناک و خنده دار مانند مجموعه داستان های ترس و لرز (Goosebumps)، مجموعه خیابان وحشت (Fear Street)، مجموعه تالار وحشت (Nightmare Room) و مجموعه ی مدرسه ی روتن (Rotten School) است. داستان های ترسناک او در ایران نیز با استقبال بسیار کودکان رو به رو شده است. در زیر بخشی از گفت و گوی وب لاگ نویسندگان داستان های ترسناک استرالیا و بخشی از مصاحبه ی انتشارات هارپرکولین با این نویسنده را که به موضوع گفت و گوی این ماه سایت کتابک مربوط است می خوانید.
یکشنبه, ۲۹ آذر
بهره گیری از ادبیات کودکان به ویژه داستان های کودک و نوجوان، یکی از راه هایی است که روان شناسان و کارشناسان آموزش و پرورش و نیز کتابداران برای شناسایی و درمان مشکلات روحی کودکان و نوجوانان پیشنهاد می کنند. اگر این داستان ها، گیرا و متناسب با نیازهای خوانندگان آن تهیه شده باشد، ابزار مناسبی در دسترس کودک و یا نوجوان گذارده می شود تا مشکل خود را شناسایی کند و در کاهش آن بکوشد.
پنجشنبه, ۲۶ آذر
این سو و آن سو جملات کلیشه‌ای فراوانی درباره‌ی نوجوانان شنیده‌ایم: بی‌خیال، لوس، بی‌منطق، مشکل ساز و... . بیشتر وقت‌ها درک موسیقی‌هایی که گوش می‌دهند، پیام‌هایی که رد و بدل می‌کنند و این که در درون‌شان چه می‌گذرد، کار مشکلی است.
سه شنبه, ۲۴ آذر
حواس مامی جون پرت شده است. چیز گم می کند و کارهای عجیب و گاه خنده‌دار انجام می‌دهد. پزشک می‌گوید بیماری آلزایمر گرفته است. خاطرات مامی جون چون برگ‌های درخت در فصل پاییز، یکی یکی می‌ریزند و گم می‌شوند. همه‌ی خانواده برای تقویت حافظه‌ی مامی جون دست به کار می‌شوند تا سلول‌های خاکستری مغز مادربزرگ را فعال کنند و ... .
شنبه, ۲۱ آذر
قصه‌های برادران گریم دریچه‌ای از دنیای سحر و جادو و پریان را بر روی خواننده باز می‌کند. از جمله قصه‌های مشهور این مجموعه "سیندرلا" و "رامپل استیلت اسکین" است. برخی از قصه‌ها دارای ماهیتی چند گانه است مانند "گور مرد ثروتمند" که آمیزه‌ای از تخیل و دین است. برخی دیگر ترسناک است مانند قصه "داماد جنایتکار".
شنبه, ۲۱ آذر
اولین نشانه های بلوغ که در نوجوان سیزده چهارده ساله هست با خوردن یک تن ساندویچ همبرگر و پیتزا بروز می کند. بچه ها به سرعت بزرگ می شوند به طوری که نمی دانند با دست و پای درازشان چه کار کنند.
چهارشنبه, ۱۸ آذر
"من هرگز مغز نداشتم، تا آنکه گوژپشت آمد و اجازه داد مدتی مغز او را قرض بگیرم، و این حقیقت است، تمام حقیقت". ماکسول، معروف به ماکس دیوانه، پسر کین قاتل است و اگر راستش را بخواهید، با آن هیکل گنده و بدترکیب، با پدر زندانی‌اش مو نمی نزند. اما کوین گوژپشت که بود و چرا ماکس اجازه می داد بر روی شانه‌هایش سوار شود؟
چهارشنبه, ۱۸ آذر
آیا به نظر شما در این قرن هنوز هم نژادپرستی وجود دارد؟ اصلاً نژادپرستی یعنی چه؟ چرا پدیده ای به نام نژادپرستی به وجود آمده است؟ چطور می توان با آن مبارزه کرد؟ طاهرین جلون نویسنده ی مراکش ساکن فرانسه، در این کتاب در گفت و گویی با مریم دختر یازده ساله اش و دوستان و همکلاسی های او، به پرسش های دخترش و دوستان مریم درباره نژادپرستی پاسخ داده است.
چهارشنبه, ۱۱ آذر
لوسی یک باره گفت: «این صدای چیست؟» آن خانه خیلی بزرگ‌تر از هر خانه‌ای بود که لوسی تا آن روز دیده بود و فکر آن همه راهروهای دراز و ردیف درهایی که به اتاق‌هایی خالی باز می‌شد، کم کم او را می‌ترساند. ادموند گفت:«یک پرنده بود خنگ خدا»
سه شنبه, ۱۰ آذر
"هکلبری‌فین" یک پسر بچه معمولی بود، شاید از معمولی هم معمولی‌تر بود. حتی نزدیک بود در خانه "بیوه دوگلاس"، یک آدم حسابی شود. تا اینکه سر و کله باباش پیدا شد و بعد از اینکه چند سری کتک مفصل خورد و داخل یک کلبه زندانی شد، فهمید که باید کاری بکند. از بدشانسی‌ یا خوش‌شانسی‌اش جیم، برده سیاه، هم به همین نتیجه رسیده بود و در نتیجه ...
یکشنبه, ۸ آذر
"من بهترین چیزم را به وطنی که دوستش دارم، دادم و اشگ نریختم تا او به جنگ برود و دفاع کند. این عزیز ترین فرد همسر من است ..." این عبارتی است که خانم "مارچ" در هنگام زخمی شدن شوهرش به دختران نگران خود یعنی "مگ"، "جو"، "ایمی" و "بت" بیان می کند. دختران جوان در غیاب پدر، فقر، نداری، بیماری، تنهایی و... را تحمل می کنند اما هرگز از پا نمی افتند و با قدرت به کسب علم، هنر، کار، مهارت های زندگی و دلداده گی می پردازند.
یکشنبه, ۸ آذر
خورشید روی سبزه ها و درخت های درهم تنیده ی "باغ مخفی" می تابید. این نامی بود که "مری" روی باغ گذاشته بود. این اسم را دوست داشت و وقتی بین دیوارهای قدیمی و زیبای آن تنها می گذشت و کسی نمی دانست او کجاست، بیشتر لذت می برد. تقریبا مثل دور بودن از دنیا بود و رفتن به یک جای افسانه ای. مری تصمیم گرفته بود راز وجود باغ مخفی را برای خود نگه دارد اما...
سه شنبه, ۳ آذر
«ست»، ۱۰ ساله، هر روز از مادرش پول بیشتری برای خرید خوراکی درخواست می‌کند. با این حال، به نظر می‌رسد که لاغرتر از گذشته شده است و هر روز گرسنه از مدرسه به خانه می‌آید. پس از مدتی روشن می‌شود که «ست»، پول خوراکی خود را به یک کلاس پنجمی می‌دهد که او را تهدید کرده است در صورت نپرداختن پول، کتکش خواهد زد.
یکشنبه, ۱ آذر
هیچ کس "اسکروچ" خسیس و دمدمی مزاج را دوست ندارد. او نه کارفرمای خوبی است و نه دوست، همسایه و فامیل خوبی. در آستانه یک شب کریسمس که همه گرداگرد هم هستند و لحظه های شادی را با هم سپری می کنند، او تنهاست و از این تنهایی او را گریزی نیست. سبب بی کسی اش شیوه ی زندگی و تفکر اوست.
یکشنبه, ۱ آذر
عشق به مطالعه دروازه‌ی دنیای یادگیری، فرهنگ و اندیشه را به روی نوجوانان می‌گشاید. در ایجاد این عشق و تعمیق و تبدیل آن به نیاز معنوی کودک و نوجوان، خانواده، گروه همسالان، آموزگاران و کتابداران نقش مهمی دارند.
یکشنبه, ۲۴ آبان
سامر از زندگی با عمه"می" و عمو "اب" لذت می برد. عمه می و عمو اب زمانی که هیچ کس سامر را نمی خواست او را به فرزندی پذیرفته بودند. اما با مرگ عمه می، همه چیز تغییر می کند. عمو اب که نتوانسته است با مرگ "می" کنار بیاید، بسیار غمگین است و سامر احساس می کند که کم کم عمو اب را هم از دست خواهد داد. سامر و عمو اب به پیشنهاد "کلتوس" برای یافتن کسی که بتواند با "می" ارتباط برقرار کند به سفری کوتاه می روند و پاسخ پرسش خود را می گیرند. این کتاب در سال ۱۹۹۲ برنده ی مدال نیوبری شده است.
یکشنبه, ۱۷ آبان
سالامانكا دختر سیزده ساله ی سرخ پوست، نمی تواند فقدان مادرش را بپذیرد و به همین دلیل پدربزرگ و مادربزرگش به مدت یك هفته او را با خود به سفر می برند، سفری بلند كه در آن سالامانكا قدم های مادرش را دنبال می كند، و در این سفر بلند است که تجربه ای عمیق و سازنده کسب می کند، تجربه ای درباره ی قضاوت کردن.
یکشنبه, ۱۰ آبان
خانواده‌ی کولی، دخترک سیزده ساله، تصمیم می‌گیرند دختر خود را شوهر دهند و او مثل تمامی دختران هندی باید خانواده‌اش را ترک کند. فقر، شرایط اجتماعی و آیین و رسومات دست‌ و پا گیر آن سبب می‌شود این دختر همسر پسری شود که به سبب بیماری حتی از خودش نیز کوچک‌تر به نظر می‌رسد و مدت کوتاهی نیز پس از ازدواج بمیرد. اما کولی که غیر از مصاحبتی کوتاه با همسرش نبوده است، باید مانند تمام بیوه‌های هندی پس از مرگ شوهر با خانواده‌ی شوهرش زندگی کند.
سه شنبه, ۵ آبان