معرفی کتاب های مناسب برای کودکان ۱۰ - ۱۲ سال

در این صفحه  کتاب های مناسب برای کودکان ۱۰ - ۱۲ سال معرفی شده‌اند.

در سال‌های پایانی دبستان، کودکان به مهارت کافی برای خواندن و نوشتن دست یافته‌اند و می‌توانند متن‌هایی بلندتر را بخوانند. با وجود این‌که در این سن کودکان می‌توانند به صورت مستقل کتاب بخوانند، اما باز هم از اهمیت بلندخوانی با کودکان نباید غافل شوید. بهتر است گاهی به صورت جمعی کتاب بخوانید و درباره‌ی موضوع کتاب بحث و تبادل نظر کنید. به این شکل کودک فرصت پیدا می‌کند درباره‌ی کتاب فکر کند، نظر خود را بگوید و نظر دیگران را بشنود.

کتاب‌هایی که مهارت‌های فردی و اجتماعی کودکان را تقویت کند، می‌ توانند برای‌شان بسیار مناسب باشند. دوست‌یابی، همکاری و مشارکت، پذیرش تفاوت‌های فردی، مهارت حل مساله و... موضوعاتی هستند که برای این گروه سنی توصیه می‌شوند. در این‌جا، فهرستی از این کتاب‌ها برای شما آورده شده است.

زیر دسته بندی ها
یک شب پسری در خانه باب و جون؛ پیرمرد و پیرزنی کهنسال (کفاش و رختشوی)، را می‌زند و پناه می‌خواهد و در معرفی خود می‌گوید: "من موش بودم." باب و جون اسم او را راجر می‌گذارند و در صدد پیداکردن خانواده‌اش برمی‌آیند اما هیچ سرنخی پیدا نمی‌کنند.
شنبه, ۱۰ اسفند
جك و آنی به خانه درختی می‌روند. مورگن لفی كه همیشه آن‌ها را به مأموریت می‌فرستد، این بار از آن‌ها می‌خواهد كتابی از دوره‌ روم باستان و‌ شهر پمپی را پیش از مدفون شدن شهر زیر خاكستر آتشفشان بیاورند.
دوشنبه, ۵ اسفند
کتاب مجموعه‌ای است با شش داستان از شاهنامه فردوسی به نام‌های"سیمرغ"، "ضحاک ماردوش"، "رستم و سهراب" "افسانه آب حیات"، "اسفندیار روئین‌تن" و "خون سیاوش".
دوشنبه, ۵ اسفند
حمزه پهلوان، پهلوانی مشهور است كه همه پهلوانان آرزو دارند با او كشتی بگیرند و او را به زمین بزنند تا اعتباری به‌دست آورند. روزی از روزها به‌راه می‌افتد تا برود دنیا را سیروسیاحت كن. در راه سفر دو مرد مدعی پهلوانی می‌بیند، آنها را به زمین می‌زند و بعد با كمال جوانمردی به شاگردی و همسفری می‌پذیرد. بعد به جنگل می‌رسد، با سلطان جنگل مبارزه می‌كند.
دوشنبه, ۵ اسفند
کتاب عصر دایناسورها از مجموعه داستان‌های تخیلی ـ علمی خانه درختی سحرآمیزست.
یکشنبه, ۴ اسفند
پیرزنی بود که از مال دنیا یک کلبه گلی و یک بز داشت. او با فروش شیر بزش زندگی می‌کرد. اما مدتی بود که روباهی شیر پیرزن را می‌خورد و فرار می‌کرد. یک روز پیرزن روی دیگ سرپوش گذاشت. سرپوش داغ بود.
یکشنبه, ۴ اسفند
یکی داشت و یکی نداشت. یکی می‌کاشت و یکی برمی‌داشت. پادشاهی به شکار خیلی علاقه داشت. روزی که با عده‌ای از درباریان می‌رود به شکار به دنبال آهویی می‌رود و از همه دور می‌افتد و وقتی به خودش می‌آید، می‌بیند هوا دارد تاریک می‌شود. شب را در جنگل سر می‌کند.
یکشنبه, ۴ اسفند
روزی بود، روزی نبود. غیر از خدا هیچ کس نبود. نوازنده‌ای بود که از دار دنیا یک سرنا و یک دهل و یک آسیادستی داشت. وقتی مُرد برای سه پسرش به غیر از این‌ها هیچی باقی نگذاشت. بعد از چند وقت پسران نشستند و ارث پدر را بین خودشان تقسیم کردند: آسیادستی رسید به پسر کوچک، سرنا سهم وسطی شد و دهل رسید به پسر بزرگتر و ...
یکشنبه, ۴ اسفند
جك و آنی خواهر وبرادر ۷ و ۸ ساله،‌ با خانه درختی سحرآمیز به چین در زمان نخستین امپراتور آن می‌روند. آن‌ها باید یك كتاب افسانه‌ای را پیش از آنكه امپراتور - پادشاه اژدها - آن را بسوزاند با خود بیاورند.
یکشنبه, ۴ اسفند
روزی گرگی برای شکار حیوانی به راه افتاد. او رفت و رفت تا به دره‌ای سرسبز رسید. در آن‌جا بره‌ای را دید... اما از بره گول خورد. بره فرار کرد و گرگ خواند: آواره بود یک بره تک و تنها بود تو دره
یکشنبه, ۴ اسفند
کوچولو (پرنیان) شخصیتی خیالی و جزٔ اهداکننده‌ی رویا به آدمیان است. این شخصیت‌ها با لمس اشیای متعلق به آدمیان، خاطره‌های زیبای آنان را جذب می‌کنند و بعد با تمرکز بر آنها، آن خاطره‌ها را وارد رویاهای انسان‌ها می‌کنند و با رویاهای شیرین به آدمیان آرامش و تعادل می بخشند.
شنبه, ۳ اسفند
داستان، ماجرای پسر بچه ای تنهاست كه زمانی لاك پشتی داشته. يك روز لاك پشتش گم می شود. حالا بعد از چند سال كه محلشان عوض شده است و به خانه و محله و مدرسه ای جديد آمده اند با پسری روبه رو می شود كه آن لاك پشت را به يادش می آورد.
دوشنبه, ۲۸ بهمن
«سارا» دختری ۱۴ ساله است که با برادر، خواهر و عمه اش در خانه ای ویلایی در کنار دریاچه کوچکی زندگی می کند.او در سن بلوغ است و از همه چیز و همه کس ناراضی است. سارا، برادرش چارلی را که ده سال دارد، اما به علت بیماری دچار معلولیت ذهنی شده به کنار دریاچه و تماشای قو ها می برد.
یکشنبه, ۲۷ بهمن
گورکن گفت: "وزغ خودخواه و سبک سر باز هم دچار غرور ثروتش شده و قصد دارد باز هم ماشیش را عوض کند.  باید مدتی با او زندگی کنیم تا او را سر عقل بیاوریم." داستان "باد در شاخه های بید" داستان ماجرا جویی های سرخوشانه ی وزغ، موش آبی، موش کور و گورکن و بازی و شیطنت آنها در میان قایق ها و لذت بردن از خوراکی های خوشمزه و ماجراجویی در وایلدوود است.
یکشنبه, ۲۷ بهمن
ناهی دختربچه ای است كه فروشنده ای دوره گرد از كنار دريا پيدا كرده و در يكی از روستاهای جنوب او را به زنی سياه به اسم دده بمباسی سپرده است. اسم او را بر وزن ماهی، ناهی می گذارند چون فكر می كنند دختر درياست.
یکشنبه, ۲۷ بهمن
آرمان پیرمردی فقیر و ولگرد و بی‌خانمان است که زیر یکی از پل‌های پاریس زندگی می‌کند و تمام دارایی او در یک گاری خلاصه می‌شود که با خود به این‌جا و آن‌جا می‌کشاند و هرچه گیرش می‌آید درونش می‌ریزد.
دوشنبه, ۳۰ دی
روزی روزگاری دو تا رفیق تصمیم می گیرند با هم بروند دیار به دیار بگردند و برای خودشان کار وباری دست و پا کنند. آن ها وسایل خود را جور می کنند و راه می افتند. یکی از آن ها می گوید برای اینکه بقچه هایمان را باز و بسته نکنیم و نان ها خشک نشوند بهتر است اول غذای یکی را بخوریم و وقتی تمام شد برویم سراغ غذای آن دیگری.
شنبه, ۲۸ دی
روزی، روزگاری درختی بود و او پسرک کوچکی را دوست می‌داشت. پسرک تا خردسال بود با شاخه‌هایش بازی می‌کرد، سیب‌هایش را می‌خورد و در سایه‌اش می‌خوابید. به تدریج که بزرگ‌تر شد دیگر کمتر با درخت انس داشت.
چهارشنبه, ۲۵ دی
" بخوان با من، بساز با من" کتابی است که آموزش هنر موسیقی را با لذت بازی، نقاشی و نمایش همراه می کند و در کنار پرورش مهارت شنیدن، به تقویت غیرمستقیم حواس پنج گانه کودک می پردازد و او را به فراگیری این هنر ارزشمند تشویق می کند. این کتاب با درونمایه آموزشی الگوی مناسبی است برای مربیان، آموزگاران، پدران، مادران و تمام کسانی که به لزوم آموزش موسیقی به کودکان اعتقاد دارند.
چهارشنبه, ۲۵ دی
برای سال های دوم و سوم دبستان مجموعه ای از دو كتاب خواندن و كارورزی فارسی آموزادبی دو، بخش میانی این مجموعه ی آموزشی – ادبی است. كودكان افزون بر آموزش زبان فارسی پایه، از راه ادبیات، با مهارت های زندگی و خلاقیت های هنری آشنا می شوند.
چهارشنبه, ۲۵ دی