معرفی کتاب های مناسب برای کودکان ۷ - ۹ سال

در این صفحه کتاب های مناسب برای کودکان ۷ - ۹ سال معرفی شده‌اند.

در سال‌های نخست دبستان که کودکان با خواندن و نوشتن آشنا شده‌اند، می‌توانند کتاب‌هایی با متن ساده و کوتاه را خودشان بخوانند. بنابراین بهتر است علاوه‌بر بلندخوانی برای کودکان، گاهی هم اجازه دهیم خود کودکان کتاب به دست بگیرند و از خواندن کتاب لذت ببرند. این کار به آن‌ها اعتمادبه‌نفس می‌دهد که مهارت‌های خود را به‌کار گیرند و در جهت تقویت این مهارت‌ها تلاش کنند.

کتاب‌هایی با موضوع مهارت‌های زندگی، ارزش‌های زندگی، محیط زیست و کتاب‌های تصویری برای این گروه سنی مناسب است. بهتر است کتاب‌هایی که به‌صورت غیرمستقیم به کودکان آموزش می‌دهند را در دسترس‌شان قرار دهیم.

زیر دسته بندی ها
دو موجود یکسان از دو نسل متفاوت را تصور کنید، شاید فقط تصویر یک پدربزرگ و یک نوه‌ی آدمیزاد به ذهنتان برسد. اما دنیای خلاق کودکان، چیزی فراتر از این حرف‌هاست؛ جایی که دوتا قورباغه هم می‌توانند از دو نسل مختلف هم‌صحبت‌ و حتی راهنمای خوبی برای هم باشند! اجازه دهید کمی عقب‌تر برویم تا ببینیم ماجرا از چه قرار است.
شنبه, ۳۱ خرداد
دو سرزمین جدا از هم اما در کنار هم! خرس‌ها و گرگ‌ها در دو کشوری زندگی می‌کنند که فقط یک جوبیار خروشان، بین‌شان فاصله هست. هم خرس‌ها پادشاه خود را دوست دارند و هم گرگ‌ها. همه چیز در این دو سرزمین و میان ساکنان این دو، خوب است. صلح و صفا و دوستی بین‌شان برقرار است. آن‌ها با هم می‌رقصند، مسابقه‌های ورزشی برگزار می‌کنند. خرس‌ها همیشه در ماهیگیری برنده هستند و گرگ‌ها در مسابقه‌ها تا این‌که یک روز، رنگین‌کمانی مانند یک معجزه در آسمان پدیدار می‌شود. هیچ‌کس در این دو سرزمین تا آن روز رنگین‌کمان ندیده است.
یکشنبه, ۱۸ خرداد
داستانی درباره‌ی آرزوها! کبوتری که آرزوهای هیزم‌شکن فقیری را برآورده می‌کند. اما برآورده شدن آرزوها چه سرانجامی برای هیزم‌شکن دارد؟ روزی روزگاری هیزم‌شکن فقیری با همسر و سگ‌اش زندگی می‌کرد. او روزی برای قطع کردن درختی بزرگ به جنگل رفت و چند کبوتر زیبا دید. به خانه آمد و و تفنگ‌اش را برداشت تا کبوترها را بکشد. اما هیچ کبوتری را نتوانست شکار کند. یک کبوتر پیش هیزم‌شکن آمد و از او خواست تا دیگر به کبوترها شلیک نکند و به جای‌اش کبوتر آرزوهای او را برآورده کند.
شنبه, ۱۷ خرداد
گرگ شرور است، خرگوش ترسو، روباه زیرک است و جغد باهوش؟ یا این‌ها: «باورهای ساده‌لوحانه‌ی مردم است.»؟ کتاب «گرگ نیکوکار» داستان گرگی درمان‌گر است اما در لایه‌های کتاب، داستان دیگری می‌بینیم که در آن شخصیت اصلی‌اش نه یک گرگ نیکوکار، که یک جغد خبیث و شرور است.
سه شنبه, ۱۳ خرداد
«کنجکاوی، شوقی کشنده است» این واژه‌ها از کتاب «روباه کوچک» است، واژه‌هایی که معنای زندگی است برای روباه کوچک و همه‌ی آن‌ها که در جست‌وجوی دنیاهای تازه هستند و از روزمرگی گریزان.
دوشنبه, ۱۲ خرداد
ترس، یواش یواش سرک می‌کشد به اتاق اِفی. پشت همه‌ی درها و دیوارها و پنجره‌‌هاست. مادر بیرون رفته و اِفی الان لقمه‌ی خوبی برای ترس است! ترس دو گوش بلند و چهره‌ای دودی و سیاه و محو دارد با چشمانی که دو لکه‌ی زرد خالی هستند. ترس، ترسناک است! و اِفی از ترسِ ترس، به زیر میز می‌رود. اما او تنها هم نیست و یک کتاب با اوست. کتابی که یک دوست خیلی خوب درون‌اش است، خرسی به‌نام هولپل تولپل. او پرزورترین خرس دنیا است.
دوشنبه, ۱۲ خرداد
داستان اولین جلد از مجموعه کتاب «مدرسه حشرات باحال» حول ورود شاگردی جدید به نام «عنکبوت گرگی 001» به کلاس قاب‌بالان می‌گذرد. شاگرد جدید برخلاف بقیه‌ی قاب‌بالان که نوعی حشره هستند، هشت دست و پا دارد و قاب و چشم مرکبی ندارد.
شنبه, ۲۰ اردیبهشت
کتاب «من زمین هستم» از زبان خود کره‌ی زمین، کودکان را با سیاره‌ی جذابی که روی آن زندگی می‌کنیم آشنا می‌کند.
دوشنبه, ۱ اردیبهشت
یک سفر شگفت در کتاب «ماجراهای رری دایناسور» رُری، دایناسور کوچک سبز رنگی است که با پدرش در یک جزیره و روی یک خانه درختی زندگی می‌کنند. رُری پرجنب و جوش و عاشق بازی است. پدر ُرری هم بیش‌تر وقت‌ها همراه رُری است و با او ماهیگیری می‌کند، صدف جمع می‌کند و این دو با هم بازی می‌کند. پدر همیشه کنار رُری است مگر وقتی بخواهد در سکوت کتاب بخواند. یک روز ُرری حوصله‌اش سر می‌رود و هوای ماجراجویی به سرش می‌زند. پس برای این‌که مزاحم پدرش نشود تصمیم می‌گیرد تنهایی بیرون برود. او کیسه‌ی سفرش را جمع می‌کند و راه می‌افتد.
چهارشنبه, ۲۷ فروردین
برهم‌خوردن روال عادی زندگی باعث عدم‌امنیت و آشفتگی ذهنی کودکان می‌شود و در ماه‌های اخیر، ویروس کرونا زندگی بچه‌های جهان را دگرگون کرده است. در این وضعیت، اگر والدین نتوانند دغدغه‌های ذهنی فرزندانشان را تشخیص بدهند و پاسخگویی مناسب نداشته باشند، کودکان در تنظیم هیجان و سازگاری با بحران دچار مشکل خواهند شد. والدین می‌توانند با گسترش دایره‌ی شناختی خودشان و انتقال درست اطلاعات به کودکان، گذر از این بحران را ساده‌تر کنند.
چهارشنبه, ۲۷ فروردین
باران خانه‌ی آقا کوچولو را در کتاب «آقا کوچولو خانه‌اش را از دست می‌دهد» خراب کرده است. یک چهار دیواری مقوایی که سقف‌اش درِ جعبه‌ی کفش است. آقاکوچولو در این خانه شاد و آسوده بود اما سه روز باریدن باران، جعبه‌اش را نرم و خیس کرد. دو تصویر روبه‌روی هم رخدادهای جالبی را نشان می‌دهد. در تصویر سمت راست، آقاکوچولو پای‌اش را هم انداخته و خواننده و ببیننده کتاب می‌تواند آسودگی و شادی او را ببیند. در تصویر روبه‌روی‌اش فرار او را از خانه‌اش می‌بینیم.  این کتاب، داستانی زیبا و عمیق را بازگو می‌کند از بحران! شرایطی که یک‌باره می‌تواند آسایش ما را بگیرد و بی‌خانه‌‌مان کند.
شنبه, ۲۳ فروردین
در کتاب «آقا کوچولو به یک دوست کمک می‌کند»، قورباغه توی یک بطری گیر کرده است. او بطری را از رودخانه پیدا می‌کند و به کرانه‌ی رودخانه می‌برد. قورباغه‌ی کنجکاو یک کاغذ درون بطری می‌بیند و برای درآوردن کاغذ به درون بطری می‌رود اما دیگر نمی‌تواند بیرون بیاید. آقا کوچولو که از آن‌جا می‌گذرد، قورباغه‌ی اسیر درون بطری را می‌بیند و پاهای قورباغه را می‌گیرد و آن‌قدر می‌کشد تا قورباغه درمی‌آید. از این‌جا، سفر، جست‌وجو و دوستی قورباغه و آقا کوچولو آغاز می‌شود. روی کاغذ توی بطری نوشته بود، کمک! و قورباغه و آقا کوچولو فکر می‌کنند باید کسی را که کمک می‌خواهد، پیدا کنند.
شنبه, ۲۴ اسفند
کتاب «پرندگان» از مجموعه کتاب «از سر تا دم» یک کتاب علمی اطلاعاتی برای کودکان است، که با شیوه‌ای معماگونه کودکان را به خواندن اطلاعات علمی درباره‌ هر پرنده تشویق می‌کند.
چهارشنبه, ۷ اسفند
کتابِ «آقا کوچولو خوش‌بختی را پیدا می‌کند» در جست‌وجوی خوش‌بختی و پاسخ به آن است، با یک داستان ساده و شیرین اما عمیق! کتاب با به چالش کشیدن یک باور سنتی یا بهتر است بگویم، یک باور خرافی، می‌خواهد نشان دهد، خوش‌بختی، چیزی نیست که در جست‌وجوی‌اش باشیم یا با یافتن یک شبدرچهاربرگ گمان کنیم پیدای‌اش کرده‌ایم. خوش‌بختی پاسخ به خود زندگی است. زیستنِ زندگی است، خود زندگی است!
دوشنبه, ۵ اسفند
کتاب «اندوه به دیدارم می‌­آید» داستانی است برای شناخت حسی مهم. حسی که قرار است با کمک این کتاب، به جای فرار کردن و نادیده گرفتنش بیاموزیم که چگونه آن را بپذیریم. غم را باید دید، درآغوش گرفت و بالاخره با آن کنار آمد.
شنبه, ۳ اسفند
خوب گوش کن! بیرون چادر صداهایی می‌آید! همه جا تاریک است! هیچ چیزی نمی‌بینی شاید کمی ترسناک باشد. اما... بیرون چادر دنیای بزرگی پر از زیبایی و شگفتی است. تنها با یک چراغ می‌توانی این زیبایی‌هارا ببینی و کشف کنی... این متن اول کتاب «چراغ قوه» نوشته شده و آنقدر وسوسه‌برانگیز است که دلمان نمی‌آید توی چادر بمانیم. برای همین چراغ قوه برمی‌داریم و راه می‌افتیم توی دنیای کتاب دنبال چیزهای شگفت‌انگیز گشتن.
سه شنبه, ۲۹ بهمن
داستان «خرس شمشیر به دست» در واقع داستان تاریخ زندگی انسان بر کره‌ زمین و آسیب‌هایی است که به طبیعت زده است و اثر آن به خودش برگشته است، اما بدون تلخی و با زبانی شیرین و طنز.
شنبه, ۱۹ بهمن
«پسر کوچک و ماهی بزرگ» داستان پسرکی است که با مادر و جانوران خانگی‌اش در حومه شهر زندگی می‌کند. او که به ماهی‌گیری علاقه دارد روزی برای گرفتن ماهی به لب آب می‌رود، بخت یارش می‌شود و ماهی بزرگی به تورش می‌افتد. پسرک شاد و خوش‌حال ماهی را به خانه می‌برد و در وان حمام می‌اندازد، اما ماهی بزرگ است و در خانه جدیدش نمی‌تواند به‌راحتی شنا کند. ماهی از این اسارت غمگین و بیمار می‌شود و ... ، پسرک او را آزاد می‌کند و خود از رهایی ماهی شاد می‌شود.
دوشنبه, ۱۴ بهمن
«قلعه‌ی درختی» داستان دو پسر، راسل و وارن، است که هر دو به آرزوی داشتن خانه‌ی درختی می‌رسند. راسل خانه‌ای ساده با کمک پدرش می‌سازد و وارن خانه‌ای با برج و بارو که طراحی پدرش است و کارگران برایش می‌سازند، به‌دست می‌آورد. راسل در این باره چه فکر می‌کند؟
سه شنبه, ۸ بهمن
اغلب کتاب‌های کودکان تصویری هستند و در ذهن همه‌ ما کتابی بدون تصویر که همه‌‌اش متن باشد، کتابی خسته‌کننده است. اما کتاب «این کتاب عکس ندارد!» این کلیشه ذهنی را به چالش کشیده است. کتاب با این جمله آغاز می‌شود: این کتاب عکس ندارد. بعد قانون کتاب را توضیح می‌دهد: کسی که کتاب را می‌خواند، باید دقیقا همان چیزهایی را بگوید که کتاب می‌گوید. و از این‌جا به بعد متن سرگرم‌کننده کتاب آغاز می‌شود که با بازی با کلمات موقعیت‌هایی طنزآلود را پدید می‌آورد. موقعیت‌هایی که بلندخوان و شنونده کتاب را بارها به قهقهه می‌اندازند.
سه شنبه, ۲۴ دی