مجموعهی پویانمایی «باب اسفنجی» یا «باب اسفنجی شلوار مکعبی»، برای اولین بار در سال 1999 در آمریکا پخش و منتشر شد اما خیلی سریع مخاطبان از سراسر جهان از آن استقبال کردند و فصل دوم آن به موفقیت بسیاری دست یافت، به گونهای که تا سال 2020، سیزده فصل از این سریال تولید و پخش شد و 4 فیلم پویانمایی سینمایی نیز با اقتباس از این مجموعه ساخته شد. «باب اسفنجی شلوارمکعبی»، تاکنون جایزههای مختلفی از جمله شش جایزه آنی[1]،هشت جایزه حلقه طلایی[2]، چهار جایزه امی[3]، 18 جایزه انتخاب کودکان آمریکایی و دو جایزه بفتا[4] از آن خود کرده است.
امروزه فیلمها و مجموعههای تلویزیونی که با الهام از این شخصیت محبوب ساخته شده و تولیدات حاشیهای آن مانند نقاشی، محصولات تجسمی و... در همه جا فروخته میشوند و برای صاحبان این مجموعه سود بسیاری دارد. این نشاندهندهی محبوبیت کمنظیر این شخصیتها در بین مردم است.
داستان «باب اسفنجی»، شرح زندگی روزانهی شخصیتی خیالی به نام «باب اسفنجی» است که همراه با دوستان و همسایگان خود در سرزمینی به نام بیکینی باتم (بیکینی سفلی!) زندگی میکند. این سریال، دربارهی این شخصیت اصلی و مجموعهی دوستان آبی او است. باب اسفنجی یک اسفنج دریایی پرانرژی و خوشبین است که در یک آناناس غرقشده زندگی میکند. باب اسفنجی شور و شوق کودکانهای برای زندگی دارد و به عنوان آشپز در یک رستوران فست فود به نام «کراستی کراب» کار میکند. یکی از بزرگترین اهداف زندگی او گرفتن گواهینامه رانندگی با قایق، از مدرسه قایقرانی «خانم پاف» است، اما او هرگز موفق نمیشود. سرگرمیهای مورد علاقهاش، صید عروسهای دریایی کوچک با تور به روشی شبیه صید پروانه و دمیدن در کف صابون و درست کردن حباب است. او یک حلزون دریایی، حیوان خانگی، به نام گری دارد که مانند گربه میو میو میکند.
ویژگی اصلی شخصیت باب اسفنجی، حرف زدن مداوم او و همچنین نگاه مثبتاش به رویدادها است. هیچ رخدادی باعث نمیشود که اعتمادبهنفس باب پایین بیاید یا هیچ موضوعی وجود ندارد که او با اعتمادبهنفس و مانند یک سخنور دربارهی آن حرف نزند. این ویژگیها از باب اسفنجی شخصیتی جذاب ساخته است. اما بسیاری از پژوهشگران معتقدند که این ویژگیها، در کنار ظاهر منحصر به فرد او، در واقع شاخصههای یک بیماری ژنتیکی به نام «سندرم ویلیامز((Williams syndrome» است.
سندرم ویلیامز((Williams syndrome، یک بیماری مادرزادی و ژنتیکی است که بر اثر حذف قسمتی از کروموزوم شمارهی 7، که مسئول تولید پروتئینی به نام الاستین است، رخ میدهد. این بیماری، نادر است و اغلب تشخیص داده نمیشود و یا در سنن بالا تشخیص داده میشود. مبتلابان به این سندرم دارای ویژگیهای زیر هستند:
1- ویژگیهای ظاهری
- پیشانی پهن
- بینی کوچک
- دهان بزرگ
- دندانهایی که از هم فاصله دارند
- پل بینی پهن
- دست و پای لاغر و غیرعضلانی
2- ویژگیهای خلقی
- توانایی اجتماعی بالا دارند.
- در سخن گفتن توانمند هستند.
- خیلی زود با افراد غریبه گرم میگیرند.
- حرف زدن آنها شیرین است.
- در کودکی بسیار با اعتمادبهنفس حرف میزنند. همچنین تمایل دارند واژههای احساسی و شاعرانه بهکار ببرند و در این کار مهارت ذاتی دارند.
- حافظهی شنوایی بسیار خوبی دارند(حتی اگر ضریب هوشی آنها بسیار پایین باشد.)
- مهربان هستند و به ندرت پرخاش میکنند.
- خوش قلب هستند و یا خوشحالی دیگران، خوشحال میشوند.
- سوگیری نژادپرستانه و یا احساس برتری نسبت به دیگران ندارند.
- علاقهی بسیار زیادی به موسیقی دارند و در رشتهی موسیقی بسیار موفق هستند.
3- بهرهی هوشی
- بسته به میزان قسمت حذف شدهی کرومزوم 7، این افراد بهرهی هوشی بین 40 تا 112 را نشان میدهند. اما بیشتر آنها بهرهی هوشی پایینی دارند.
4- اختلالهای روانی-عصبی
- بیشتر این افراد این اختلالهای یادگیری را دارند:
- ADHD (اختلال کمبود توجه، ناشی از بیش فعالی)
- اختلال در جهتیابی فضایی (ناتوانی رد درک دوری یا نزدیکی و یا اختلاف اندازهها و...)
- اختلال در محاسبات ریاضی
5- اختلالهای جسمی
- از آنجا که الاستین در تولید بافت همبند بهکار میرود، کمبود آن باعث اختلالهای قلبی عروقی در فرد میشود.
تصویر کودکی مبتلا به سندرم ویلیامز
تشخیص سندرم ویلیامز
تشخیص این بیماری، از روی نشانههای فیزیکی آن است. این بیماری، بیشتر در زمان کودکی تشخیص داده میشود. اگر به دلیل کمبود امکانات یا نبود پزشک متخصص تشخیص داده نشود، در بزرگسالی افراد مبتلا، دچار اختلالهای مزمن و شدیدی میشوند.
حذف کروموزومی در این سندرم، به قدری کوچک است که نمیتوان به وسیله «کاریوتایپ» آن را دید. امروه روش جدیدی برای تشخیص حذفهای کوچک کرومزومی ابداع شده است که هزینهی بالایی دارد. این روش، FISH (Fluorescence in situ hybridization) یا «استفاده از هیبریداسیون درجا» نام دارد.
درمان
هیچ درمان قطعی و پروتکل استانداری برای درمان سندرم ویلیامز وجود ندارد اما میتوان نشانههای این سندروم را کاهش داد. فیزیوتراپی برای این افراد میتواند سودمند باشد. بررسیهای منظم سیستم قلبی-عروقی در این افراد ضروری است.
همچنین افراد مبتلا به سندرم ویلیامز باید از مصرف کلسیم و ویتامین D خودداری کنند. سطح خونی این مواد در این سندروم بالا است و مصرفشان باعث انباشته شدن آنها در بدن این افراد و در نتیجه مسمومیتشان میشود.
برای این کودکان باید همواره امکانات درمانی در دسترس باشد چرا که هر لحظه ممکن است به جراحی قلب و عروق نیاز داشته باشند و یا اینکه به دلیل ضعف عضلانی، دچار آسیبهایی شوند که به مراقبت فوری نیاز داشته باشند.
ویژگیهای ظاهری خاص افراد مبتلا به سندرم ویلیامز و همچنین قدرت سخنوری و جذابیت شخصیت آنها به همراه مهربانی و خیرخواهیشان، سبب شده که در گذشته (قرنها پیش)، در کشورهای انگلیسی زبان به این افراد عنوان «اِلف» یا شِبه جن و شبه پری را بدهند. در آن دوران، تصور بیشتر مردم از موجودات فرازمینی، افرادی با ویژگیهای صورت و اندام مبتلایان به سندرم ویلیامز بود. در برخی جوامع نیز، معتقد بودند که مبتلایان به سندرم ویلیامز(در آن زمان الفینها) قدرتهای ماوراطبیعی دارند.
تصویری از یک الف در یک نقاشی قدیمی که صورت و اندامی با ویژگیهای کودکان مبتلا به سندرم ویلیامز دارد.
باب اسفنجی یک موجود خیالی است و در شهری زندگی میکند که مابهازای خارجی ندارد. او ویژگیهای ظاهری یک کودک مبتلا به سندرم ویلیامز را دارد (نداشتن پل بینی، پیشانی پهن، فاصلهی زیاد دندانها، عضلات بسیار ضعیف و باریک و ظاهری اغلب خندان). به نظر میرسد که طراح این شخصیت، ویژگیهای ظاهری کودکان مبتلا به سندرم ویلیامز را در طراحی او در نظر داشته است.
خوشزبانی و اعتمادبهنفس به همراه نشانههای ADHD در باب اسفنجی، سبب ایجاد موقعیتهای کمدی در داستان میشود. افرادی که دچار ADHD هستند، به پیرامون خود، مثل حضور افراد دیگر و یا مسائل و دغدغههای آنها، کم اهمیت هستند، چرا که اینقدر بیشفعال هستند که فرصتی برای تفکر و نقد کارهای خود نمیگذارند. بیشفعالی در کنار کمبود توجه، هم در زمان مدرسه و در فرایند یادگیری درس، اختلال ایجاد میکند و هم در روابط اجتماعی سبب میشود که افراد مبتلا، ناخواسته نسبت به حقوق اطرافیان خود بیتفاوت باشند. رفتار ناشی از بیشفعالی در باب اسفنجی، در کنار یک دهان که همیشه در حال جنبیدن و حرف زدن دربارهی مسائل مختلف و گفتن نظرهای پیچیده با ادبیاتی زیبا و جذاب است از او شخصیتی جذاب ساخته است.
جمعبندی
بیماریهایی که امروزه میشناسیم، در گذشتههای دور هم وجود داشتهاند اما شناخته نشده بودند و به دلیل نبود رشد و آگاهی کافی در علم و ناشناخته بودن علت آنها، برایشان دلیلهای ماوراء الطبیعی آورده میشد. سندرم ویلیامز، از آن دسته اختلالهای پیچیدهای است که برای برخی مزیت شمرده میشده است. گویی از دیرباز عادت بشر این بوده که برای رخدادهایی که به ظاهر دلیل روشنی نداشتند، دلیلهای غیرمادی و معنوی و خودساختهای را تعریف میکردند و آن را نه یک گزارهی علمی، بلکه یک اعتقاد عمیق و غیرقابل تغییر میدانستند. «سندروم ویلیامز» نیز یکی از این موارد است. حالتهای پیچیدهی رفتاری کودکان مبتلا به این سندرم و ظاهر غیرطبیعی آنها، باعث میشد که برای اطرافیانشان جلوهای خاص داشته باشند. خوشسخنی و جذابیت و اعتمادبهنفس در کنار مهربانی و مثبتاندیشی و چهرهای اغلب خندان، افراد زیادی را به این کودکان جذب میکرد. از سویی ظاهر خاص آنها، در نگاه مردم آن زمان آنها را مرموز میکرد. بنابراین دربارهی این کودکان افسانهسرایی کردند. به طوری که ظاهر این کودکان در فرهنگ عامهی کشورهای اروپایی و سپس آمریکایی، نماد اجنه و پریان شد و آنقدر در ادبیات و هنرهای تجسمی این جوامع گسرتش پیدا کرد که ذهنیت همگان از موجودات ماورائی، چیزی شبیه به کودکان مبتلا به سندرم ویلیامز شد. طبیعی است که این نماد پذیرفته شده، در طراحی شخصیت عجیب و غریبی به نام باب اسفنجی موثر بوده باشد. اما نکتهی اصلی، تشابه رفتاری این شخصیت، در کنار تشابه ظاهری، با کودکان مبتلا به سندرم ویلیامز است. بنابراین دور از ذهن نیست که طراحان این مجموعه، برای به تصویر کشیدن شخصیت مثبتنگری که نسبت به بسیاری از مناسبات اطراف خود بیگانه و همچنین پرحرف و طناز است، بر روی ویژگیهای کودکان دچار سندرم ویلیامز مطالعه کرده باشند.
عنصر «بیگانگی» در هنر امروز، بسیار پررنگ و پرطرفدار است. بیگانه و بیحس بودن نسبت به رخدادهای پیرامون و داشتن واکنشهایی که متناسب با شرایط قصه نیست، اساس ادبیات «ابزورد» را شکل میدهد. اضافه شدن عنصر طنز به این نوع بیخیالی و بیگانگی، سبکی از هنر را در داستان و نمایش میسازد که به نام »گروتسک» میگویند. باب اسفنجی، نماد یک موجود مثبتاندیش بیقید است که گاهی رفتارهایش دیگران را عصبانی میکند یا مثلا کارفرمایش را ورشکسته میکند. ولی او به عمق فجایعی که در آنها دست دارد، توجهی ندارد و هیچ کدام از این رخدادها، اعتمادبهنفس او را کم نمیکند. درواقع نشانههای سندرم ویلیامز در این شخصیت، زمینهای برای خلق یک شخصیت گروتسک است که نماد انسان امروز است. انسانی که مانند شخصیت «مورسو» در رمان «بیگانه[5]» آلبرکامو[6] نسبت به همهی رخدادهای تلخی که برایش میافتد بیحس است و واکنشی را که همگان از او انتظار دارند در برابر رویدادهای داستان، مانند مرگ مادرش، قتل، دادگاه، زندان و محکومیت به اعدام، نشان نمیدهد. ژان پل سارتر[7] در مقدمهای که برای کتاب بیگانهی آلبرکامو مینویسد، میگوید: «دنیا جز یک بینظمی و هرج و مرج چیز دیگری نیست یک تعادل ابدی که از هرج ومرج زاییده شدهاست». این شاید کاملترین تعریف برای جهان باب اسفنجی باشد. جهانی شکننده که در هر آن به شکلی درمیآید. هیچ قراردادی ندارد و قهرمان آن، در تجربهی زیستی خویش آموخته است که خودش هم غیرقابل پیشبینی باشد و در این جهان بیاعتبار، جز در لحظه زندگی نکند.
برخی منابع
- Intracranial Arteries in Individuals with the Elastin Gene Hemideletion of Williams Syndrome
نویسنده: D.P. Wint(دی پی وینت)، استاد رادیلوژی و تصویربرداری انستیتوی بین المللی سلامت مغر و اعصاب ایالات متحده، و همکاران. سال انتشار: 2014
- Recommendations for neonatologists and pediatricians working in first level birthing centers on the first communication of genetic disease and malformation syndrome diagnosis: consensus issued by 6 Italian scientific societies and 4 parents’ associations
نویسنده: Gregorio Serra(گرگوریو سرا)، استاد دپارتمان سلامت مادر و کودک دانشگاه پالرموی ایتالیا، و همکاران. سال انتشار: 2021
- Abnormal anastomosis of peripheral pulmonary arteries, initially suspected to be an arteriovenous fistula, in an adult with Williams syndrome
نویسنده: Hironori Oyamatsu(هیرونوری اویاماتسو)، پزشک دپارتمان جراحی عمومی بیمارستان اوکازاکی ژاپن، و همکاران. سال انتشار: 2021
- A Conversation Analysis on The Spongebob Movie: Sponge on the Run: A Case on Pragmatics Study
نویسنده: Bloner Sinurat(بلوندر سینورات)، استاد دانشکدهی هنر دانشگاه نامنسن اندونزی، و همکاران. سال انتشار: 2021
[1] جایزهای آمریکایی است از طرف انجمن بین المللی فیلمهای انیمیشن، واقع در لسآنجلس به موفقیتهایی در زمینه انیمیشن اهدا میشود
[2] مراسم سالانهای است که به افتخار دستاوردهای برجسته در تدوین صدا در فیلم ، تلویزیون و صنعت سرگرمی برگزار میشود و جایزهی اصلی آن (یعنی حلقهی طلایی) به برگزیدگان این زمینهها اعطا میشود
[3] یک جایزهی بسیار مهم و گرانقیمت است که در به صورت سالانه در ایالات متحدهی آمریکا برای دستاوردهای نو در زمینهی نمایش سینما و تلوزیون به افراد برگزیده اختصاصا داده میشود
[4] جایزهی کودکان آکادمی بریتانیا
[5] رمانی نوشتهی آلبر کامو نویسنده فرانسوی در سال ۱۹۴۲ است. مضمون و چشمانداز آن اغلب به عنوان نمونهای از فلسفه پوچ انگاری ذکر میشود. این اثر برنده جایزه نوبل ادبیات ۱۹۵۷ شد
[6] آلبر کامو (زادهٔ ۷ نوامبر ۱۹۱۳ – درگذشتهٔ ۴ ژانویه ۱۹۶۰) نویسنده، فیلسوف و روزنامهنگار فرانسوی و برنده جایزه ادبی نوبل بود. او یکی از نویسندگان بزرگ قرن بیستم و خالق کتاب مشهور بیگانه و مقالهی جریانساز افسانهٔ سیزیف است
[7] : ژان-پل شارل ایمار سارْتْرْ (زاده ۲۱ ژوئن ۱۹۰۵ – درگذشته ۱۵ آوریل ۱۹۸۰) فیلسوف وجودگرا، رماننویس، نمایشنامهنویس و منتقد فرانسوی است.