همه می دانند که الفی از دعوا کردن و کتک کاری خوشش نمی آید. البته بعضی ها فکر می کنند او ترسو است ولی الفی می گوید فقط نمی خواهد بچه ها را بزند. هنگام دعوا الفی فرار می کند یا وانمود می کند شکست خورده است. او ترجیح می دهد دعوا زود تمام شود.
اما یک روز وقتی که سه همکلاسی جدید و قلدر الفی می خواهند با او کتک کاری کنند الفی پیش همه اعتراف می کند که از دعوا کردن و کتک خوردن می ترسد. برخلاف انتظار الفی حالا همه معتقدند که او پسر واقعا شجاعی است که چنین اعترافی کرده است.
این داستان افزون بر این که کودکان را با مفاهیم ترس و شجاعت آشنا می کند کودکان را به پرهیز از دعوا تشویق می کند و چند ترفند ساده برای پایان بخشیدن به دعوا به آن ها یاد می دهد.