کتاب «یکی بود و یکی نبود هُرمُزد بود و اَهریمَن نبود» بازنویسی داستان آفرینش ایرانی است. این کتاب نخستین جلد از مجموعهی «تاریخ اساطیری ایران برای نوجوانان» است که کتاب «چ» نشر چشمه منتشر کرده است. در جلد دوم «نیروهای خیر و شر»، در جلد سوم «دوران آمیختگی خیر و شر و پادشاهان اساطیری و پهلوانان حماسی» و در جلد چهارم «فرجام نبرد خیر و شر (دوران جدایی)» بازنویسی شده است که انتشارات یادشده به ترتیب آنها را منتشر خواهد کرد.
منظور از تاریخ اساطیری ایران چیست؟
تاریخ اساطیری ایران دورهای دوازدههزارساله است که در آن از آفرینش مینوی (روحانی) و گیتیای (مادی)، سرگذشت نسل مردم، شاهان، پهلوانان، جنگاوران اساطیری و حماسی و فرجام کار گیتی سخن به میان رفته است.
پیش از این دوران دوازدههزارساله، در زمانی نامحدود و بیکران، هرمزد در جهان روشن خود و اهریمن در جهان تاریکش به سر میبردند. مرز میان این دو جهان خلاء بود که موجب میشد جهانهای خیر و شر از سه طرف نامحدود و از یک طرف محدود شده باشند. هرمزد از وجود اهریمن و جهان او آگاه بود و میدانست که اگر اهریمن را از مخفیگاه تاریکش بیرون نکشد و او را نابود نسازد، نیروی شر او جاودانه خواهد شد، پس دست به آفرینش زد تا به یاری آن اهریمن را به دام بیندازد و شکستش دهد. او، نخست از زمان بیکران، زمان کرانهمند دوازدههزارسالهای را آفرید تا با ایجاد محدودیت در آن بتواند وقتی را برای نبرد نهایی و به دنبال آن، شکست و نابودی اهریمن و شر معین کند.
در سایت کتابک بخوانید: داستان های اساطیری ایران باستان برای نوجوانان
این دورهی دوازدههزارساله بر اساس نبرد و کارزار میان هرمزد و اهریمن و رویدادهایی که میان آن دو و نیروهای خیر و شرشان میگذرد، به چهار دورهی سههزارساله بخش شده است. در سههزار سال نخست، آفرینش به گونهی مینوی پدید میآید. در این دوران هرمزد نیروهای خیرش را و اهریمن نیروهای شرش را به وجود میآورند و آمادهی نبرد با یکدیگر میشوند. در سههزار سال دوم، هرمزد آسمان، زمین، خورشید، ماه، ستارگان و پیشنمونهی اولیهی آب، گیاهان و رستنیها، جانواران و مردمان را در خلاء میان جهان روشنی و تاریکی میآفریند. سههزارهی دوم، دورهی آفرینش مادی است. در پایان این سههزاره اهریمن به گیتی، جهان مادی آفریدهی هرمزد، یورش میآورد، به آفریدگان او آسیب میزند و آنان را تا مرز نابودی پیش میبرد. در این هنگام، هرمزد، امشاسپندان و ایزدان به یاری گیتی میآیند و به مقابله با اهریمن و دیوان و دیگر نیروهای شرش میایستند. از این پس سههزارهی سوم آغاز میشود که عصر آمیزش و آمیختگی نیروهای خیر و شر است. در این دوران از نسل انسان نخستین، مردمان جهان به وجود میآیند و فرمانرواییها، پادشاهیها و رویدادهای و وقایع حماسی و شبهتاریخی شکل میگیرد. داستانها و ماجراهای شاهان پیشدادی و کیانی چون هوشنگ، جمشید، فریدون، منوچهر، کاووس و کیخسرو و جنگاوریها و دلاوریهای پهلوانانی چون گرشاسب، سام و رستم در این بازهی زمانی روی میدهد.
در پایان سههزار سال سوم و آغاز سههزار سال چهارم، زردشت ظهور میکند و راه را برای نبرد نهایی با اهریمن هموار میسازد. سههزار سال چهارم، عصر منجیها و جدایی میان نیروهای خیر و شر است. اوشیدر، اوشیدرماه و سوشیانش از نسل زردشت زاده میشوند و به یاری نیروهای نیکی و روشنی، اهریمن، دیوان و دیگر نیروهای شر را ناکار میکنند و شکست میدهند. پس از شکست اهریمن و نابودی کامل نیروهای شر، گیتی و مینو یکی خواهند شد، زمان محدود دوازدههزارساله به پایان خواهد رسید و به زمان نامحدود خواهد پیوست.
روایتِ تاریخیِ اساطیر و حماسهها یکی از ویژگیهای آشکار و کمنظیر فرهنگ و ادبیات ایران است. در واقع ایرانیان داستانها و ماجراهای اساطیری را با توالی زمانی پیدرپی و متکی بر روابط علتومعلولی روایت کرده و کوشیدهاند تاریخ ملی باستانی خود را با ایجاد پیوندی ناگسستنی میان اسطوره، حماسه و خاطرهی مبهم رویدادها و وقایع سدههای نانوشته تدوین کنند. به همین دلیل است که پژوهشگران معاصر روایت موجود از داستانها و رویداهای اسطورهای و حماسی ایرانی را «تاریخ اساطیری» نام نهادهاند[1].
مهمترین منابع در شناخت تاریخ اساطیری ایران، «اوستا»، متون فارسی میانهی زردشتی (پهلوی) چون «بندهش»، «گزیدههای زاداسپرم»، «روایت پهلوی» و... به اضافهی متون تاریخی و ادبی دوران اسلامی چون «تاریخ طبری»، «تاریخ بلعمی»، «مجملالتواریخ»، «شاهنامهی فردوسی» و «شاهنامهی ثعالبی» و... است.
محتوای کتاب یکی بود و یکی نبود هُرمُزد بود و اَهریمَن نبود
همانگونه که اشاره شد «یکی بود و یکی نبود هُرمُزد بود و اَهریمَن نبود» بازنویسی دورهی آفرینش، یعنی سههزار سال اول و دوم تاریخ اساطیری ایران است. در آغاز کتاب دربارهی وجود دو جهان خیر و شر و معرفی هُرمُزد و اَهریمَن سخن به میان آمده و سپس به هدف هُرمُزد از آفرینش گیتی (جهان مادی) و آمادهسازیاش برای نبرد با اهریمن پرداخته شده است. پس از آن، ماجرای خلقت شش آفریدهی اصلی گیتی، یعنی آسمان، آب، زمین، گیاه، گاو یکتاآفریده و کیومرث و آسیبهایی که از تاختوتاز اهریمن و دیوان به گیتی میبینند، آورده میشود. در پی آن، ایستادگی نیروهای روشنی در برابر نیروهای تاریکی و نبردهایی که منجر به پدید آمدن ابر و باران، کوهها و دریاها و رودها، انواع گیاهان و رستنیها و درختان، جانوران و پرندگان و آبزیان، مشی و مشیانه، پدر و مادر نخستین، میشود، روایت میشود. در بخشهایی از کتاب هم بهطور اجمالی نیروهای روشنی (امشاسپندان و ایزدان) و نیروهای تاریکی (کمالهدیوان و دیوان)، در پیوند و ارتباط با آفرینش معرفی شدهاند.
هدف از نگارش کتاب
در پایان کتاب، در بخش «سخنی با بزرگسالان»، بیان شده است که شناخت و مطالعهی تاریخ اساطیری میتواند محتوای آموزشی ارزشمند و مؤثری برای کودکان و نوجوان باشد؛ زیرا با نقل و روایت اینگونه داستانها و ماجراهای اسطورهای و حماسی میتوان هویت فرهنگی را بازگو و کودکان و نوجوانان را با گذشتهی فرهنگی ایران آشنا کرد. در عین حال، این پرسش مطرح میشود که تاریخ اساطیری ایران را با چه سطحی از تدخل و تصرفها و چه میزان از تغییرات میتوان برای کودک و نوجوان امروزی بازنویسی کرد؟ نویسنده در این باره توضیح میدهد که تاریخ اساطیری ایران علاوه بر پیچیدگیها و وجود مفاهیم بزرگسالانه حاوی مطالبی است که میتواند مغایر با حقوق بشر و معیارهای جهانی شناختهشدهی دنیای مدرن، دستاوردهای برابریخواهانهی زنان و حمایتطلبانهی کودکان، پروتکلهای زیستمحیطی و طبیعتدوستانه باشد. از این روی ممکن است روایتِ بعینهی آن، طرحوارههای کودک امروزی را مغایر با دستاوردهای نوین فرهنگی و اجتماعی امروز بار بیاورد. بنابراین، در کتاب «یکی بود و یکی نبود هُرمُزد بود و اَهریمَن نبود» تلاش شده است همچنان که متن پایبند و وفادار به منابع اصلی تاریخ اساطیری ایران است، پیچیدگیهای منابع اصلی گشوده شود، سادهسازی در مفاهیم روی دهد و هنجارها، دغدغهها، نیازها و چالشهای نوجوان امروز نیز در نظر گرفته شود.
در سایت کتابک بخوانید: پيدايش قصهها و افسانهها و اساطير
چگونگی بازنویسی کتاب و شیوهی کار
روند نگارش کتاب اینگونه بوده است که نویسنده نخست بخشهای پراکنده دربارهی داستان آفرینش ایرانی را از منابع اصلی («اوستا» و متون فارسی زردشتی (پهلوی)) استخراج کرده و در نهایت به روایتی منسجم دست یافته است. آنگاه آن را به زبانی ساده و آسان برای نوجوانان بازنویسی کرده است. در نگارش این کتاب سعی شده است تا آنجا که به روایت اصلی آسیبی وارد نشود، جرح و تعدیلهایی متناسب با پیشنیازهای ذهنی و معیارهای فرهنگیــاجتماعی امروز نوجوانان وارد شود. نویسنده پس از نگارش و پیش از انتشار، کتاب را در اختیار منتخبی از نوجوانان قرار داده است که برخی شاگردانش و برخی دیگر از آشنایان و خویشاوندانش بودهاند. اینگونه نظرات مخاطبان اصلی کتاب را در پردازش و نگارش روایت داستانی و حتی انتخاب نامهای خاص لحاظ کرده است.
[1]. آموزگار، ژاله (1387). تاریخ اساطیری ایران. تهران: انتشارات سمت. ص 1.