نگارنده: زینب آقایی
برای همه دانش آموزان، ممکن است کلاس پنجم، جزئی از روند تحصیلشان باشد. ولی برای هفت نفر از دانشآموزان پایه پنجم مدرسه اسنوهیل در ایالت کنکتیک در اقیانوس اطلس، این سال، سال تحصیلی متفاوتی است و زندگی آنها را تغییر میدهد. پیتر، جسیکا، لوک، آلکسیا، جفری، دنیل، آنا، هفت دانشآموزی هستند که در کلاس پنجم، آقای تراپت معلمشان است. هر کدام از آنها مشکلاتی در زندگی خصوصی خود دارند که روی آنها تاثیر گذاشته و رفتار آنها را شکل داده است.
پیتر دردسرساز است و کلاس را به هم میریزد. جسیکا تازه از کالیفرنیا آمده، پدر و مادرش از هم جدا شدهاند و مانند آقای تراپت در این کلاس جدید است. او به سختی با دیگران ارتباط برقرار میکند و تنها دوستانش کتابهایش هستند، و آنا با آن که از ابتدا در این مدرسه بوده ولی دوستی ندارد و گوشهگیر است. لوک باهوش کلاس است ولی گاهی هم کلاسیهایش را قضاوت میکند. در حالیکه جفری از مدرسه متنفر است و علاقهای به دوستی با دیگران ندارد. الکسیا همیشه با قلدری دختران کلاس را به سمت خودش میکشاند و زمانیکه به آنها نیازی ندارد، رفتارش غیردوستانه میشود و دنیل که فکر میکند الکسیا بهترین دوستش است، همیشه از این دوستی لطمه میبیند.
آقای تراپت، معلم مهربانی است و با دانش آموزان رفتاری دوستانه دارد، او مانعی برای بهتر شدن و تغییر رفتار دانشآموزانش نمی بیند.
با وجود تلاش های زیاد آقای تراپت تغییرات کمی در رفتار بچه ها مشاهده میشود. اما در روزهای پایانی سال تحصیلی حادثه بدی رخ میدهد که آموزههای آقای ترامپ به آنها کمک میکند تا از پس آن بحران برآیند: هنگامی که بچهها در حیاط مدرسه به سمت هم گلولههای برفی پرتاب میکنند، یکی از گلولهها به پشت سر آقای تراپت میخورد و به کما میرود...
جسیکا، الکسیا، لوک، جفری، دنیل، آنا و پیتر تحت تاثیر آقای تراپت و حوادثی که در این سال رخ داده است، یاد میگیرند چگونه با دیگران همکاری کنند، دوست شوند، رازدار باشند، قضاوت نکنند، گروهی کار کنند، مهربان و در شرایط سخت در کنار هم باشند.
کتاب «به خاطر آقای تراپت»، کتابی است که نوجوانان با خواندن آن میخندند و گریه میکنند. این کتاب با فراز و نشیبهایی که دارد، به کودکان یاد میدهد از آرزوهایشان دست نکشند، گاهی چیزهایی که میبینند همه حقیقت نیست، یاد میدهد دیگران را قضاوت نکنند، یاد میدهد همیشه میتوان تغییر کرد و آدم بهتری بود.
به خاطر آقای تراپت، برای بلندخوانی مناسب است و خواندن آن به کودکان پایه پنجم به بالا و خانوادهها توصیه میشود.
درباره نویسنده کتاب «به خاطر آقای تراپت»
نگارنده: شیرین هاشمیان
راب بایا، نویسنده «به خاطر آقای تراپت» سالها معلم کلاس سوم و چهارم دبستان بوده است. او اکنون در مدرسه زیستشناسی درس میدهد و مربی کشتی است. «به خاطر آقای تراپت» اولین رمان او برای نوجوانان بود که به سرعت علاقهمندان زیادی در بین منتقدان و نوجوانان پیدا کرد و هفت جایزه از جمله جایزه ای بی وایت را برایش به ارمغان آورد. او دو داستان دیگر هم از مجموعه آقای تراپت نوشته است.
عادت بدی که هنگام مطالعه به آن مبتلا هستم این است که با مداد زیر جملههایی که مورد توجهام قرار میگیرد خط میکشم، اما در مورد کتابِ بخاطر آقای تراپت امکان نداشت، چون در این صورت تمام کتاب خطخطی میشد. با این همه گاهی نتوانستم در برابر این وسوسه مقاومت کنم و زیر بعضی از جملههای کتاب خط کشیدهام، مانند: هر اتفاقی دلیلی دارد. معلم متفاوت. وقتی با هم هستیم قویترهستیم.، متفاوت فکر کنیم. فقط به خودمان فکر نکنیم.، یاد گرفتم چگونه مهربان باشم و .......
داستانِ آقای تراپت از زبانِ هفت دانشآموز سال پنجم ابتدایی، با روایت اول شخص و قلمی ساده و روان حکایت میشود. شخصیت اصلی داستان که معلم تازهواردی به نام آقای تراپت است، راوی هیچ بخشی از داستان نیست، اما حضورش چه در زمانی که با دانشآموزان به فعالیت میپردازد و چه در زمانی که به کما میرود، باعث تحول دانشآموزانش میشود.
پیتر پسری است که معمولا به کاری که انجام میدهد فکر نمیکند و دست به شیطنتهای خطرناک میزند، جسیکا دانشآموز تازهواردی است که پدرش به مادرش خیانت کرده است برای همین مجبور به جابهجایی و دوری از پدر شده، مادر آنا در نوجوانی پس از یک ازدواج ناموفق آنا را به دنیا آورده و با دخترش به تنهایی زندگی میکنند. لوک شاگرد اول و باهوش کلاس است اما حسادت در وجود او لانه کرده است. آلکسیا دختری با رفتار و ظاهری نامناسب است که مشکل بدسرپرستی دارد که به صورتِ زورگویی و دو بههم زنی بروز میکند. جفری که از مدرسه متنفر است، برادرش را از دست داده و پدر و مادرش دچار افسردگی شدهاند و در تمام این مسایل جفری خودش را مقصر میداند. دانیل دختری است که در مزرعه با دو نسل قبل از خود و برادربزرگش زندگی میکند، او بسیار مهربان است اما اعتماد به نفس ندارد. برادربزرگ دانیل، چارلی به مادر آنا علاقهمند است اما تعصبات خانوادگی مانع او میشوند.
آقای تراپت معلمی متفاوت، با رفتار و شیوه تدریس متفاوت است، پروژههای خلاقانه آقای تراپت میتواند ایدههای خوبی برای آموزگاران باشد، شمردن چمنهای زمینبازی، گردهمآیی برای نظرخواهی از دانشآموزان و میکروفونی که صدا ندارد، پروژه اعیاد و جشنهای مذاهب و کشورهای گوناگون، زنجیر امتیاز گروهی و پرورش گیاه و ساختن موادغذایی برای گیاه از هرچه که مناسب میدانند، مفهوم متغیرها و پیشنهاد مطالعه گروهی یک کتاب و ....در میان این فعالیتها، تاثیرگذارترین آن، ارتباط دانشآموزان با بچههایی با نیاز ویژه است که در طول چند جلسه رابطه صمیمی و دوستی بین آنها برقرار میشود.
ترویج کتابخوانی و تاثیر یک کتاب خوب بر مخاطب و چندین کتاب باکیفیت در طول روایت داستان «به خاطر آقای تراپت» به خواننده معرفی میشود، دختر سبز آبی، تابستان قوها، سرخسهای قرمز کجا میرویند، و .....
آقای تراپت مراقب همه رفتارهای شاگردانش است، و بنا به ضرورت متفاوتی برخورد متفاوتی دارد، گاهی خطاهای دانشآموزان، را نادیده میگیرد و گاهی که لازم است تذکری داده شود با دانشآموز خصوصی صحبت میکند. مشوق کار گروهی است و با رفتار و اعمال خودش به دانش آموزان درس زندگی میدهد.
بچهها هر یک با مشکلات شخصی خودشان درگیر هستند تا اینکه یک روز که همگی به عنوان جایزه، اجازه برفبازی در محیط خارج از مدرسه را پیدا میکنند، یک گلولهبرفی، به جمجمه آقای تراپت برخورد میکند. او که قبلا در ورزش کشتی صدمه دیده بود، به کما میرود. دانشآموزان به همراه خانوادههایشان در نبود معلم، گفتار و کردار او را مرور میکنند و به بازبینی رفتارهای نادرست خود میپردازند. رابطه خود دانشآموزان هم قویتر و تصحیح میشود. و حالا این خود آقای تراپت است که با مرگ و زندگی دست و پنجه نرم میکند.....
مطالعه کتاب را به همه آموزگاران و دانش آموزان و اولیا توصیه میکنم.