«بابا و دایناسور» داستان پسری است که میخواهد مانند پدرش شجاع باشد. او از یک دایناسور کمک میگیرد که از هیچچیز نمیترسد. تا اینکه دایناسور گم میشود و اینجا پدر به کمک او میآید. پسر درک میکند که ترسیدن ایرادی ندارد و دوباره دایناسورش را مییابد.
1- گفتوگو کنید.
پس از بلندخوانی کتاب با پرسشهایی مانند زیر با کودک گفتوگو کنید:
- ترس و شجاعت به چه معناست؟
- از چه چیزهایی میترسی؟
- برای روبهرویی با ترست چه میکنی؟
- درباره دایناسورها چه میدانی؟
- تو برای داشتن اعتماد به نفس و شجاعت از چه چیزی یا کسی کمک میگیری؟
- دوست داری کدام ویژگی پدرت را داشته باشی؟
- وقتی میترسی چه میکنی تا ترس خودت را مدیریت کنی؟
- ما هیچوقت نباید بترسیم؟
- اگر بخواهی رازی را به پدرت بگویی چهطور این کار را میکنی؟
- نظرت درباره تصویرهای کتاب چیست؟ چه حسی را به تو منتقل میکنند؟
- چه ورزشهایی میکنی؟
- درباره ستارهشناسی چه میدانی؟
- آن وسیلهای که پدر با آن به آسمان نگاه میکند چیست؟ به نظر تو در آن چه چیز را میتوان دید؟
2- دایناسور بسازید.
به همراه کودک درباره دایناسورها، بهویژه گونه دایناسور در داستان، پژوهش کنید. چرخه زندگی آنها چهگونه بوده است و چرا منقرض شدهاند؟ سپس کودک با چوب و مقوا دایناسور را بسازد.
3- ستارهشناس شوید.
پدر نیکولاس در ابتدای کتاب روی بام مشغول دیدن آسمان با وسیلهای حرفهای است. از کودک بپرسید درباره ستارهشناسی و نجوم چه میداند. از او بخواهید درباره اجرام آسمانی پژوهش کند.
4- با پدر قایم باشک بازی کنید.
از کودک بخواهید در تاریکی با پدرش قایم باشک بازی کند. مراقب باشید اگر کودک از تاریکی میترسد زمان تاریکی را طولانی نکنید.
5- همراه پدر ماجراجویی کنید.
کودک به همراهی پدرش دایناسورها را نجات بدهد. از آنها بخواهید درباره یک نوع از دایناسورها پژوهش کنند و تلاش کنند تا زیستگاه او را به تصویر بکشند و سپس خود آن را به همراه خانوادهاش بکشند و برایشان داستان بگویند. میتوانند این نقاشیها را مانند کارتهای بزرگ قصهگویی بسازنند و مراحل نجات آنگونه از دایناسور را بگویند. ازشان بخواهید حسابی تخیل کنند و یک داستان جذاب تعریف کنند.
6- همراه پدر تیم ورزشی درست کنید.
نیکولاس ورزشهای بسیاری را انجام میدهد آنهم با شجاعتی که از دایناسور میگیرد. از کودک بخواهید تعدادی ورزش را که میتواند به همراه پدرش انجام دهد بیابد. سپس به همراه پدر از آن ورزشها بازی بسازد و آن را در خانه یا محیط باز انجام دهند.
7- با پدر گفتوگو کنید.
از کودک بخواهید یکی از ترسها یا مشکلاتی را که دارد با پدرش در میان بگذارد و از او کمک بگیرد. همچنین از پدر بخواهید که با کودک مانند پدر نیکولاس صحبت کند. اینگونه هر دو میتوانند به یکدیگر کمک کنند. برای راحتتر گفتگو کردن میتوانند از نامه نوشتن آغاز کنند. میتوانند بازی بیان احساس راه بیندازند. هرکس در یک جمله بدون حرف ناراحت کننده بگوید من از ... خوشحال یا ناراحتم. بی اینکه قصد مقصر نشان دادن یکدیگر را داشته باشند. دقت کنید که نیازی به دفاع کردن یا واکنش نشان دادن نیست. هدف بیان احساس پدر و فرزند است.