تا حالا شده که در دل خاک باغی بزرگ یا در یک جنگل چیزی پیدا کنی؟ مثلا "یک سنگ خوشگل یا سنگواره یا حتی چیزی که انتظار نداری آن را آنجا ببینی مثل ظرفی شکستی که سالم مانده است؟ از پرورش و نگهداری از گل و گیاه چیزی میدانی؟
خود «گرگوری» هم دیگر خسته شده بود؛ مدرسه که واقعا مزخرف بود، نه چیز بدردبخوری به آدم یاد میدهند و نه استعدادهای آدم را درک میکنند. از آن طرف، در خانه هم هر روز و هر روز دعوای پدر و مادرش را بخاطر نمرههای درسی افتضاحش میدید. بعد از اتفاقی هم که برای بهترین دوستش، پدربزرگ، رخ داد گرگوری دیگر کاملا ناامید شده بود. اما مدرسه جدیدش باب میلش بود و پدربزرگ هم ...
الیزابت آلن یک دختر لوس و ننر است. رفتار بد و غیر قابل تحملش پرستارش را فراری می دهد. در نتیجه پدر و مادر او را به مدرسه شبانه روزی می فرستند. الیزابت تصمیم می گیرد با بدرفتاری، سرپرستان مدرسه وادار کند که او را به خانه بازگردانند. اما در میانه ی ترم اول او می فهمد که چقدر تنها است و این آغاز تحول اوست.
"شیطون ترین دختر مدرسه" نام نخستین کتاب از مجموعه ی شیطون ترین دختر است که انید بلایتون از نویسندگان موفق قرن بیستم در دهه ی ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰ نوشته است. بلایتون نزدیک به ۷۵۰ داستان برای کودکان نوشته است. داستان های او برای علاقه مند کردن کودکان به کتابخوانی بسیار مناسب است.
"شما که غریبه نیستید" عنوان زندگینامه ی هوشنگ مرادی کرمانی، از نویسندگان بزرگ ادبیات کودکان ایران است که به صورت خاطره نویسی توسط خود ایشان نوشته شده است.
بیشتر رویدادهایی که در زندگی روای پیش می آید سخت و تأثیر گذار است و سخت تر از آن ها ضربه های عاطفی است که به او وارد می شود. اما راوی در آن فضایی که فقر مادی و فقر فرهنگی به هم آمیخته است به روش های گوناگون سهم خودش را از زندگی می گیرد و ...
کتاب مربوط به این کتاب گویا از سوی انتشارات معین در سال ۱۳۸۴ در ۳۱۹ صفحه به چاپ رسیده است. برای تهیه این کتاب گویا به کتابخانه حسینه ی ارشاد بخش نابینایان مراجعه کنید.
آرمان پیرمردی فقیر و ولگرد و بیخانمان است که زیر یکی از پلهای پاریس زندگی می کند و تمام دارایی او در یک گاری خلاصه میشود که با خود به اینجا و آنجا میکشاند و هرچه گیرش میآید درونش میریزد. آرمان دوستانی دارد که پبشنهاد کار به او دادهاند ولی ...
۳۰۰ سال پیش از تولد مسیح، ارسطو نوجوانان را این گونه توصیف می کند: "پرشور و آتشی مزاجند و آماده اند که خود را به دست غرایز بسپارند". استانلی هال پدر مطالعه ی علمی درباره ی نوجوانی، آن را دوران "طوفان و تنش" شدید و نیز دوران توانایی فوق العاده ی جسمانی، عقلی و عاطفی می داند. فیلسوفی نیز می گوید نوجوانی با زیست شناسی آغاز می شود و با فرهنگ پایان می یابد.
ارسطو نوجوانان را این گونه توصیف می کند: "پرشور و آتشی مزاجند و آماده اند که خود را به دست غرایز بسپارند". استانلی هال پدر مطالعه ی علمی درباره ی نوجوانی، آن را دوران "طوفان و تنش" شدید و نیز دوران توانایی فوق العاده ی جسمانی، عقلی و عاطفی می داند. فیلسوفی نیز می گوید دوره ی نوجوانی با زیست شناسی آغاز می شود و با فرهنگ پایان می یابد.
مطالب این کتاب براساس توانایی های کودکان در دوره ی پیش دبستانی و دانش آموزان اول تا پنجم دبستان تنظیم و ارائه شده است. یکی از کتاب های بسیار ارزنده ای است که در زمینه ی موضوع آن تئوری و عمل به طرز بسیار زیبایی تلفیق شده و کتاب را قابل استفاده برای همه پدران و مادران و مربیان در هر سطح تحصیلات نموده است.
آیا تاکنون شرط بندی کرده اید؟ اگر شرط بندی کرده باشید می دانید کاری بسیار هیجان انگیز است زیرا پای بردو باخت و اثبات خود در میان است.
مرد جوان و خیاط حیله گر حکایت شرط بندی جوانی است با گروهی از مردم. جوان شرط می بندد که از پس حیله ی خیاطی بر آید که تا آن زمان هیچ کس از پس او بر نیامده است. هیچ کس !! شاید تعجب کنید ولی چنین است.
كاج كوچكی در زیباترین نقطه ی جنگل می روید. او در گردونه ای سرشار از زیبایی قد می كشد و می بالد. خورشید درخشان و نوازشگر، نسیم پرطراوت، پرندگان و آوازهایشان، ابرهای زیبا با هزاران طرح نو، برف سفید و خرگوشها....
"بعضی وقتها روز در حالی شروع میشود که منتظر هیچ چیز نیستی، و همه چیز بد و بدتر میشود، زندگیات سیاه میشود و هیچکس درکت نمیکند..." اگر افرادی شاد و به دور از حس تنهایی، افسردگی و غم هستید، خواندن این کتاب به شما توصیه نمیشود. اما اگر روزهایی در زندگی تان هست که از خواب بر خاسته و عمیقاً غمگین و ناامید بودهاید این کتاب را حتماً بخوانید/ ببینید.
وقتی ویلبر به دنیا آمد یک خوک زردنبو و لاغر بود برای همین آقای ارابل صاحب او تصمیم گرفت او را سر به نیست کند چون یک چنین خوکی دردسر ساز است. اما فرن، دختر آقای ارابل با خواهش و البته گریه فراوان پدرش را راضی کرد که در تصمیمش تجدید نظر کند.
«برادلی چاکرز» مزخرفترین بچه مدرسه بود، یک هیولای تمام عیار. هیچ چیز به اندازه تنبیه شدن او، بچههای دیگر را خوشحال نمیکرد. او در کلاس «خانم ایبل» در ته کلاس، ردیف آخر، صندلی آخر مینشست، چون دیگر عقبتر از آنجا جایی برای نشستن او نبود؛ تا اینکه «کارلا» به مدرسه آنها آمد ... و برادلی تبدیل به دوست داشتنیترین پسر مدرسه شد.
زن وشوهری باهم زندگی می کردند که وسط اسم شان @ بود. مثلا marlin@smith بود. این زن وشوهر مدام به اینترنت وصل بودند و در دنیای اینترنت زندگی می کردند.... عنوان داستان بود: "وقتی عشق لاگ اوت"می شود....
پی پی جوراب بلند یک دختر ۹ ساله است. همه کسانی که او را میشناسند او را عجیب و غریب میدانند. او روش ویژهای برای انجام کارهایش دارد که همه را به شگفتی وا میدارد. بچهها او را دوست دارند و با او به آنها خیلی خوش میگذرد و اما "آدم بزرگها" گاهی از دست او خشمگین میشوند اما پی پی میگوید: "شما از بچهای که مادرش تو آسمانهاست و پدرش پادشاه آدم خورهاست چه انتظاری دارید".
"باستیان" پسرک چاق ده یازده ساله که برای فرار از دست مسخره شدن از سوی همکلاسیهایش به کتابفروشی آقای "کوراندر" پناه برده، متوجه میشود نه تنها آقای کوراندر بچهها را دوست ندارد بلکه آنها را موجوداتی پر سر و صدا میداند که همه چیز را خراب میکنند، اما باستیان از هنگام ورود به کتابفروشی به کتابی خیره شده که انگار نیروی جاذبه دارد و او را بدون مقاومت به سوی خود میکشد.
در داستان «جودی دنیا را نجات میدهد» جودی میفهمد رفتار او چه تاثیری بر محیطزیست میگذارد و به جنبوجوش میافتد تا با کمک به کاشت درخت در جنگلهای استوایی برای دنیا کاری بکند.
«جانم به لب رسیداز بینی زشتم، از جوش های صورتم، از موهای کم پشتم، از عینکم، از دندان های کچ و کوله ام، از تمام صورتم! حس می کنم زشتم...
واقعاً عادلانه نیست، وقتی موقع مدرسه است، اصلاً مریض نمی شوم، اما درست موقع تعطیلی ها مریضم.
پیمان نامه بین المللی حقوق کودک از سوی سازمان ملل متحد با آرمان حمایت از حقوق کودکان دنیا و بهبود زندگی آنان به تصویب رسیده است. شاید تعجب کنید اگر بدانید این پیمان نامه تنها ۲۰ سال دارد و در ایران تنها ۱۵ سال از تصویب آن می گذرد.
خانم "لیزی" شصت و هفت ساله، پس از بازگشت از بیمارستان، یک خفاش در خانه خود مییابد. او نام "ومپرل" را برای خفاش انتخاب می کند و سعی می کند تا با تهیه شیر برای او، حس خونخواری را در این خفاش از بین ببرد.