چگونه برای کودک نابینا تصویر بسازیم؟ هنر نقاشی با کلمات در کتابخوانی

راهنمای تصویرسازی ذهنی از طریق زبان و صدا و حس لامسه

چکیده:
کتابخوانی برای کودکان، فرصتی برای پرواز در دنیای خیال و کشف ناشناخته‌هاست. اما زمانی که کودک فاقد حس بینایی است، این سؤال پیش می‌آید که چگونه می‌توان تصاویر ذهنی غنی و ماندگاری برای او خلق کرد؟ این مقاله به بررسی راهکارهای عملی و خلاقانه برای «تصویرسازی کلامی» می‌پردازد تا نه تنها مانع خواندن برای کودکان نابینا نشود، بلکه آن را به تجربه‌ای چندحسی و عمیقاً تأثیرگذار تبدیل کند.


مقدمه: فراتر از دیدن

برای یک کودک نابینا، «دیدن» به معنای دریافت اطلاعات از طریق حواس دیگر است: لامسه، شنوایی، بویایی، چشایی و حتی حس عمقی (احساس حرکت و موقعیت بدن). ذهن این کودکان توانایی شگفت‌انگیزی در ساخت «نگاره‌های ذهنی» از طریق این داده‌ها دارد. نقش ما به عنوان راوی یا خواننده کتاب، نه توصیف ساده تصاویر، که ارائه مصالح اولیه به این ذهن خلاق است. ما باید برای او «با کلمات نقاشی کنیم».


بخش اول: اصول پایه‌ای تصویرسازی کلامی

۱. فراموش کردن بینایی‌محوری:
اولین قدم، کنار گذاشتن عبارت‌های بیناییمحور مانند «نگاه کن اینجا چه قشنگه!» است. به جای آن از عباراتی مانند «بیا با هم کشف کنیم چه چیزی اینجا هست» یا «حالا به صداهای این جنگل گوش می‌دهیم» استفاده کنید.

۲. توصیف هدفمند، نه فهرست کردن:
نگویید: «یک خرس قهوه‌ای است و یک ماهی در دست دارد.» بلکه بگویید: «یک خرس بزرگ با پشم‌های زبر و بویِ کمی شیرین و خاکی ایستاده. او با پنجه‌های بزرگش یک ماهی سرد و لیز را گرفته که بوی دریاچه از آن می‌آید و دماش آرام تکان می‌خورد.»

۳. پرسش و مشارکت:
کودک را در فرآیند تصویرسازی شریک کنید. از او بپرسید: «فکر می‌کنی بوی این گل به چه چیزی شبیهه؟» یا «به نظرت وقتی این دایناسور راه میره چه صدایی از پاهاش میاد؟»


بخش دوم: ابزارهای حسی برای نقاشی با کلمات (راهکارهای عملی)

از حواس مختلف به عنوان قلم‌موهای نقاشی خود استفاده کنید:

۱. حس لامسه (بافت، دما، شکل، اندازه):

  • بافت: زبری پوست درخت، نرمی پر قو، لیز بودن سنگ خیس، خز عروسک.

  • دما: سردی فلز شمشیر، گرمای آتش، خنکی آب رودخانه.

  • شکل و اندازه: گردی و بزرگی یک کدو تنبل، نوک تیز بودن یک کوه، گِرد و ریز بودن سنگریزه‌ها.

  • عملکرد: هنگام خواندن درباره یک خانه، دست کودک را روی یک آجر بکشید یا یک تکه چوب نرم را به او بدهید.

۲. حس شنوایی (صداها، سکوت، طنین):

  • صداهای محیطی: شرشر آب، وزش باد بین برگ‌ها (چه فرق می‌کند بین برگ‌های درخت بلوط و بید؟)، صدای قدم‌ها روی برف (خورخور) و روی شن (خشخش).

  • صداهای شخصیت‌ها: صدای زیر و سریع یک موش، صدای بم و غرغرکننده یک غول.

  • سکوت: سکوت سنگین یک غار عمیق را هم توصیف کنید. سکوت هم یک «صدا»ست.

۳. حس بویایی (بوهای خوب، بد، تند، ملایم):

  • بوی شیرینی پختن نان تازه در خانه، بوی گندم‌زار پس از باران، بوی تند و تیز دود آتش اژدها، بوی ترش و تند سرکه.

۴. حس چشایی (شیرینی، ترشی، شوری، تلخی):

  • شیرینی عسل، ترشی تمشک جنگلی، شوری آب دریا که بر صورت می‌پاشد، تلخی یک داروی جادویی.

۵. حس حرکت و فضا (حس عمقی و دهلیزی):

  • احساس سرازیر شدن از یک تپه، احساس غوطه‌وری در آب، احساس بلند شدن و پرواز کردن، احساس تنگی یک غار کوچک در مقابل فراخی یک دشت بزرگ.


بخش سوم: تکنیک‌های پیشرفته و خلاقانه

  • استفاده از اشیاء واقعی: هنگام خواندن داستان یک کشتی، یک تکه طناب ضخیم یا یک پارچه بادبان‌مانند به دست کودک بدهید. وقتی درباره جنگل می‌خوانید، یک شاخه کوچک، یک برگ خشک یا یک مشت خاک را لمس کند.

  • صداگذاری و نقش‌خوانی: با تغییر تن صدا برای شخصیت‌های مختلف، فضاسازی کنید. از اسباب‌بازی‌های صدادار یا سازهای ساده (مثل سنج کوچک برای صدای برخورد شمشیرها) کمک بگیرید.

  • کتاب‌های لمسی: از کتاب‌های ویژه کودکان نابینا که برجستگی‌ها و بافت‌های مختلف دارند استفاده کنید. حتی می‌توانید خودتان با استفاده از پارچه، نخ، دکمه و... کتاب ساده‌ای بسازید.

  • فضاسازی محیط: قبل از خواندن، کمی عود یا اسانس با رایحه مربوط به داستان (مثلاً اسانس نارگیل برای یک جزیره) در فضا پخش کنید. موسیقی ملایم پس‌زمینه نیز می‌تواند مفید باشد.


بخش چهارم: یک نمونه عملی از تصویرسازی یک صحنه

متن کتاب: «شاهزاده خانم به کنار رودخانه رفت.»

توصیف ضعیف: «یک رودخانه قشنگ بود و یک قایق آنجا بود.»

تصویرسازی حسی و قوی:
«خانم شاهزاده با پاهای برهنه، روی علف‌های خیس و نرم کنار رودخانه راه رفت. بوی تازه و خیسِ خاک به مشام می‌رسید. او زانو زد و دستش را در آب سرد و جاری رودخانه فرو برد. آب با سرعت از بین انگشتانش می‌گذشت و حس خنکایِ مطبوعی داشت. کمی آنطرف‌تر، صدای جیرجیرک‌ها از میان علف‌ها به گوش می‌رسید. او دستش را بر روی سطح ناصاف و خزه‌بسته یک تخته‌سنگ بزرگ کشید. یک قایق چوبی هم آنجا بود که با هر حرکت کوچک آب، تقتق ملایمی روی آب می‌کرد و بوی چوب خیس و کهنه از آن می‌آمد.»


نتیجه‌گیری: کتابخوانی به مثابه هنر

کتابخوانی برای یک کودک نابینا، یک عملکرد مکانیکی نیست؛ یک هنر است. هنر انتقال جهان‌های بی‌کران به درون ذهنی که آماده دریافت است. با تجهیز خود به ابزار حواس چندگانه و تمرین توصیف غنی و هدفمند، ما پلی می‌سازیم بین کلمات یک کتاب و تخیل بی‌حد و مرز کودک. این کار نه تنها عشق به مطالعه را در او پرورش می‌دهد، بلکه به او می‌آموزد که جهان را به شیوه‌ای منحصر به فرد و عمیق‌تر «ببیند». در این فرآیند، ما نیز به عنوان راوی، جهان‌بینیمان را گسترده‌تر و حس‌آمیزتر خواهیم کرد.

نویسنده:
Submitted by admin2 on