«اتاق دوستداشتنی من» داستان دختری بدون نام است که در اتاقاش خیالپردازیهای رنگین و شیرینی دارد؛ دختری که میتواند هر کودکی در هر جایی باشد.
کتاب با این جمله آغاز میشود: «اینجا اتاق من است، اتاقی که دوستش دارم.» و تصویر، دختری را نشان میدهد که دستگیره دری را باز کرده و داخل یک اتاق میشود.
خواننده با دختر داستان همراه میشود و خیالات و بازیهای او را میبیند. دختر خودش را سوار بر کشتی بادبانی میبیند و به اقیانوس میرود، بر شتر دوکوهانه در صحرا گردش میکند، با سفینه به فضا میرود، ملکهی یک قصر میشود و آموزگارِ عروسکهایش، حتی با میمونها در جنگل بازی میکند و به زیر دریا میرود. تصویرها به زیبایی این بازیهای خیالانگیز کودکانه را نشان میدهند.
کتاب با این جمله در بطن تصویر پایان مییابد: «اینجا اتاق من است. لطفاً در بزنید.» و دری بسته را نشان میدهد که ما میدانیم پشت آن دختری است که در خیالات و بازیهای خود با شادی سرگرم است. وقتی برگهی پایانی کتاب را باز میکنیم، انگار به درون اتاق دختر میرویم و اسباببازیها و افزارش را میبینیم که با آنها خیالپردازی میکرده است.
کتاب «اتاق دوستداشتنی من» کتابی ساده و دلچسب از خیالات شیرین کودکی است. همهی کودکان خیالاتی رنگی دارند و ما میتوانیم دربارهی خیالاتشان و حتی خیالات خودمان با آنها گفتوگو کنیم. این کتاب به خوانندهی بزرگسال هم یادآوری میکند که هر کودکی نیاز دارد اتاقش مکانی امن برای خیالپردازی باشد و ما باید به این حریم احترام بگذاریم.
کتاب را با کودکان ببینید و بخوانید و آنها را به خیالپردازی تشویق کنید.