برکه کوچک است و خانم مرغه نمی تواند بال هایش را در آن ببیند. به سوی رودخانه راه میافتد غافل ازاین که تمساحی گرسنه در انتظار اوست. تمساح خانم مرغه را به دندان می گیرد و به لانه اش می برد. خانم مرغه زیرک به محض آن که تمساح دهانش را باز می کند می پرد و روی تیرک سقف می نشیند.
خانم مرغه ادعا می کند که خواهر اوست و تمساح نباید او را بخورد و از او فرصت می خواهد تا ثابت کند. تمساح روی تخم هایش می خوابد و مرغ هم تخم می گذارد و روی تخم هایش می خوابد. خانم مرغه در فرصتی مناسب تخم هایش را با تخم ها تمساح عوض می کند. به این ترتیب از تخم های تمساح جوجه و از تخم های خانم مرغه، تمساح های سبز کوچولو بیرون می آید و تمساح قانع می شود که خانم مرغه خواهرش است و خانم مرغه و جوجه هایش نجات می یابند.
خانم مرغه و تمساح گرسنه بازنویسی قصه ای افریقایی است و برای بلندخوانی مناسب است.