سکه هایی به نام محمد (ص)

آسان ترین راه حل ها وقتی که کسی می خواهد شما را به کاری ناخواسته مجبور کند چیست؟ یک راه حل تسلیم شدن است یعنی هر کاری که از شما خواسته شود، انجام دهید.

راه حلّ دیگر این است که وارد جنگ شوید تا اجازه ندهید که شما را به کاری مجبور کنند که نمی خواهید آن کار را انجام بدهید. تسلیم شدن، شما را تبدیل به یک برده می کند و جنگیدن، هم خسارت هایی دارد و هم ممکن است پایان آن پیروزی نباشد. در این صورت، آیا می توان راه حلّ دیگری پیدا کرد؟ آیا می توان راهی پیدا کرد که هم تسلیم نشوید و هم وارد جنگ نشوید؟ شاید بتوان چنین راه حلی پیدا کرد ولی پیدا کردن آن آسان نیست. باید خوب فکر کرد.

خلیفه سلیمان بن عبدالملک با چنین مشکلی روبه رو شده بود. امپراطور روم از او خواسته بود که در حاشیه ی کاغذهایی که از مصر می خرید مثل گذشته شعارهای مسیحیت چاپ شود ولی این کاغذها در کشورهای اسلامی رایج بودند و لازم بود که نوشته های اسلامی در حاشیه ی آنها دیده شود. خلیفه این خواسته ی امپراطور را قبول نکرد ولی امپراطور او را تهدید کرد. سکه هایی که میان مسلمانان رایج بود از روم وارد می شد. امپراطور تهدید کرده بود که روی سکه ها دشنام به پیامبر گرامی اسلام را چاپ خواهد کرد. خلیفه در یک دوراهی قرار گرفته بود. آیا باید تسلیم می شد یا وارد جنگ می شد؟ او راه حلّ سومی نمی دانست ولی راه حلّ سومی وجود داشت. خلیفه می توانست از امام محمد باقر (ع) کمک بگیرد اما او نمی خواست از امام کمک بگیرد. او امام را دشمن خودش و خاندانش می دانست. مطمئن بود که امام به او کمکی نخواهد کرد ولی مشاورانش به او اطمینان دادند که مصلحت اسلام در نظر امام از هر چیز دیگری مهم تر است.
این چنین بود که امام به دربار دعوت شد و خلیفه راه حلّ سوم را از زبان ایشان شنید.
 

تهیه کننده
افق اشراقی
سال نشر
۱۳۸۹
نویسنده
محمود پوروهاب
Submitted by editor3 on