فرار به موزه نیویورک

عنوان لاتین
From the mixed-up files of Mrs. Basil E. Frankweiler

کتاب فرار به موزه نیویورک داستان دختر ۱۲ ساله‌ای به نام کلودیا است که با خانواده‌اش در حومه شهر نیویورک زندگی می‌کند. کلودیا که فرزند ارشد و تنها دختر خانواده است به علت بی‌توجهی خانواده و یکنواختی زندگیش تصمیم می‌گیرد با برادر ۹ ساله‌اش جیمی به موزه نیویورک فرار کند.

او فکر همه چیز را کرده است هزینه رفت و آمد، خوراکی و جایی برای ماندن.

کلودیا و جیمی حدود یک هفته در موزه می‌مانند روزها میان جمعیت به عنوان گردشگر موزه از بخش‌های مختلف آن دیدن می‌کنند و شب‌ها با پنهان شدن در گوشه‌ای شب را به صبح می‌رسانند.

روزی هنگام گردش در موزه متوجه مجسمه‌ای ۶۰ سانتی به نام فرشته می‌شوند که مردم برای دیدن آن صف بسته‌اند. آن‌ها پی می‌برند کارشناسان موزه در پی هویت سازنده مجسمه هستند و عده‌ای معتقدند که این مجسمه ساخته دست میکل آنژ است.

کشف هویت سازنده مجسمه همان چیزی است که کلودیا می‌خواهد؛ کلودیا نیاز به تغییر دارد، دلش می‌خواهد قهرمان شود و فرارش از خانه به یک دردی بخورد. کلودیا و جیمی تصمیم می‌گیرند هر طور شده راز مجسمه را کشف کنند و بفهمند چه کسی واقعا سازنده مجسمه بوده است.

در آخر داستان کلودیا و جیمی نزد خانم فرانک وایلر، صاحب قبلی مجسمه می‌روند تا راز مجسمه را کشف کنند و خانم فرانک وایلر به آن‌ها اطمینان می‌دهد میکل آنژ سازنده مجسمه است. اما از آن‌ها قول می‌گیرد این راز تا پس از مرگش نباید برملا شود. حالا کلودیا وقتی به خانه برگردد یک راز دارد، چیزی که او را با قبل از فرارش متمایز می‌کند. حالا دیگر لازم نیست کلودیا مثل یک قهرمان به خانه برگردد. همین که خودش می‌داند قهرمان است کافی است.

کتاب فرار به موزه نیویورک برنده مدال نیوبری سال ۱۹۶۸ است.

درباره نویسنده کتاب فرار به موزه نیویورک

ای.ال. کنیگزبرگ (۱۹۳۰-۲۰۱۳) نویسنده ادبیات کودکان امریکایی است که دو بار مدال نیوبری را از آن خود کرد. مهارتش در خلق پلات‌های غیرقابل پیش‌بینی و شخصیت‌های باهوش و مستقل سبب محبوبیتش در بین مخاطبان و منتقدان بود.

گزیده‌هایی از کتاب

ماجرایی که او (کلودیا) نیاز دارد داشتن اسرار است. راز داشتن امن و بی خطر است و خیلی به متفاوت شدن آدم کمک می کند. یعنی آدم را از درون عوض می‌کند و همین نکته است که اهمیت دارد.

برگردان
شهره نورصالحی
تهیه کننده
سپیده سیف اشرفی
سال نشر
۱۳۸۷
ناشر
نویسنده
E. L Konigsburg, ای.ال. کنیگزبرگ
Submitted by editor3 on