آنی شرلی در گرین گیبلز

عنوان لاتین
Anne of green gables

رمان «آنی شرلی در گرین گیبلز» اقتباسی تصویری در قالب کمیک‌استریپ است. این اثر به قلم ماریا مارزدن و تصویرگری برنا تاملر از رمانی به همین نام، نوشته‌ی لوسی مونتگمری، یکی از مشهورترین نویسندگان کودک و نوجوان در جهان برگرفته شده است. این نویسنده‌ی بزرگ بیست رمان به چاپ رسانده است که بسیاری از آن‌ها در سرتاسر جهان ترجمه و چاپ شده‌اند. 


خرید کتاب کمیک استریپ


رمان آنی شرلی داستانی برگرفته از ماجرای زندگی نویسنده‌اش است. مادر لوسی در زمان کودکی او از دنیا رفت و پدر لوسی بعد از مرگ همسرش دچار مشکلات روحی شد. به همین دلیل نمی‌توانست از دختر خود مراقبت کند. همین موضوع باعث شد تا مراقبت فرزند خود را به پدربزرگ و مادربزرگ مادری لوسی بسپارد. پدربزرگ و مادربزرگ لوسی با او بسیار سخت‌گیرانه رفتار می‌کردند و روحیات لطیف لوسی را در نظر نمی‌گرفتند برای همین لوسی مجبور بود خود را با خواندن کتاب مشغول کند تا از این وضعیت نجات یابد. این موضوع سبب شد او از همان دوران کودکی به نویسنده و رؤیاپردازی بزرگ تبدیل شود.

لوسی داستان آن شرلی یا همان «آنی شرلی در گرین گیبلز» را از زندگی خود در پرنس ادوارد الهام گرفته است. این رمان، داستان دختری یتیم با موهای قرمزرنگ به نام آنی است... آنی والدینش را در سه ماهگی به دلیل بیماری از دست می‌دهد. چند خانواده‌ او را به سرپرستی می‌گیرند، اما آنی هرگز نمی‌تواند برای مدت طولانی در یک مکان بماند. این امر سبب می‌شود که او هرگز گرمای زندگی خانوادگی را تجربه نکند. گویی تقدیر برای آنی به گونه‌ای دیگر رقم خورده است.

ماریلا و متیو خواهر و برادری هستند که تصمیم می‌گیرند پسری را برای کمک در مزرعه‌ی خود به فرزندخواندگی بپذیرند. اما هرگز انتظار ندارند که به‌جای پسر یک دختر داشته باشند. کسی که قرار است، پسربچه‌ای را از یتیم‌خانه به ماریلا و متیو برساند، اشتباهی آن شرلی را به آنجا می‌برد و این شروع زندگی آنی در گرین گیبلز است. ماریلا و متیو می‌خواهند آنی را به دیگری بسپارند، اما آنی از آن‌ها می‌خواهد که او را به فرزندی قبول کنند.

داستان «آنی شرلی در گرین گیبلز» شخصیت‌هایی دارد که هرکدام بار بخشی از داستان را به دوش می‌کشند. آنی به دنبال زندگی رؤیایی است که در ذهن دارد و تمام تلاش خود را می‌کند که به آن برسد. او در سه ماهگی پدر و مادر خود را از دست داده است و تا دوازده‌سالگی هیچ پیوندی با جامعه‌ی بیرون خود به شکل مرسوم کودکان دیگر نداشته است، اما وقتی به گرین گیبلز می‌آید، ارتباطات اجتماعی خود را گسترش می‌دهد. با گذشت هر روز از زندگی آنی در گرین گیبلز، دختری را می‌بینم که برای دیگران فداکاری می‌کند و در بسیاری از تصمیمات مهم جامعه‌ی خویش تأثیرگذار است. این همان تفکری است که باید در کودکان شکل بگیرد: آن‌ها می‌توانند در اطرافیان خویش تأثیرگذار باشند .

ماریلا کارتبرت دومین شخصیت داستان است. ماریلا به همراه برادرش متیو صاحبان مزرعه‌ی گرین گیبلز هستند. او انسانی بسیار حساس و سخت‌گیر است. اما سخت‌گیری‌هایش از روی دلسوزی است. در داستان می‌بینیم که تا چه حد دوست دارد که آن شرلی با روحیه‌ای قوی بزرگ شود.

متیو، دیگر شخصیت‌های مهربان داستان، انسانی بسیار مهربان و البته خجالتی است و رابطه‌ی خیلی خوبی با آنی شرلی دارد. او آنی را برای تمام استعدادهایش ستایش می‌کند و مشوق اوست. متیو نماد انسانی پخته و سرد‌و‌گرم چشیده‌ی روزگار است .

دیانا دوست صمیمی آن در گرین گیبلز است. دایانا دختری بسیار باهوش و پرجنب‌وجوش است. این دو نماد رفاقت، صمیمت و دوستی در داستان آن شرلی هستند.


خرید کتاب با موضوع دوستی


«آن شرلی در گرین گیبلز» این‌ بار در قالبی جدید منتشر شده است. برخلاف نسخه‌های پیشین که رمان بدون تصویر منتشر می‌شد، ماریا مارزدن در قالب یک کمیک استریپ جذاب، ماجراهای آنی را روایت می‌کند. تصویرگری‌های زیبا و رنگی برنا تاملر، بار روایت داستان را بر دوش می‌کشد. در بسیاری از صفحات کتاب، هیچ متنی وجود ندارد و بار تمام روایت بر دوش تصاویر است. این رمان حتی برای کودکان و نوجوانانی که خواندن را به‌خوبی نمی‌دانند هم مناسب و دلچسب است. متن کم کتاب، به همراه تصویرهای رنگی که روایت را به زیبایی در بطن خود نشان داده‌اند، تجربه‌ی جدیدی از خواندن این رمان کلاسیک زیبا را به کودکان و نوجوانان هدیه می‌دهد.

پس از خواندن این کتاب تصویری زیباست که متوجه می‌شوید چرا این رمان کلاسیک محبوب همگان بوده است. «آنی شرلی در گرین گیبلز» داستانی درباره‌ی عشق، دوستی، و شادی‌های دوران کودکی است که برای خوانندگان در رده‌های سنی گوناگون همچنان لذت‌بخش است.

منابع:

خلاصه رمان آن در گرین گیبلز به همراه تحلیل اختصاصی

ANNE OF GREEN GABLES BY L. M. MONTGOMERY

گزیده‌هایی از کتاب

ماریلا: «فردا برمی‌گردانمش پیش خانم اسپنسر.»

متیو: «نمی‌دانم دختر کوچولوی بامزه‌ای است، حتی پرحرفی‌اش.»

ماریلا: «پرحرفی‌اش؟ تمرکز من را که به هم می‌زند. نظرت این نیست که نگهش داریم؟»

متیو: «راستش... نه...»

ماریلا: «جادویت کرده؟ به چه دردمان می خورد؟»

متیو: «ما که به دردش می‌خوریم، تو را از تنهایی درمی‌آ‌ورد.»

ماریلا: «من مشکلی با تنهایی ندارم.»

برگردان
سارا قدیانی
تصویرگر
تصویرگر
برنا تاملر
سال نشر
1401
ناشر
نویسنده
ال ام مونتگمری, ماریا مارزدن
نگارنده معرفی کتاب
Submitted by editor69 on