کتاب «چیزی درباره جرجی» داستان پسری است به نام جرجی با سری بزرگ و کوتوله که در کلاس چهارم درس می‌خواند. پدر و مادر او که هر دو هنرمند و نوازنده هستند او را بسیار دوست دارند. جرجی در مدرسه هم اوضاع خوبی دارد و با دوست صمیمی‌اش اندی روزگار خوشی دارد.
اما با باردار شدن مادر و دوست شدن اندی با همکلاسی جدیدشان به یک باره زندگی جرجی دگرگون می‌شود. جرجی احساس خطر می‌کند؛ او می‌ترسد که جایگاه خود را بین پدر و مادر و دوستش اندی از دست بدهد.
پیش از به دنیا آمدن جرجی، پدر و مادرش امیدوار بودند که فرزندشان هم وقتی بزرگ شد نوازنده شود و شعرهایی را با این مضمون بر روی دیوار اتاقش نصب کرده بودند. آن‌ها جرجی را دوست دارند. اما با آمدن نوزاد جدید که برخلاف او می‌تواند پدر و مادر را به آرزویشان برساند آیا باز هم او را دوست خواهند داشت؟
پدر و مادر درگیر آماده شدن برای تولد فرزند جدیدشان هستند و از او غافلند. او که نمی‌تواند نگرانی‌اش را با خانواده‌اش در میان بگذارد، با پیشنهاد اندی برای پیوستن راس به گروه آن‌ها از کوره در می‌رود و با اندی حسابی دعوا می‌کند.
اما این اتفاق‌ها فرصتی را برای جرجی فراهم می‌کند تا روابط اجتماعی‌اش را گسترش دهد و خود را بهتر بشناسد؛ پس از به هم خوردن رابطه‌اش با اندی ناچار می‌شود برای انجام کار کلاسی با جینی یکی از همکلاسی‌هایش که رابطه خوبی با او ندارد، هم‌گروه شود. آشنایی بیشتر با جینی به جرجی کمک می‌کند هم جینی و رفتارهای او را بهتر درک کند و هم خود را بهتر بشناسد. جینی به او کمک می کند توانایی هایش را کشف کند و اعتماد به نفسش را دوباره به دست بیاورد.
خواندن این اثر به والدین هم توصیه می‌شود. داستان نشان می‌دهد که کلام والدین چقدر تاثیرگذار است و توقعاتشان چه باری را بر دوش فرزندانشان می‌گذارد.
شعرهایی که بر روی دیوار اتاق جرجی نوشته شده است و آرزوهای پدر و مادر را بیان می کند، سبب شده است که جرجی فکر کند به دلیل عدم توانایی در نواختن ساز پدر و مادرش را ناامید کرده است.
در هر فصل کتاب نویسنده از خوانندگان می‌خواهد یک کار ساده انجام دهند که کسی مثل جرجی نمی‌تواند و با این شگرد آن ها را با مشکلات افرادی مانند او آشنا می‌کند و البته در پایان درباره کارهایی صحبت می‌کند که جرجی می‌تواند تا نشان بدهد که ممکن است جرجی نتواند خیلی کارهای ساده را انجام بدهد اما به معنای این نیست که ناتوان است. هر آدمی از پس برخی از کارها برنمی‌آید اما در انجام یک کار حتما تواناست.
لیزا گراف نویسنده چیزی درباره جرجی
«لیزا گراف» نویسنده آمریکایی است. گراف کار خود را با ویراستاری کتاب های کودکان آغاز کرد و پس از مدتی، خود به نوشتن رمان‌های کودک و نوجوان روی آورد. افزون بر «چیزی درباره جرجی» رمان های «چتر تابستان»، «کلاف پرگره» و «مطلقاً، تقریباً» برای نوجوانان به فارسی برگردانده و همگی به کوشش نشر پیدایش منتشر شده‌اند. دیگر اثر گراف که به فارسی برگردانده شده است، «جنگ بزرگ در خانه‌ی درختی» نام دارد. این کتاب برای کودکان سال‌های پایانی دبستان مناسب است.
کتاب برگزیده نات‌مگ NUTMEG BOOK (جایزه‌ای که کودکان به آثار می دهند) ایالت کانکتیکات ۲۰۱۱، منتخب جوایز کتاب کودک جرجیا ۲۰۰۸-۲۰۰۹ و برگزیده خوانندگان جوان سان شاین فلوریدا ۲۰۰۸-۲۰۰۹ بوده است.
داستان به موضوع مشکلات فردی و اجتماعی کودکانی می پردازد که دچار معلولیت هستند. اثر کارکرد روان‌شناختی دارد و سبب رشد شخصیتی کودک و افزایش اعتماد به نفس می‌شود. داستان همچنین نشان می‌دهد که قضاوت کردن از روی ظاهر می‌تواند ما را به اشتباه و خطا بیاندازد. خواندن این اثر به والدین هم توصیه می‌شود.
