کتاب تصویری مجموعهای بههمپیوسته و معنادار است. داستان، متن نوشتاری و تصویر در کنار یکدیگر روایت کتاب را پیش میبرند. «یپه در راه» از بهترین و زیباترین کتابهای تصویری کودک است. آسترهای کتاب، در ابتدا و انتها، تصویری از مسیر حرکت یپه را نشان میدهد. این مسیر که با نشانههای متنی همراه شده، هیجان خواندن کتاب را دوچندان میکند. در هنگام خواندن داستان، با بازگشت به آستر و دیدن آن، سفر پرچالش یپه را بهتر درک میکنیم.
کتاب با معرفی یپه در تصویر و با این جمله آغاز میشود: «من یپه هستم.» زمینهی تصویر، خالی و سفید است و فقط یپه را میبینیم که خندان ایستاده و خودش را به ما معرفی میکند. این تکنیک یپه را در مرکز توجه ما قرار میدهد. یوتا باوئر، در سراسر کتاب، از زمینهی سفید برای تمرکز خواننده بر رخدادهای داستان استفاده کرده است.
در صفحهی روبهروی معرفی یپه، داستان آغاز میشود. یپه با فراخوان پادشاه از خواب برمیخیزد. پادشاه او را صدا زده است و یپه لباس عوض میکند. این دو کنشِ یپه را نه در متن نوشتاری، بلکه در تصویر میبینیم. یوتا باوئر تنها زمانی واژهای را به کار برده که به آن نیاز بوده است. برای همین این کتاب مانند انیمیشن و فیلمی کارتونی برای کودکان جذاب است. البته با این تفاوت که کودکان در هنگام خواندن کتاب، خودشان کنشگر هستند و با ورق زدن، دیدن تصاویر، خواندن و دیدن متن نوشتاری، داستان را مزهمزه و حس میکنند. «یپه در راه» تجربهای متفاوت و کمنظیر است.
پادشاه چرا یپه را فراخوانده است؟ یپه قرار است پیامی مهم را به پادشاه همسایه برساند. یپه چابک است و حتماً بهزودی این پیام را خواهد رساند. اما در اینجاست که تازه رخدادهای هیجانانگیز کتاب آغاز میشود و ما هر لحظه منتظریم که یپه به کاخ پادشاه همسایه برسد. اما چنین نمیشود، چرا؟
در پایین صفحات کتاب، همراه با سفر یپه، ما گذر زمان و زندگی روزانهی پادشاه را میبینیم. از روایت پایین صفحه متوجه میشویم که روزها میگذرد و یپه به مقصد نمیرسد.
یپه در راهاش به یک سنجاب، باباسنجاب، کمک میکند و گذرِ زمان در پایین صفحه به ما میگوید که این کمک یک روز طول کشیده است. او توپ یک گوسفند را برایاش پیدا میکند و ما در پایین صفحه میبینیم که این کار دو روز زمان میبرد. یپه برای بچهخوکها کتاب میخواند تا مادرشان بازگردد که این کار یک هفته طول میکشد؛ همچنین به گوزنی پیر کمک میکند. در ادامه، در میانهی راه سگی مزاحمِ یپه میشود و او به اجبار راهاش را عوض میکند. البته باز هم رخدادهایی بامزه و هیجانانگیز برای یپه رخ میدهد، مانند آشنایی او با آلما که یک موشخرمای کوهی است.
از تصاویر بالایی، که سفر یپه را نشان میدهند، متوجه گذر زمان نمیشویم. رخدادها بیشتر در روز هستند و کمتر فضای شب را میبینیم، مگر اینکه قرار باشد شب برای سفر یپه معنایی داشته باشد، مانند ترس یا سرما. در اصل، بازی گذر زمان در پایین صفحه است که با حالتهای ماه، از هلال تا ماه کامل، نشان داده شده است. این بازی با زمانْ تجربهای است که حتی امکان به تصویر کشیدناش در یک انیمیشن هم سخت است، اما این کتابِ تصویریْ این تجربه را به زیبایی به تصویر کشیده است.
وقتی سگی یپه را از مسیرش منحرف میکند، قهرمان داستان بدون اینکه بداند، تمامی راه را به عقب بازمیگردد. این بازگشت را با دیدن آستر کتاب بهتر درک میکنیم. یپه به کاخ پادشاه سرزمین خودش میرسد، با این تصور که بالاخره به کاخ پادشاه همسایه رسیده است! کاخ، شبیه کاخ پادشاه یپه است اما فقط گلهایش بزرگتر شده. چرا؟ چون یپه مدت زیادی در سفر بوده. وقتی یپه به داخل کاخ میرود، باورش نمیشود که مقابل پادشاه خودش ایستاده است! او همهی ماجرا را برای پادشاه تعریف میکند و پادشاه به او پیشنهاد میدهد که خانهای کوچک در بوستان کاخ برای یپه بسازند. اما داستان اینجا تمام نمیشود. آلما و تمام کسانی که یپه در راه با آنها دوست شده برای دیدن و کمک به یپه نزد او میآیند؛ حتی باباسنجاب که صندلی چرخدار دارد همراه با بچههایش به دیدن یپه میآید.
«یپه در راه» کتابی بازیگون است که میتواند ساعتها و روزها کودکتان را با خود همراه کند. تجربهی خواندن این کتابْ ایدههای جالبی برای بازی با کودکان به شما میدهد. با کودکان میتوانید مسیرهای کوتاهی را روی کاغذ یا زمین بکشید و بازی سفر را با آنها انجام دهید. گفتوگو دربارهی دوستی، همدلی، خطر و کمک، میتواند لذت خواندن و درک داستان را دوچندان کند.
این کتابِ تصویری و کمنظیر را با کودکان بخوانید، بازی کنید و روزی شیرین را با کودکان و یپه تجربه کنید.