خواب دیدم:
بشقابی سفید
زیر درختی سبز، جا مانده
با یک سیب زرد و صورتی
در دلش.
سیبها، زیبا هستند
اما آن سبب
چیز دیگری بود...
با خودم گفتم:
برش میدارم
تماشا میکنم
میبویم
دوباره در بشقاب میگذارم...!
دوباره در بشقاب میگذارم...!
بیدار شدم از خواب.
همه جا را گشتم دنبال سیب
نه برای تماشا
نه برای بوییدن
نه برای دوباره گذاشتن
در بشقاب...!