امیر ارسلان از مشهورترین قصههای عامیانه به زبان فارسی است. سالها پیش، این داستان را میرزا محمدعلی نقیبالممالک، قصهگوی ناصرالدینشاه قاجار برای وی میگفت و در این هنگام فخرالدوله، دختر ناصرالدینشاه پشت در نیمهباز اتاق خواجهسرایان مینشست و ماجراها را بادقت مکتوب میکرد و برای آنها نقاشی میکشید. در حقیقت داستان امیر ارسلان اینگونه برجا مانده است.
نمایشنامهی «امیر ارسلان نامدار» در واقع بازآفرینی این قصهی معروف به زبان امروز و با حال و هوایی مناسب و قابل لمس برای مخاطب نوجوان امروزی است.
امیر ارسلان شاهزادهای است دلیر و جوانمرد که شیفتهی دختر پادشاهی به نام فرخ لقا میشود و در جستوجوی او به دیار فرنگ میشتابد. شاه فرنگ دو وزیر ماهر در رمل و اسطرلاب به نام شمس وزیر و قمر وزیر دارد که شمس با امیر ارسلان موافق و قمر با او مخالف است. بر اثر شرارتهای قمر وزیر، فرخ لقا به دست دیوان و عفریتها گرفتار میشود و امیرارسلان راهی نجات او از سرزمین جادو میگردد و... امیر ارسلان نامدار بعد از سختیها و جنگ و ستیز فراوان به مراد دل خویش میرسد...
شخصیتهای نمایشنامه اینها هستند: امیر ارسلان، فرخ لقا، صفیرک، پطروس شاه، قمر وزیر، شمس وزیر، اژدهای سرخ، اژدهای آبی، دیو سیاه سنگباران، فولاد زره دیو، سربازان.
در داستان اصلی، تعداد شخصیتها بیشتر از این هستند که در بازآفرینی اثر، برخی از آنها را حذف شده تا اثر برای مخاطب نوجوان امروزی، طولانی و خستهکننده نباشد. نمایشنامهی امیر ارسلان نامدار، زبانی ساده و روان دارد. در جای جای متن به تناسب نیاز، از شعر نیز استفاده شده است که این شعرها متن را زیبا و دلنشین کرده است: به خانه، به صحرا، به کوه و به دریا / دلم غم، دلم اشک، دلم بی تو تنها / از این شهر به آن شهر، به دنبالت ای ماه / نه در آسمانها، نه عکس تو در چاه...
زبان طنز و پر از شیطنت و شوخطبعی بازآفرین در گفتوگوهای شخصیتهای مختلف داستان به کار گرفته شده و متن را برای مخاطب دوستداشتنی کرده است.
خوب است بدانید که این نمایشنامه به صورت نمایش عروسکی به کارگردانی حسین چراغی، در چهاردهمین جشنوارهی بینالمللی نمایش عروسکی تهران جزو نمایشهای برگزیده انتخاب شده است.