من روز یکشنبه به دنیا آمدم

عنوان لاتین
Sonntagskind

می گویند کسی که روز یکشنبه به دنیا بیاید خوش شانس است. اما این موضوع در باره ی دخترک صدق نمی کند. پدر و مادرش را هرگز ندیده است و در یک پرورشگاه زندگی می کند. او حتی پدر و مادر عاریه ای هم ندارد.

همه ی بچه های پرورشگاه به جز او و کارلی، پسربچه ی کوچکی که معلولیت ذهنی دارد پدر و مادر عاریه ای دارند که یکشنبه ها به دنبالشان می آیند و آن ها را گردش می برند.

آن ها پس از برگشتن داستان های هیجان انگیز بسیاری دارند که برای دخترک تعریف کنند. او هم در آرزوی این است که یک خانواده داشته باشد. سرانجام روزی او هم صاحب مادر عاریه ای می شود. اما مادر عاریه ای او (اولا) با بقیه فرق می کند. او نویسنده ی کتاب کودکان است. خانه ای که در آن زندگی می کند بسیار کوچک است و ماشینی ندارد. اما بسیار مهربان است و دخترک لحظه های خوشی را کنار او می گذارند. سرانجام او و کارلی را به فرزندخواندگی می پذیرد و خوش شانسی متولدین روز یکشنبه شامل حال او هم می شود. داستان بر نیاز کودکان به عشق و دوست داشته شدن تاکید می کند. وقتی که دخترک عشق و محبت دریافت می کند، او نیز می تواند کالی را به عنوان برادر بپذیرد و اولا را با او شریکش شود. 

 

برگردان
مهدی شهشهانی
تصویرگر
Rotraut Susanne Berner, دوتراوت سوزانه برنر
تهیه کننده
شبنم عیوضی
سال نشر
‏‫۱۳۹۵
نویسنده
Gudrun Mebs, مبس گودرن
ویراستار
پژمان واسعی
Submitted by editor3 on