با تو

عنوان لاتین
Bij jou

«با تو» اثر میلیا پراخمان، نویسنده و تصویرگر هلندی، کتاب تصویری شاعرانه‌ای است در ستایش دوستی، لذتِ رؤیا و جستجوگری. کتابی درباره‌ی فصل‌ها، گذر زمان، رفتن و بازگشتن، و دگرگونی و نوشوندگی مداوم طبیعت و زندگی. زندگی‌ای که تمام زیبایی‌اش به با هم بودن و داشتن رؤیاهای مشترک است. 

خرس و موش کور در لانه‌ی گرم و نرم‌شان به خواب زمستانی فرو رفته‌اند. خرس خواب شیرینی می‌بینید، و ناگهان بی‌قرار و مشتاق از خواب بیدار می‌شود و با این کار لانه را به هم می‌ریزد. موش کور پریشان می‌شود. اما خرس که شیفته‌ی رؤیای‌اش شده از لانه بیرون می‌رود تا آن احساس زیبایی را که در خواب تجربه کرده بود دوباره پیدا کند. او به جست‌وجوی زنبوری می‌رود که در رؤیای‌اش دیده بود. موش کور هم به زیر زمین پناه می‌برد.

اما آن چیز دل‌نشین که خرس خواب‌اش ‌را دیده بود، چه بود؟ گل بود یا جنگل؟ چمن‌زاری بهاری، یا تابستان زیبای پر از گل؟ یا پاییزی که در پی آن فرا می‌رسید؟ شاید هم آن یخ‌های زیبای زمستانی که خرس دلتنگ‌‌شان شده بود؟... زنبور به خرس کمک می‌کند رؤیای شگفت‌انگیزش را از نو در دنیای واقعی تجربه کند: دشتی سرشار که در هر فصل‌ زیبایی خودش را دارد. تصاویر چشم‌نواز و درخشان کتاب ما را در این مسیر خیال‌انگیز با خرس هم‌راه می‌کنند. تصاویری که در هر صفحه‌اش موش کور هم حضور دارد، گرچه دیده‌ نمی‌شود! در همه‌ی تصاویر کتاب کپه‌ای خاک وجود دارد که نشانه‌ای است از حضور موش کور، که تمام راه را زیر زمین نقب زده و هم‌راه خرس آمده‌ است. 

در میانه‌ی تابستان، زنبور دانا و مهربان گرده‌های گل را میان خز خرس پنهان می‌کند، گرده‌هایی که هم‌چون بوسه‌های تابستانی شیرین هستند. زنبور به خرس می‌گوید که منتظر یک غافل‌گیری دوست‌داشتنی باشد. به این ترتیب، خرس سرخوشانه فصل‌ها را یکی پس از دیگری پشت سر می‌گذارد، اما انگار چیزی کم است. آیا زیباترین و دل‌نشین‌ترین رؤیاها را جایی می‌توان پیدا کرد که فکرش را نمی‌کنیم؟ خرس درمی‌یابد دل‌اش برای موش کور تنگ شده است و دوباره نزد او برمی‌گردد. موش کور منتظر اوست و لانه‌ی جدیدی برای‌شان درست کرده است؛ لانه‌ای دل‌چسب و آن‌قدر بزرگ که رؤیاهای خرس در آن‌ جا ‎شوند. آخر دوباره زمان خواب زمستانی فرا رسیده است...

هنگامی‌که سرانجام آن دو بار دیگر در بهار با هم از خواب بیدار می‌شوند، غافل‌گیری‌ای که زنبور وعده‌اش را داده بود به حقیقت می‌پیوندد: پیش چشمان‌شان رؤیا به واقعیت بدل می‎شود. دنیا به ‌تمامی دگرگون شده است: بذرهایی که خرس از بدنش تکانده بود جوانه‌ زده‌اند، و دشتی زیبا در پیش روی‌شان گسترده شده است. رؤیای خرس این‌بار در کنار دیگری به شکل کامل‌تری به حقیقت پیوسته است. رؤیایی که تا ابد ادامه دارد و تکرار می‌شود.

کتاب «با تو» متنی ساده دارد، با وجود این، عمیق‌ترین مفاهیم انسانی را با کودکان سهیم می‌شود؛ هم‌چنین این کتاب فرصت خوبی برای گفت‌وگو کردن درباره‌ی موضوعات گوناگون با کودکان فراهم می‌کند. از طرح مفاهیم فلسفی تا آشنایی با فصل‌ها، و گیاهان و جانوران گوناگون. تصاویر کتاب جزئیات زیاد و شیرینی دارند، جانوران زیادی در میان تصاویر پنهان شده‌اند که کشف آن‌ها لذت خواندن کتاب را دو چندان خواهد کرد. 

میلیا پراخمان، خالق کتاب «با تو»، متولد آمستردام هلند است. او سبکی متمایز دارد که تصاویری رنگارنگ و ساده از ویژگی‌های آن است. در کتاب‌های او، انسان‌ها و جانوران کوچک به راه خود می‌روند. شخصیت‌های او اغلب سرسخت‌اند و در عین حال شوخ‌طبعی ظریفی دارند. آثار او، که تخیل و خیال‌پردازی در آن‌ها جایگاه ویژه‌ای دارد، تاکنون به زبان‌های گوناگونی ترجمه شده و جوایز بسیاری را از آن خود ساخته است. از میلیا پراخمان کتاب‌های دیگری نیز با عناوین «من یک اسب می‌خواهم»، «ابی قایم ‌باشک بازی می ‌کند» و «ابی زیر چتر» با ترجمه‌ی زهره قایینی، در انتشارات مؤسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان (تاک)، منتشر شده است. 


خرید کتاب من یک اسب می خواهم



خرید کتاب ابی زیر چتر


سارا یوسف‌پور، مترجم کتاب «با تو»، از اعضای گروه کارشناسی و هدایت برنامه‌ی ترویج کتابخوانی و سوادآموزی «با من بخوان» است. وی در ترجمه‌ و ویرایش کتاب‌های باکیفیت ادبیات کودک و نیز تدوین دستنامه‌های راه‌نمای کتابخوانی برای مربیان، مروجان و خانواده‌ها، با انتشارات مؤسسه‌ پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان (کتاب‌های تاک) هم‌کاری می‌کند.

گزیده‌هایی از کتاب

در لانه‌ی گرم زمستانی، بر بستری از برگ‌های پاییزی، خرس و موش کور در خواب‌اند و خُر‌و‌پُف می‌کنند. خُررررر پُفففففففف.
ناگهان خرس تکانی می‌خورد، از خواب می‌پرد و می‌ایستد. در یک چشم‌ بر‌هم‌زدن لانه‌ی گرم زمستانیِ آن‌ها سرد و به‌هم‌ریخته و خراب می‌شود.
موش کور می‌پرسد: «خرسی، چه شده؟»
خرس می‌گوید: «داشتم خواب می‌دیدم.»
«کابوس دیدی؟»
«نه، رویایی زیبا بود.»
«چه رویایی؟»
خرس می‌گوید: «مطمئن نیستم، اما یک زنبور در رویای‌ام بود.»
 

سال نشر
۱۴۰۲
قالب کتاب
نویسنده
Milja Praagman
نگارنده معرفی کتاب
پدیدآورندگان
ژانر کتاب
Submitted by editor69 on