عادله خلیفی

نویسنده و منتقد

در این صفحه می توانید اطلاعاتی از لیست کتاب ها، مقالات، خبرهای مرتبط با عادله خلیفی را مشاهده کنید.

جوایز و افتخارات
۱۳۹۵ «نشانه‌شناسی دریدایی کتاب‌های تصویری» برندهٔ مدال طلای پژوهش برتر ادبی کشور
۱۳۹۴ «نشانه‌شناسی دریدایی کتاب‌های تصویری» رتبه دوم جشنوارهٔ پایان‌نامه‌های ادبیات کودک. اردیبهشت دو دوره حضور در کارگاه خلق کتاب تصویری در سال‌های
۱۳۹۳ برگزیده پنجمین جشنواره قصه نویسی انتشارات علمی فرهنگی دو دوره حضور در کارگاه خلق کتاب تصویری در سال‌های
۱۳۹۱ برگزیده دومین جشنواره داستان نویسی «در باغ کودکی»
۱۳۹۰ رتبه دوم اولین جشنواره داستان نویسی «در باغ کودکی»
۱۳۸۹ برگزیده اولین جشنواره ملی جوان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
کتاب ها
۱۳۹۷ رمان کودک «قولولی» انتشارات فنی ایران «ماهیگیر زبل» داستان تصویری، انتشارات خانه ادبیات داستان کوتاه نوجوان «سرزمین بوق» در مجموعه داستان انتشارات مدرسه
۱۳۹۶ «این ردپای عجیب» داستان تصویری (در دومین کارگاه خلق کتاب تصویری) انتشارات علمی و فرهنگی رمان بزرگسال «این‌جا صدای گرگ‌ها بلندتر است» انتشارات کتاب کوله پشتی
۱۳۹۴ «وقتی خال‌خالی و راه راه زبانشان به‌هم گره خورد» برگزیده اولین کارگاه خلق کتاب تصویری، علمی و فرهنگی داستان کوتاه «چراغ مطالعه» در کتاب «پنج» علمی و فرهنگی
۱۳۹۳ «از کجا معلوم» رمان نوجوان، نشر چکه
۱۳۹۱ داستان کوتاه «اتوبوس» چاپ شده در مجموعه داستان گروهی چوک، نشر الیما (داستان بزرگسال)
سمت‌ها
از ۱۳۸۷ تا ۱۳۹۲ مربی‌ادبی، مربی فرهنگی و کارشناس ادبی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
کنفرانس‌ها و همایش‌های داخلی
۱۳۹۷ «آن‌چه قهرمان می‌بیند، آن‌چه ما می‌بینم.» سخنرانی و انتشار در سیزدهمین همایش ترویج زبان و ادبیات فارسی
۱۳۹۶ «استعاره و مجاز در واژگان و تصاویر؛ با نگاهی به سفر، ترس و تجربه در کتاب‌های تصویری» ارائه شده در اولین همایش کتاب تصویری در خانه هنرمندان «نگاهی به سیمای امید اجتماعی در ایران و مفهوم امنیت در سه کتاب تصویری ایرانی» ارائه به شکل پوستر. در اولین همایش امید اجتماعی در ایران
۱۳۹۵ «ادبیات کودک و ایدئولوژی: واکاوی نشانه‌های نمادین و قراردادی در خوانش دو کتاب تصویری» ارائه شده در دومین همایش دوسالانهٔ شورای کتاب کودک.
۱۳۹۴ «دموکراسی و حاکمیت؛ در جست‌وجوی تعریفی برای ادبیات کودک» ارائه شده در پنجمین همایش ادبیات کودک دانشگاه شیراز «کارکرد نشانه‌ها در خوانش کتاب‌های تصویری» پذیرفته شده برای چاپ در مجموعه مقالات دهمین همایش بین‌المللی ترویج زبان و ادبیات فارسی «واکاوی مفاهیم کودکی، خود و دیگری در سه کتاب تصویری ایرانی» ارائه شده در اولین همایش ملی کودکی در ایران «ادبیات کودک و سیاست؛ واکاوی رابطهٔ پنهان ایدئولوژی، سیاست و قدرت در دو کتاب تصویری ایرانی و ناایرانی» ارائه شده در سمینار بین‌المللی ادبیات و تعهد. چاپ در مجموعه مقالات همایش «دموکراسی و حاکمیت؛ واکاوی رابطهٔ قدرت در کتاب‌های تصویری ایرانی و آموزش صلح به کودکان» پذیرش چکیده برای همایش ترویج علم ترویج صلح، و چاپ در مجموعه چکیده‌های همایش
۱۳۹۳ «تصویر کودک در ادبیات کهن و جدید (افسانه‌ها و کتاب‌های تصویری)» ارائه شده در اولین همایش ادبیات کودک شورای کتاب کودک.
۱۳۹۳ «تصویر کودک در ادبیات کهن و جدید (افسانه‌ها و کتاب‌های تصویری)» ارائه شده در اولین همایش ادبیات کودک شورای کتاب کودک.
یک سفر شگفت در کتاب «ماجراهای رری دایناسور» رُری، دایناسور کوچک سبز رنگی است که با پدرش در یک جزیره و روی یک خانه درختی زندگی می‌کنند. رُری پرجنب و جوش و عاشق بازی است. پدر ُرری هم بیش‌تر وقت‌ها همراه رُری است و با او ماهیگیری می‌کند، صدف جمع می‌کند و این دو با هم بازی می‌کند. پدر همیشه کنار رُری است مگر وقتی بخواهد در سکوت کتاب بخواند. یک روز ُرری حوصله‌اش سر می‌رود و هوای ماجراجویی به سرش می‌زند. پس برای این‌که مزاحم پدرش نشود تصمیم می‌گیرد تنهایی بیرون برود. او کیسه‌ی سفرش را جمع می‌کند و راه می‌افتد.
چهارشنبه, ۲۷ فروردین
باران خانه‌ی آقا کوچولو را در کتاب «آقا کوچولو خانه‌اش را از دست می‌دهد» خراب کرده است. یک چهار دیواری مقوایی که سقف‌اش درِ جعبه‌ی کفش است. آقاکوچولو در این خانه شاد و آسوده بود اما سه روز باریدن باران، جعبه‌اش را نرم و خیس کرد. دو تصویر روبه‌روی هم رخدادهای جالبی را نشان می‌دهد. در تصویر سمت راست، آقاکوچولو پای‌اش را هم انداخته و خواننده و ببیننده کتاب می‌تواند آسودگی و شادی او را ببیند. در تصویر روبه‌روی‌اش فرار او را از خانه‌اش می‌بینیم.  این کتاب، داستانی زیبا و عمیق را بازگو می‌کند از بحران! شرایطی که یک‌باره می‌تواند آسایش ما را بگیرد و بی‌خانه‌‌مان کند.
شنبه, ۲۳ فروردین
آقا خرسه کجاست؟  نویسنده و تصویرگر: جاناتان بنتلی مترجم: مهری ابراهیمی‌فرد ناشر: نگارگران بادکنک نقره‌ای نویسنده: جسی اولیوروس  تصویرگر: دانا والفیکوت مترجم: پریسا طاهری هاشمی ناشر: پرتقال
چهارشنبه, ۲۰ فروردین
در کتاب «آقا کوچولو به یک دوست کمک می‌کند»، قورباغه توی یک بطری گیر کرده است. او بطری را از رودخانه پیدا می‌کند و به کرانه‌ی رودخانه می‌برد. قورباغه‌ی کنجکاو یک کاغذ درون بطری می‌بیند و برای درآوردن کاغذ به درون بطری می‌رود اما دیگر نمی‌تواند بیرون بیاید. آقا کوچولو که از آن‌جا می‌گذرد، قورباغه‌ی اسیر درون بطری را می‌بیند و پاهای قورباغه را می‌گیرد و آن‌قدر می‌کشد تا قورباغه درمی‌آید. از این‌جا، سفر، جست‌وجو و دوستی قورباغه و آقا کوچولو آغاز می‌شود. روی کاغذ توی بطری نوشته بود، کمک! و قورباغه و آقا کوچولو فکر می‌کنند باید کسی را که کمک می‌خواهد، پیدا کنند.
شنبه, ۲۴ اسفند
کتابِ «آقا کوچولو خوش‌بختی را پیدا می‌کند» در جست‌وجوی خوش‌بختی و پاسخ به آن است، با یک داستان ساده و شیرین اما عمیق! کتاب با به چالش کشیدن یک باور سنتی یا بهتر است بگویم، یک باور خرافی، می‌خواهد نشان دهد، خوش‌بختی، چیزی نیست که در جست‌وجوی‌اش باشیم یا با یافتن یک شبدرچهاربرگ گمان کنیم پیدای‌اش کرده‌ایم. خوش‌بختی پاسخ به خود زندگی است. زیستنِ زندگی است، خود زندگی است!
دوشنبه, ۵ اسفند
کتاب «اندوه به دیدارم می‌­آید» داستانی است برای شناخت حسی مهم. حسی که قرار است با کمک این کتاب، به جای فرار کردن و نادیده گرفتنش بیاموزیم که چگونه آن را بپذیریم. غم را باید دید، درآغوش گرفت و بالاخره با آن کنار آمد.
شنبه, ۳ اسفند
مجموعه‌ی مفهومی لولوپی، شامل چهار کتاب تصویری مفهومی برای کودکان است. شخصیت‌های کتاب «دوستان خوب» از مجموعه‌ی شمارورزی لولوپی برگرفته شده. شمارورزی لولوپی، اندیشه‌ورزی ریاضی را به ساده‌ترین شکل با خردسالان سهیم می‌شود.
شنبه, ۱۲ بهمن
مرگ در سایه نشسته است و به ما می‌نگرد روباهی خندان، روی دو پا ایستاده و سیبی گاز زده توی دست‌اش دارد. دست دیگرش که دیده نمی شود، تا پشت‌اش ادامه دارد. هیئتی شبیه یک سایه، پشت سر روباه ایستاده است. این سایه، شبیه یک روباه است اما بی‌رنگ. سخن‌ام درباره تصویر روی جلد کتابی است به نام «مرگ بالای درخت سیب» است. اما تصویر پشت جلد کتاب چیست؟ همان سایه، دست دیگر روباه را توی دست‌اش دارد. این هیئت سایه‌وار لبخند می‌زند مانند روباه روی جلد.  
سه شنبه, ۱۷ دی
کتاب «ادوینا دایناسوری که خبر نداشت منقرض شده» درباره‌ی دایناسوری است که همه‌ی مردم شهر او را می‌شناسند و دوست‌اش دارند. او با بچه‌ها بازی و به همه کمک می‌کند و برای بچه‌ها کلوچه درست می‌کند. همه ادوینا را دوست دارند جز یک پسر به نام رجینالد ون هوبی دوبی. او همه چیز می‌داند و دوست دارد همه به او گوش بدهند. او می‌خواهد به همه ثابت کند که دایناسورها منقرض شده‌اند. پس برای تکلیف کلاس‌اش، یک گزارش از انقراض دایناسورها می‌دهد. اما بچه‌ها اهمیتی نمی‌دهند و از کلاس بیرون می‌روند تا ادوینا را ببینند و کلوچه‌های‌اش را بخورند.
دوشنبه, ۹ دی
کتاب «آتشی در قلبم» دربردارنده‌ی افسانه‌ها و قصه‌های کردی است. فرهنگ کردی، باستانی و غنی است و سروده‌ها، پای‌کوبی‌ها و داستان‌های بی‌شماری را از روزگار دور تا به امروز در خود دارد. بسیاری از داستان‌های این کتاب از مناطق کردنشین ترکیه جمع‌آوری شده است.
چهارشنبه, ۲۰ آذر
کتاب «دو موش ناقلا» داستان دو موشی است که به سراغ خانه‌ی اسباب‌بازیی می‌روند که صاحب‌اش، عروسک‌ها را برای بازی برداشته و خانه برای گشت‌وگذار موش‌ها و کنجکاوی در آن آماده شده است.
دوشنبه, ۶ آبان
«سنجاب کجا رفته بود؟» داستان سنجابی است که در یک بطری گرفتار می‌شود. بطری‌ای که دوست‌اش، پسری کوچک، آن را دور انداخته است.
شنبه, ۴ آبان
«غول قوطی ماکارونی» از یک قوطی معمولی ماکارونی بیرون می‌آید. آرماند در کارخانه تولید ماکارونی مسئول کنترل کیفیت است و از یکی از همین قوطی‌ها یک غول زرد ماکارونی بیرون می‌آید.
چهارشنبه, ۱۷ مهر
کتاب «لطیفه‌های سر و ته» را اگر دل‌تان خواست سر و ته بخوانید! اصلا سر و ته بگیرید دست‌تان، از آخر شروع‌اش کنید و در آغاز تموم‌اش.
چهارشنبه, ۱۰ مهر
کتاب «داستان یک خرگوش بد زورگو» با تصویر دو خرگوش آغاز می‌شود، یکی با سبیل‌های ترسناک و پنجه‌های تیز، و دیگری مهربان و با یک هویج. خرگوش زورگو، هویج خرگوش خوب را می‌گیرد و به او چنگ می‌زند. خرگوش خوب با دلخوری در سوراخی قايم می‌شود. خرگوش زورگو روی صندلی هویج مي‌خورد که سروکلّه‌ی یک شکارچی پیدا می‌شود، و بنگ! او را با تیر می‌زند. خرگوش بد زورگو فرار می‌کند، اما دُمش روی صندلی جا می‌ماند.
دوشنبه, ۸ مهر
«ولفی و فلای: گروه در حال فرار» جلد دوم مجموعه «ولفی و فلای» باز هم یک دردسر دیگر برای رناتا اتفاق می‌افتد. این‌بار او باید در مسابقه استعدادیابی مدرسه شرکت کند.
یکشنبه, ۳۰ تیر
رناتا ولف‌من کتاب «ولفی و فلای» هر روز یک مدل لباس می‌پوشد، تی‌شرت سفید، شلوار بنددار و یک جفت کتانی.
شنبه, ۲۹ تیر
ناروال کتاب «ناروال قهرمان و ژلی فلفلی» این‌بار به سرش زده که یک فوق قهرمان بشود. اما ژلی به او می‌گوید برای فوق قهرمان شدن خیلی چیزها لازم است، مثلا لباس فوق قهرمانی.
چهارشنبه, ۲۶ تیر
ناروال کتاب «کره‌ی بادام زمینی و ژلی» تا حالا کره بادوم زمینی نخورده است. وقتی ژلی را با یک بیسکویت کره بادوم زمینی می‌بینید فکر می‌کند آن هم وافل است.
سه شنبه, ۲۵ تیر
قورتش‌بده در کتاب «برویم مامانم را پیدا کنیم» دل‌اش برای مامان‌اش تنگ شده است. همه دخترها دوست دارند مامانی داشته باشند که برای‌شان قصه بگوید، دوست‌شان باشد، با او بیرون بروند، موهای‌شان را شانه کند و خیلی کارهای دیگر.
دوشنبه, ۲۷ خرداد