شعر درخت شب از محمود کیانوش

شب درختی سیاه و بزرگ است،

پخش در آسمان شاخسارش.

چون هوا خوب تاریک گردد،

گردد آغاز فصل بهارش.

شاخه در شاخه و برگ در برگ،

سایه بر سایه چون کوه بر کوه،

برگ بر برگ: بسیار، بسیار،

شاخه بر شاخه: انبوه، انبوه.

از غروب این درخت سیاهی

رفته رفته برآرد شکوفه،

از هزاران هزاران ستاره

تا سحرگاه دارد شکوفه.

صبح می­‌آید و نیست دیگر

از درخت سیاهی نشانی.

آسمان است و تنها گلی زرد،

از گل زرد روشن جهانی.

نویسنده:
پدیدآورندگان:
کلیدواژه:
Submitted by skyfa on