مجموعه جیم دگمه

زمان انتشار: 1404/10/01 - 15:41
عنوان لاتین
jim dogme

میشائیل انده از نویسندگانی است که جهان ادبیات کودک را تنها با یک داستان یا یک شخصیت تغییر نمی‌دهد، بلکه با جهان‌بینی‌اش، با پرسش‌هایی که طرح می‌کند و با سبکی که از دل تجربه‌های شخصی و اجتماعی‌اش می‌جوشد، نوعی نگاه تازه به کودکی و تخیل دارد. او به‌گونه‌ای می‌نویسد که هم کودک احساس می‌کند داستانی مناسب سنش می‌خواند و هم بزرگسال درمی‌یابد که در ورای سادگیِ ظاهریِ روایت، حقیقت‌هایی عمیق درباره‌ی جهان، تاریخ، انسان و آزادی نهفته است. اِنده در جوانی طعم تلخ جنگ، ویرانی، فقر و تباهی را چشیده بود و همین تجربه‌ها سرچشمه‌ی معنایی شدند که بعدها در آثارش جریان پیدا کرد؛ معنایی که با وجود تلخی ریشه‌هایش، خود را در قالب داستان‌هایی سرشار از شادی، تخیل، دوستی و امید آشکار می‌سازد.
از دل چنین زندگی‌ای، شخصیتی چون جیم دگمه به دنیا می‌آید؛ پسری کوچک اما با دلی بزرگ، کنجکاو، بی‌تاب و آماده‌ی سفر در جهانی که به اندازه‌ی ذهن انسان پهناور است. اِنده همیشه می‌گفت تخیل «فرار از واقعیت» نیست، بلکه «راهی برای فهم واقعیت» است؛ بنابراین هر سفر جیم دگمه نه فقط یک ماجراجویی کودکانه، بلکه تلاشی برای فهم جهان، مقابله با نیروهای تاریک، و یافتن هویت فردی است. این فلسفه در هر دو کتاب، از لحظه‌ی نخست حضور جیم تا روبه‌رو شدن او با گروه سیزده قلوهای وحشی، دیده می‌شود.
داستان نخست، «جیم دگمه و لوکاس لوکوموتیوران» با یک رخداد عجیب شروع می‌شود، رسیدن بسته‌ای مرموز به سرزمینی کوچک و دورافتاده. این بسته مانند استعاره‌ای از ورود ناشناخته‌ها به زندگی است؛ ورود تقدیری که آینده‌ی افراد یک جامعه‌ی کوچک را تغییر می‌دهد. جیم از راه می‌رسد و همان لحظه‌ای که پا به زندگی ساکنان می‌گذارد، جریان معمولی زندگی به چیزی فعال، پویا و پرسش‌برانگیز تبدیل می‌شود. اِنده در این نقطه نشان می‌دهد که گاهی یک انسان جدید، یک پرسش تازه یا حتی یک حادثه‌ به ظاهر کوچک می‌تواند مسیر یک جامعه را عوض کند. جیم نماد همین تغییر است؛ نماد نیرویی که هم روشنی می‌آورد و هم دردسر، اما درنهایت رشد و بلوغ را ممکن می‌کند.



خرید کتاب جیم دگمه و لوکاس لوکوموتیوران

دوستی جیم با لوکاس، نقطه‌ی آغاز شکل‌گیری هسته‌ی عاطفی داستان است. لوکاس با تجربه‌تر، آرام‌تر و شجاع است؛ ترکیبی از امنیت و انرژی. جیم در کنار او احساس می‌کند که جهان با همه‌ی ناشناخته‌هایش قابل کشف است. رابطه‌ی این دو، نمونه‌ی کامل پیوند میان کودک و بزرگسالی است که او را جدی می‌گیرد، به پرسش‌هایش احترام می‌گذارد و محدودیت‌های ذهنی را به او تحمیل نمی‌کند. این نکته در تمام آثار اِنده تکرار می‌شود؛ بزرگسالانی که کودکی را سرکوب نمی‌کنند، بلکه آن را هدایت می‌کنند. در تقابل با چنین رابطه‌ی سالمی، دنیای تاریکی نیز وجود دارد؛ دنیایی که در ادامه و در روبه‌رو شدن با سیزده وحشی شکل کامل‌تری می‌گیرد.
در داستان نخست، هنگامی که جیم و لوکاس تصمیم می‌گیرند سرزمین کوچک خود را ترک کنند، گویی از جهان امن و محدود کودکی وارد مرحله‌ی تازه‌ای از بلوغ می‌شوند. سفر در ادبیات همیشه معنایی فراتر از جابه‌جایی مکانی دارد؛ سفر جیم و لوکاس استعاره‌ای از گسستن از محدودیت‌ها، مواجهه با ناشناخته‌ها و ساختن هویت است. هر سرزمینی که این دو پیموده‌اند، در تحلیل نمادین، نماینده‌ی بخشی از جهان واقعی است: جایی نماینده‌ی جامعه‌ی بسته و مقرراتی است، جایی نمادی از طمع و سلطه‌جویی، و جایی دیگر تصویری از رنج کسانی است که گرفتار قدرت‌های ناعادلانه‌اند. اِنده با زبانی ساده اما هوشمندانه نقد اجتماعی را در رگ‌های داستان وارد می‌کند تا کودک نیز بدون فشار، نشانه‌های تاریکی جهان را تشخیص دهد و در برابر آن حساس شود. اما این جهان تاریکی بدون امید نیست. هر بار که جیم و لوکاس با خطر روبه‌رو می‌شوند، تخیل، شجاعت، همدلی یا مهارت‌های خلاقانه به کمک‌شان می‌آید. این نکته نشان می‌دهد که اِنده باور داشت تخیل نیروی نجات‌بخش انسان است؛ نیرویی که در برابر سلطه، ترس و جهل می‌ایستد. شخصیت جیم کم‌کم از کودکِ صرف فاصله می‌گیرد و تبدیل به قهرمانی می‌شود که قدرتش نه در توان بدنی، بلکه در ذهن پرسش‌گر، دل مهربان و شهامت بی‌چون‌وچرایش نهفته است.
وقتی داستان دوم یعنی «جیم دگمه و سیزده قلوهای وحشی» آغاز می‌شود، جهان رنگ تازه‌ای پیدا می‌کند. دیگر جیم فقط یک کودک مشتاق ماجراجویی نیست؛ اکنون هدف دارد، گذشته‌اش را می‌شناسد، و می‌داند که بازگشت دشمنان قدیمی یعنی مواجهه با تاریخ و هویت. گروه سیزده قلوهای وحشی نه فقط دشمنی ساده، بلکه نماد نیروهای بی‌ثبات‌کننده‌ی جهان هستند؛ نیروهایی که هویت افراد را تهدید می‌کنند، نظم اجتماعی را می‌شکنند و با خشونت می‌کوشند قدرت خود را تثبیت کنند. در این مرحله، جیم و لوکاس باید فراتر از سفر، وارد مرحله‌ی مسئولیت شوند؛ باید نه فقط برای خود، بلکه برای دیگران تصمیم بگیرند و از آن‌ها محافظت کنند. اِنده با سیزده قلوهای وحشی، مخاطب را وادار می‌کند که به این پرسش‌ها فکر کند:
آیا گذشته دوباره بازمی‌گردد؟
آیا انسان می‌تواند از چرخه‌ی ترس و تهدید عبور کند؟
و مهم‌تر اینکه، چگونه یک کودک می‌تواند در برابر نیروهای بزرگ و خطرناک بایستد؟
جیم پاسخ این پرسش‌ها را با کنش‌های کوچک اما تأثیرگذار می‌دهد؛ با اصرار بر دوستی، با نپذیرفتن ظلم، با انعطاف‌پذیری ذهنی و با اعتماد کردن به دیگران در لحظه‌ی مناسب. در این بخش‌هاست که داستان لایه‌های روان‌شناختی پررنگ‌تری پیدا می‌کند. اضطراب، شجاعت، حس گم‌گشتگی، میل به تعلق داشتن، و ترس از ناشناخته‌ها همگی در رفتارهای جیم آشکار می‌شوند. کودک خواننده بدون آنکه متوجه باشد، دارد تجربه‌ی عاطفی خود را در رفتار جیم می‌بیند و از همان راه یاد می‌گیرد با احساسات پیچیده رودررو شود.
کانون مرکزی ماجرا در هر دو کتاب ساختن «خانه» است؛ نه فقط خانه‌ای فیزیکی، بلکه خانه‌ای ذهنی، عاطفی و اخلاقی. انده در دل همه‌ی ماجراجویی‌ها پرسشی اساسی قرار می‌دهد: انسان در جهان پهناور چگونه جای خودش را پیدا می‌کند؟ پاسخ او مجموعه‌ای از تجربه‌هاست؛ سفر، دوستی، شهامت، شناخت خود، خطا کردن و دوباره برخاستن. جیم با اینکه یک کودک است، اما در هر سفر تکه‌ای از خودش را می‌شناسد و هر بار که برمی‌گردد، بزرگ‌تر شده، نه از نظر سن، بلکه از نظر معنا.



خرید کتاب جیم دگمه و سیزده قلوهای وحشی

آنچه این دو کتاب را بسیار انسانی می‌کند، رابطه‌ی جیم و لوکاس است. لوکاس بزرگ‌‌تر، باتجربه‌تر و یک‌جورهایی پدر دوم جیم است، اما رفتار او با جیم پدرسالارانه نیست؛ گفت‌وگو محور است و بر احترام متقابل استوار. انده با این رابطه نشان می‌دهد که رشد هیچ‌کودکی با دستور و تحکم اتفاق نمی‌افتد؛ رشد واقعی زمانی می‌آید که بزرگ‌ترها بتوانند کنار کودکان قدم بردارند، نه جلوتر از آن‌ها. این رابطه چنان گرم، محترمانه و انسانی نوشته شده که هنوز هم یکی از زیباترین نمونه‌های رابطه‌ی بزرگ‌سال و کودک در ادبیات آلمانی به شمار می‌آید.
هم‌زمان جهان‌سازی انده در دو رمان، گسترده‌تر از آن است که فقط برای کودکان باشد. او برای هر مکان، هر سرزمین، هر پادشاهی و هر شخصیت، فلسفه‌ای کوچک تعریف می‌کند؛ از امپراتوری چین که در آن نظم و سنت حرف اول را می‌زند، تا سرزمین اژدهایان که تضادهای اخلاقی را پیش می‌کشد. انده به‌جای آنکه پیچیدگی‌ها را حذف کند و برای کودک‌پسند شدن جهان را ساده‌سازی نماید، آن را با زبانی قابل‌فهم اما پراحساس توضیح می‌دهد. به همین دلیل مخاطب بزرگ‌سال نیز همان اندازه لذت و معنا دریافت می‌کند.
اگر در کتاب نخست جیم در پی کشف «سرگذشت خود» است، در کتاب دوم با پرسش «چه باید کرد با گذشته‌ای که ناگهان بازمی‌گردد؟» روبه‌رو می‌شود. بازگشت سیزده وحشی، برای جیم یک رویارویی مستقیم با تاریخ است؛ تاریخی که نه او آن را انتخاب کرده و نه نقشی در آن داشته، اما اکنون مسئولیتش را باید به دوش بگیرد. اینجا انده به سراغ یکی از مهم‌ترین پرسش‌های اخلاقی قرن بیستم می‌رود: چگونه می‌توان گذشته را پذیرفت، بدون آنکه اسیر تکرار آن شد؟
جیم پاسخی بسیار انسانی ارائه می‌دهد؛ با شهامت، با صداقت، و با نگاه کردن به ریشه‌ی مشکل. او نه به دنبال انتقام است و نه پاک کردن گذشته؛ بلکه می‌خواهد آن را بفهمد. همین فهم است که امکان بخشش را ایجاد می‌کند و درنهایت چرخه‌ای از خشونت را می‌شکند.
در سطح ساختار داستانی نیز، هر دو کتاب نمونه‌ی درخشانی از روایت‌پردازی ماجراجویانه هستند؛ ریتم تند، موقعیت‌های پی‌درپی، گفت‌وگوهای زنده، شخصیت‌های رنگارنگ و لحظاتی که خواننده را بین خنده و دلهره در نوسان نگه می‌دارند. انده یک قصه‌گو به معنای واقعی است؛ کسی که می‌تواند کودکی را چنان مجذوب کند که بی‌وقفه ادامه بدهد، و در همان حال بزرگ‌سالی را وادار کند که روی مفاهیم عمیق‌تری مکث کند.
اما مهم‌تر از همه این است که انده در این جهان خیالی، مسئله‌ای واقعی را به‌زیبایی تصویر می‌کند؛ کودک تنها زمانی رشد می‌کند که فرصت تجربه داشته باشد. برای جیم، سفر، خطر، مواجهه با ناشناخته‌ها، دوستی‌های تازه، انتخاب‌های سخت و حتی اشتباه کردن است که او را شکل می‌دهد. پیام رمان شفاف است، هیچ‌کس بدون سفر کردن، بدون دیدن جهان، بدون مواجهه با دیگری، کامل نمی‌شود.
این دو کتاب تصویری کامل از «سفر قهرمان» در ادبیات مدرن آلمان ارائه می‌دهد، اما نه به سبک اساطیری و قهرمانانه، بلکه با طنز، صمیمیت و انسانی‌ترین شکل ممکن. جیم قهرمانی نیست که بر جهان تسلط پیدا کند؛ قهرمانی است که یاد می‌گیرد جهان را بفهمد و جای خودش را در آن پیدا کند. و شاید همین علت محبوبیت بی‌پایان اوست. جیم، تصویری است از هر کودکی که می‌خواهد بفهمد کیست، از کجا آمده، و به کجا باید برود. در این نقطه که سفر جیم و لوکاس به پایان‌هایی موقت می‌رسد، انگار انده می‌خواهد مکثی کوتاه در این جهان خیال‌انگیز ایجاد کند تا خواننده فرصت داشته باشد نفس بکشد و به مسیر طی‌شده نگاه کند. اما این مکث نه برای توقف، بلکه برای بازاندیشی است؛ برای آنکه بفهمیم چرا این داستان‌ها، با وجود ظاهر کودکانه‌شان، چنین تأثیری عمیق و پایدار بر خوانندگان گذاشته‌اند. آنچه روشن می‌شود این است که انده تنها یک قصه‌گوی شیرین و خیال‌پرداز نیست؛ او فیلسوفی است در لباس نویسنده‌ی کودک، کسی که جهان را نه از بالا و نه از پایین، بلکه از سطح نگاه یک کودک کنجکاو می‌بیند. در هر دو رمان، مفهومی که از ابتدا تا انتها مانند رشته‌ای نامرئی همه‌چیز را به هم می‌دوزد، دوستی است. دوستی جیم و لوکاس نمونه‌ای آرمانی نیست؛ یعنی پر از لحظات شک، نگرانی، اختلاف‌نظر و حتی سوءتفاهم است. اما همین طبیعی‌بودنِ رابطه است که آن را ارزشمند می‌کند. انده به مخاطب نشان می‌دهد که دوستی واقعی زمانی معنا دارد که در آزمون‌های سخت دوام بیاورد؛ زمانی که آدم‌ها مجبور باشند برای حفظ آن، خطر کنند، اذیت شوند و دلشان بتپد. جیم و لوکاس نه به خاطر قهرمان بودن، بلکه به خاطر انتخاب‌های انسانی‌شان ماندگار می‌شوند، انتخاب‌هایی که در نهایت نه جهان بیرونی، بلکه جهان درونی آن‌ها را می‌سازد.


خرید کتاب کودک درباره عشق و دوست داشتن


دنیایی که انده طراحی می‌کند، پر از تضاد است؛ موجودات بامزه و مهربان کنار خطرناک‌ترین شخصیت‌ها زندگی می‌کنند، شهرهای منظم در کنار سرزمین‌های بی‌قانون قرار دارند، و لحظات طنز در کنار لحظات فلسفی می‌نشینند. این تضادها فقط برای سرگرمی نیستند؛ برجسته‌ترین ویژگی جهان کودکانه همین هم‌نشینیِ عجیبِ شادی و ترس، خنده و حیرت، امید و تردید است. انده با شناختی دقیق از روان کودک، این تضادها را نه پنهان می‌کند و نه ساده‌سازی؛ او آن‌ها را «قابل فهم» می‌کند، همان‌طور که جهان برای کودکی باهوش اما بی‌تجربه قابل فهم می‌شود.
نکته‌ی مهم دیگری که در تحلیل این دو کتاب باید به آن توجه کرد، جایگاه هویت است. جیم، کودکی است که از ابتدا هیچ نشانی از گذشته‌اش ندارد؛ نه خانواده، نه سرزمین، نه تاریخ شخصی. این فقدانِ هویت می‌تواند شخصیت را از درون خالی کند، اما انده دقیقاً همین نقطه‌ی تهی را به نقطه‌ی آغاز تبدیل می‌کند. جیم نه با گذشته‌ای آماده، بلکه با انتخاب‌های آینده‌اش خودش را می‌سازد. او یاد می‌گیرد که هویت «به ارث نمی‌رسد»، بلکه «خلق می‌شود». این پیامی است که برای جهان مدرن امروز، با مهاجرت‌های گسترده، جابه‌جایی‌های فرهنگی و بحران‌های هویتی، ارزش بسیار زیادی دارد.
از سوی دیگر، لوکاس نیز در کنار جیم رشد می‌کند. شخصیت او در ظاهر قوی، مطمئن و آرام است، اما انده به‌خوبی نشان می‌دهد که بزرگسالان نیز به اندازه‌ی کودکان نیازمند یادگیری‌اند. لوکاس در تعامل با جیم معنای «مسئولیت»، «صبوری»، «اعتماد» و حتی «انعطاف‌پذیری» را دوباره کشف می‌کند. این رابطه یک‌طرفه نیست؛ یک هم‌رشدنِ دوسویه است. شاید یکی از جذاب‌ترین ویژگی‌های روایت این باشد که لوکاس با وجود آنکه بزرگسال است، هرگز همه‌چیزدان و بی‌نقص تصویر نمی‌شود. او اشتباه می‌کند، نگران می‌شود، گاهی تند می‌شود، اما از یادگیری دست نمی‌کشد. چنین رویکردی برای ادبیات کودک بسیار ارزشمند است، زیرا بزرگسال را از مقام «مرجع مطلق» پایین می‌آورد و به مقام «همراهِ قابل اعتماد» ارتقا می‌دهد.
در نهایت، ارزش دوگانه‌ی این دو رمان در همین است؛ آن‌ها هم‌زمان سرگرم می‌کنند و می‌آموزند، بدون اینکه آموزش از لذت داستان بکاهد یا لذت داستان پیام را کمرنگ کند. انده یکی از معدود نویسندگانی است که توانسته میان تخیل و فلسفه پلی این‌چنین طبیعی بزند. او به کودکان یاد می‌دهد که دنیا ترسناک است، اما می‌توان از آن عبور کرد؛ به بزرگسالان یادآوری می‌کند که کودکی دوره‌ای ساده‌لوحانه نبوده، بلکه مرحله‌ای پر از پرسش و شهامت بوده است؛ و به هر دو گروه نشان می‌دهد که هیچ سفری مهم‌تر از سفری نیست که انسان را به خودش برساند.


خرید دیگر آثار میشائیل اِنده


این دو رمان جهان‌بینی میشائیل اِنده را ارائه می‌دهند؛ جهانی که در آن کودک و بزرگسال، تخیل و واقعیت، شادی و تلخی، ترس و شهامت، دوستی و مسئولیت، همه و همه به گونه‌ای ظریف و استادانه در هم تنیده شده‌اند. این آثار به ما می‌آموزند که داستان کودکانه فقط سرگرمی نیست، بلکه ابزار فهم جهان، رشد اخلاقی و توسعه‌ی مهارت‌های اجتماعی است. جیم با هر تصمیم کوچک و بزرگش به خواننده نشان می‌دهد که زندگی، مجموعه‌ای از انتخاب‌هاست که شخصیت انسان را می‌سازند و هویت او را شکل می‌دهند. کودکان با دنبال کردن ماجراهای جیم و لوکاس، یاد می‌گیرند چگونه با ترس روبه‌رو شوند، چگونه همدلی و دوستی را ارزش‌گذاری کنند، چگونه مسئولیت‌های خود را درک کنند و چگونه به پرسش‌های اخلاقی پاسخ دهند. بزرگسالان می‌توانند از راه تحلیل داستان‌ها، یاد بگیرند که چگونه نقش خود را در حمایت از کودکان و رشد آن‌ها بازنگری کنند و چگونه با آن‌ها هم‌قدم شوند، نه اینکه فقط مرجع باشند. این ویژگی باعث می‌شود که کتاب‌ها از سطح ادبیات کودک فراتر روند و به ابزار آموزشی و روان‌شناختی نیز تبدیل شوند. این دو کتاب ترکیبی از سرگرمی، آموزش، تحلیل روان‌شناختی و فلسفه اخلاقی ارائه می‌دهند و هم کودکان و هم بزرگسالان را به تفکر، پرسشگری و بازنگری در زندگی خود دعوت می‌کنند. آن‌ها یادآوری می‌کنند که سفر، چه واقعی و چه خیالی، مسیر یادگیری و فهم خود و جهان است و هیچ سفری مهم‌تر از سفری نیست که انسان را به خودش، به هم‌نوعان و به جهان اطرافش متصل کند. با این نگاه، آثار میشائیل اِنده نه تنها بخشی از ادبیات کودک آلمانی، بلکه بخشی از میراث جهانی ادبیات هستند که پیام‌شان امروز نیز به همان اندازه زمان انتشارشان معتبر و آموزنده است. این دو رمان، با ترکیب جهان تخیلی جذاب، شخصیت‌های ماندگار، مضامین اخلاقی، آموزشی و فلسفی، نمونه‌ای برجسته از هنر داستان‌گویی هستند که می‌توانند به‌عنوان الگوی آموزشی، ابزار گفت‌وگو، و وسیله‌ای برای پرورش ذهن و اخلاق کودکان در کلاس‌های درس، خانواده‌ها و گروه‌های مطالعه استفاده شوند.

گزیده‌هایی از کتاب

نخ دور آن را باز کرد و چسب کاغذی آن را کند. یکهو صندوقچه بزرگی پدیدار شد، که مثل کندوهای زنبور عسل سوراخ‌هایی برای ورود هوا به داخل، دورتادور آن تعبیه شده بود. خانم والس صندوقچه را گشود و باز هم چشمش به بسته کوچکتری افتاد. دورتادور این بسته هم سوراخ‌هایی برای ورود هوا بود و بیرونش را با مهارت کاه و پوشال گذاشته بودند که ضربه‌ای به آن وارد نشود.

سال نشر
1399
ناشران
نگارنده معرفی کتاب
Submitted by mahtab-new-editor86 on