پی پی جوراب بلند یک دختر ۹ ساله است. همه کسانی که او را میشناسند او را عجیب و غریب میدانند. او روش ویژهای برای انجام کارهایش دارد که همه را به شگفتی وا میدارد. بچهها او را دوست دارند و با او به آنها خیلی خوش میگذرد و اما "آدم بزرگها" گاهی از دست او خشمگین میشوند اما پی پی میگوید: "شما از بچهای که مادرش تو آسمانهاست و پدرش پادشاه آدم خورهاست چه انتظاری دارید".
"باستیان" پسرک چاق ده یازده ساله که برای فرار از دست مسخره شدن از سوی همکلاسیهایش به کتابفروشی آقای "کوراندر" پناه برده، متوجه میشود نه تنها آقای کوراندر بچهها را دوست ندارد بلکه آنها را موجوداتی پر سر و صدا میداند که همه چیز را خراب میکنند، اما باستیان از هنگام ورود به کتابفروشی به کتابی خیره شده که انگار نیروی جاذبه دارد و او را بدون مقاومت به سوی خود میکشد.
در داستان «جودی دنیا را نجات میدهد» جودی میفهمد رفتار او چه تاثیری بر محیطزیست میگذارد و به جنبوجوش میافتد تا با کمک به کاشت درخت در جنگلهای استوایی برای دنیا کاری بکند.
«جانم به لب رسیداز بینی زشتم، از جوش های صورتم، از موهای کم پشتم، از عینکم، از دندان های کچ و کوله ام، از تمام صورتم! حس می کنم زشتم...
واقعاً عادلانه نیست، وقتی موقع مدرسه است، اصلاً مریض نمی شوم، اما درست موقع تعطیلی ها مریضم.
پیمان نامه بین المللی حقوق کودک از سوی سازمان ملل متحد با آرمان حمایت از حقوق کودکان دنیا و بهبود زندگی آنان به تصویب رسیده است. شاید تعجب کنید اگر بدانید این پیمان نامه تنها ۲۰ سال دارد و در ایران تنها ۱۵ سال از تصویب آن می گذرد.
خانم "لیزی" شصت و هفت ساله، پس از بازگشت از بیمارستان، یک خفاش در خانه خود مییابد. او نام "ومپرل" را برای خفاش انتخاب می کند و سعی می کند تا با تهیه شیر برای او، حس خونخواری را در این خفاش از بین ببرد.
شبی که خانم و آقای دارلینگ از خانه بیرون رفته بودند، پیتر پن به خانه آن ها فرود آمد. چیزی نگذشت که به وندی، جان و مایکل، کودکان خانم وآقای دارلینگ پرواز کردن را یاد داد و آن ها در هیجان انگیز ترین ماجرای عمرشان به پرواز در آمدند و به "هیچستان" رفتند.
ما پاره ای از خاکیم و، او پاره ای از ماست.
گل های عطرآگین، خواهران ما هستند.
خرس، گوزن، عقاب بزرگ، اینان برادران ما هستند.
برخی از داستانها به مرتبهای میرسند که فرهنگساز میشوند و بخشی از فرهنگ بشری را میسازند. شازده کوچولو یکی از این داستانها است. «شازده کوچولو» کتاب قرن فرانسه شناخته شده است و یادمان باشد که فرانسه در سده بیستم یکی از سه کشور فرهنگ ساز جهان بوده است. چنین امتیازی نشان میدهد که این کتاب کم حجم بیش از آن که داستانی ساده باشد، فلسفهای بزرگ و شگفت را در پشت خود دارد.
نیایش زمین در قالب داستانواره ای ساده که شخصیت های آن یک پدربزرگ و نوه اش هستند، با زبانی دلنشین و تصویرهای زیبا از فلسفه هستی با مخاطب سخن می گوید. پدربزرگ و نوه اش با هم در چمنزارها و جنگل ها و ساحل دریا راه می روند.
كتاب ۱۶ داستان كوتاه واقعی و مصور، با موضوعهای دوستی، سینما، سفر، بازی، تنهایی و نیازهای بنیادین دوران كودكی دارد. داستانهای نیكولا، هركدام به نوعی برای او سفر به شمار میآیند. او دوست دارد از دستگاه تایپ اداره پدرش استفاده كند.
مطالب کتاب درباره علایق کودکان و خلاقیت و تفکر آنها برای حل مشکلات خود است. ساختار کتاب داستانواره و آموزش آن نیمه مستقیم است. اطلاعات و زبان بیان اثر با درک و دانش گروه سنی مخاطب همخوانی دارد.
نورا پسری ایلیاتی است که پدرش در دوره کودکی او به دست مردی از ایل همسایه کشته میشود. نورا به رسم قبیله باید پسر آن مرد را بکشد تا نشان دلیری را بهدست آورد اما مادر نورا اورا به بخشیدن و گذشت تشویق میکند.
این کتاب دربردارندۀ آگاهی هایی درباره نوعی کاکتوس به نام ساگارو است که وزنی چندتنی و عمری نزدیک به ۲۰۰ سال دارد و در صحرایی در امریکا می روید. چگونگی رشد و همزیستی این کاکتوس با برخی جانوران و استفاده ی سرخپوستان از میوه آن، با زبان و بیانی علمی و گاه ادبی توضیح داده شده است و به میوه دادن و سرانجام نابود شدن این گیاه میپردازد.
كتاب شامل ۸ داستان از زبان جانوران است. دكتر دولیتل، شخصیت اصلی، زبان جانوران را میفهمد. به خاطراتشان گوش میدهد و در ماجراهایشان نقش دارد. موضوع بنیادین این ۸ داستان فانتزی كوتاه و جانوری، عشق انسان به جانوران و نگهداری از آنهاست. دكتر دولیتل، شخصت اصلی، دوستدار جانوران و شخصیتهای فرعی سگ، چلچله و سگ دریاییاند. ماجراها در كشور انگلستان در زمان حال رخ میدهند. زبان كتاب روایتی و طنزآمیز است.
هالینکا دختری نوجوان، تنها و نیازمند به محبت است که به علت رفتار نامهربان مادر در یک پرورشگاه در آلمان زندگی می کند. داستان از زبان او روایت می شود. او اصالتا لهستانی است، اما همواره اصرار دارد که لهستان، زبان لهستانی، مادر و خاطرات او را فراموش کند.
مجموعه ی کیتی دختر آتیش پاره از مجموعه کتاب هایی است که میان کودکان طرفداران زیادی دارد. مجموعه داستان های کیتی دختر آتیش پاره را بل مونی نویسنده ی انگلیسی کودکان با الهام از دخترش نوشته است.
پتسون پیر جانوران را خیلی دوست دارد. وقتی میفهمد روباهی به دهكده آمده است، برای مراقبت از مرغهایش تصمیم میگیرد به جای شكار روباه، اورا بترساند. پتسون و گربهاش نقشهای میكشند كه به روباه و همسایهها درس عبرتی بدهند.
چگونگی حل اختلاف از راههای متفاوتی همچون جنگ، گفتوگو و سازش و سرانجام رسیدن به صلح. موضوع این كتاب، سازگاری و احترام به حقوق دیگران است. نویسنده با ساختاری داستانی و زبانی ساده، به شكل غیرمستقیم، اهمیت و ضرورت احترام به حقوق دیگران را به مخاطب میشناساند.
یک شب پسری در خانه باب و جون؛ پیرمرد و پیرزنی کهنسال (کفاش و رختشوی)، را میزند و پناه میخواهد و در معرفی خود میگوید: "من موش بودم." باب و جون اسم او را راجر میگذارند و در صدد پیداکردن خانوادهاش برمیآیند اما هیچ سرنخی پیدا نمیکنند.