شعر کودک و نوجوان در کشور تاجیکستان نگاهی به دوکتاب جوره هاشمی «چرا شمالک وزید؟» و «موسیقی خاموشی»

چکیده

در این پژوهش دو مجموعهٔ شعر کودکانه از کشور تاجیکستان، سرودهٔ جوره هاشمی بررسی می‌شود. در کتاب «چرا شمالک وزید؟» با یک نوع ادبی تازه به نام چِگِلَک آشنا می‌شویم. در فرهنگ تفسیری تاجیکی دربارهٔ معنی واژهٔ «چِگِل» آمده است: به هم پیچیده، پیچ در پیچ، گره در گره، بی ترتیب و بی سر و نوگ.

چگلک یک گونهٔ شعری‌ست که از ادبیات روس، وارد ادبیات تاجیکستان شده است. چِگِلَک از کلمهٔ چِگِل گرفته شده و به اعتبار همین چگلی و پیچیدگی، این نوع شعر را به تاجیکی «چگلک» نامگذاری کرده‌اند. در چگلک، یک واقعه غیرطبیعی، برعکس و درهم و برهم ارائه می‌شود. هدف از این گونهٔ شعری کمک به پرورش درک و دقت مخاطب کودک است. این شگرد شعری در جذب مخاطب بسیار مؤثر است و به نوعی یک بازی کلامی بین شعر و خوانندهٔ آن ایجاد می‌کند.

در کتاب «موسیقی خاموشی» شاعر با استفاده از عناصر طبیعت و انتخاب موضوعات متناسب با گروه سنی کودک، پلی میان شعر و کودکان ایجاد می‌کند.

در هر دو کتاب انتخاب وزن‌های شاد، مصرع‌های‌کوتاه و بهره‌گیری مناسب ازطنز کودکانه از دیگر برجستگی‌های شعر جوره هاشمی است.

مقدمه

طبق اسناد تاریخی در قرن ششم قبل از میلاد و در زمان داریوش اول، سرزمین سغد باستان که تاجیکستان کنونی را در برمی‌گیرد جزو قلمرو دولت هخامنشی بوده است. تاجیکستان پس از گذشت دویست سال با حملهٔ اسکندر مقدونی به تصرف یونانیان درآمده و بعد از آن به ترتیب جزئی از پادشاهی‌های سلوکی، اشکانی، کوشان و ساسانی شده است. تنها قومی که در آسیای میانه منسوب به تبار آریایی و تمدن ایرانی است، تاجیک‌ها هستند. در سال 715 م. (دوره امویان) این سرزمین به تصرف عرب‌ها درآمد و مردم تاجیکستان دین اسلام را پذیرفتند.

نیک طلب در کتاب «ازکوچه های سمرقند تا ساحل مدیترانه» گفته است: «حدود هزار سال پیش در سرزمین سغدیان و باختریان دوباره حکومت تاجیکان شکل می‌گیرد و سامانیان حاکمیت منطقه را در دست می‌گیرند. با ورود اسلام، تاجیکستان تبدیل به مهد زبان فارسی دری و فرهنگ و نقطهٔ تابناک علوم اسلامی می‌شود.» (نیک طلب، 1398: 27)

پس از سامانیان، سلجوقیان، قراختائیان و بالاخره مغولان بر این سرزمین چیره شدند و به دوران طلایی فرهنگ تاجیکی در این ناحیه خاتمه دادند. بعدها تیموریان و ازبک‌ها حکومت این سرزمین را در دست گرفتند تا آنکه در سال 1868 م. روس‌ها حاکم مطلق آسیای میانه شدند.

در این میان ادبیات کودک و نوجوان تاجیکستان همراه با ادبیات فولکلوریک این سرزمین راه خود را پیمود.

«ادبیات کودک و نوجوان تاجیکستان تا ابتدای قرن بیستم میلادی روند طبیعی خود را با فراز و نشیب‌های مختص آسیای میانه پیمود تا اینکه آهنگ انقلاب بلشویکی در این سرزمین نواخته شد و این سرزمین را نزدیک به‌یک قرن از پیکرهٔ اصلی خویش جدا کرد. پس از انقلاب اکتبر و تشکیل جمهوری سوسیالیستی شوروی تاجیکستان جزئی از اتحاد جماهیر شوریوی شد. سالهای 1960 تا 1990 م. را می‌توان در ادبیات کودک و نوجوان تاجیک دورهٔ تحریکات جدید ظهور اندیشه‌های تازه و مرحلهٔ بازگشت به اصالت خویش نامید». (نیک طلب، 1398: 29)

پس از فرو پاشی اتحاد جماهیر شوروی، تاجیکستان به استقلال دست یافت. این کشور پس از چند سال درگیری داخلی، هویت ملی خود را بازیافت. در این مرحله برای بازسازی فرهنگی، زبان تاجیکی دوباره زبان رسمی تاجیکستان اعلام شد. شاعران و نویسندگان متعهد و علاقه مند به زبان نیاکان خود، سهم بزرگی در احیا زبان فارسی تاجیکی داشتند. مهم‌ترین فردی که در این راه نزد مردم تاجیکستان جایگاه مهمی دارد و وی را بنیان‌گذار ادبیات نوین تاجیکستان می‌دانند، صدرالدّین عینی است. او نه تنها در رشد و اعتلای ادبیات بزرگسال، بلکه در ادبیات کودکان و نورسان تاجیکستان نیز بسیار مؤثر بوده است. وی نوشته‌ها و سروده‌های حکمت‌آموز را در کتاب «تهذیب‌الصبیان» برای کودکان به‌یادگار گذاشت. (جلالی،1397: 205) همچنین ابوالقاسم لاهوتی نیز از بنیان گذاران ادبیات کودک تاجیکستان بوده و خود نیز مجموعه‌هایی برای کودکان سروده است.

شاعرانی چون آته جان پیرو سلیمانی و دخترش گلچهره سلیمانی، نریمان بقازاده، عبید رجب، عبدالسلام دهاتی، میرسعید میرشکر، امین جان شکوهی، گلنظر کلدی، لطافت کنجاوا، غفار میرزا، میرزا تورسون زاده، آزاده امین زاده، بازار صابر، جوره هاشمی و ... از کسانی هستند که برای ادبیات کودکان و نوجوانان تاجیکستان تلاش‌های زیادی کردند.

یکی از شاعران برجستهٔ ادبیات کودک تاجیکستان جوره هاشمی است که در این پژوهش ضمن معرفی او به دو اثر وی نیز نگاه خواهیم کرد.

روش تحقیق

تاکنون در زمینهٔ ادبیات کودک و نوجوان تاجیکستان پژوهش‌های اندکی انجام شده است. البته دو کتاب «از کوچه‌های سمرقند تا ساحل مدیترانه» از پوپک نیک طلب و «پدیدآورندگان ادبیات کودک از غرب تا شرق» از مریم جلالی آغاز خوبی‌ست تا علاقه‌مندان به ادبیات کودک و نوجوان، با این مقوله در کشورهای دیگر به خصوص در ادبیات کشورهای فارسی زبان دیگر آشنا شوند. دربارهٔ جوره هاشمی و آثارش نیز منبعی به فارسی در دسترس نیست و نویسه‌گردانی دو کتاب ایشان، برای بار اول توسط نگارنده، انجام شده است و بر اساس آن، این مقاله تدوین شده است. روش تحقیق این مقاله توصیفی- تحقیقی است.

درباره شاعر

جوره هاشمی در نهم ژانویه 1948 م. به دنیا آمد. یکی از معروف‌ترین شاعران کودک و نوجوان تاجیکستان است. در کتاب تذکره ادبیات بچه‌ها که در سال 2012 م. در دوشنبه چاپ شده است؛ دربارهٔ هاشمی چنین آمده است: «جوره هاشمی در جماعت پولادان کنار شهر کان بادام در عائلهٔ کارگر راه آهن تولد شده است. مکتب میانهٔ بیست و پنجم را در زادگاهش سال 1965 و بخش سخن شناسی دانشگاه ملی تاجیکستان سال 1971 ختم کرده است. مصحح نشریات دولتی عرفان، مُحَرر کمیتهٔ تلوزیون و ردیو شُنوانی[i] تاجیکستان، مدیر شعبهٔ روزنامهٔ پیانیر تاجیکستان، کاتب مسئول مجلهٔ چشمه و سردبیر هفته نامه مکتب بچه‌گان «گل-گل» بود. الحال مشاور اتفاق نویسندگان تاجیکستان عائدبه[ii] ادبیات کودکان و نورسان می‌باشد. شعرهایش از سال 1965 چاپ می‌شود. تنها برای بچه‌ها می‌نویسد.» (باباجان؛ هاشمی،2012: 165)

وی آثاری چون: سایبان صد رنگه (1980 م.)، آفتابک (1986 م.)، خط امانی (1989 م.)، کودی بگو؟(1998 م.)[iii]، از یک‌یک تا لک‌لک (م.2000)، کُلچه چرا شیرین است؟ (2000 م.)، «ر» می‌گویم من بُرّا (2003)، چرا شمالک وزید؟ (2008)، بچه‌ها و کوچه‌ها (2008)، موسیقی خاموشی (2012 م.) دارد.

کتاب «بچه‌ها و کوچهها» برندهٔ جایزهٔ ادبی رودکی[iv]در تاجیکستان شده است. هاشمی، دبیر اتحادیه نویسندگان و سردبیر ماهنامهٔ «چشمه» است. این ماهنامه برای کودکان و نوجوانان منتشر می‌شود. کوتاهی، روانی، تندی و شادی وزنی ابیات، از مهم‌ترین شگردهای شعر جوره هاشمی ست. نمونهٔ شعرهای وی در کتاب‌های درسی کودکان و نوجوانان تاجیکستان چاپ شده است.

جوره هاشمی همراه با آهنگسازان معروف تاجیکستان، تعدادی آهنگ نیز برای کودکان و نوجوانان تولید کرده است. وی از سال 1990 عضو اتفاق نویسندگان تاجیکستان است.

جوایز و افتخارات

 برخی از جوایز این شاعرکودک ونوجوان تاجیکی، عبارتند از: «افتخارنامهٔ جمهوری تاجیکستان (1994 م.)، مدال خدمت شایسته (2003 م.)، جایزه دولتی به نام ابو عبدالله رودکی (2012 م.) و دیگر مکافات‌های ساحوی مشرّف شده است.» (همان)

سخنی درباره چِگِلَک از زبان شاعر

جوره هاشمی در مقدمهٔ کتاب «چرا شمالک وزید» چنین آورده است:

«چگلک یک گونهٔ شعر است، که ادیبان بسیار خلق‌های عالم ایجاد می‌کنند، بسیار خوانندگان خردسال دوستش می‌دارند، با شوق و هوس می‌خوانند و ازیاد می‌کنند. این نمونه شعر در ادبیات روس با نام‌هایералаш و небылица مشهور است. در این گونه شعرها واقعه غیرطبیعی، پس و پیش، چپه و راسته، برعکس و درهم و برهم تصویر می‌شود. این خصوصیات چگلک خواننده را وادار می‌کند که آن را با دقت خواند، زیرک‌تر و هوشیارتر باشد، خواننده‌اش را ملاحظه کند و حقیقت را انق[v]و دقیق داند. همین چگلی[vi] و پیچیدگی این نمود شعر را به اعتبار گرفته و آن را به تاجیکی «چگلک» نامیدیم.

درست کردن کتاب «چگلک‌ها» در ادبیات تاجیک تجربهٔ نو است. امید است که چگلک هم مانند چیستان، شُمُرک، تیزگویَک و دیگر نمونه‌های مشهور شعر، خوانندگان خود را پیدا می‌کند و در قطار ژانرهای پسندیده خوانندگان ما قرارمی‌گیرد». (هاشمی، 2008: 2)

نکته‌ای که باید یادآوری کنم این است که در ادبیات کودک و نوجوان ایران، این گونهٔ شعری وجود ندارد اما در بازی‌های کودکانه نمونه‌های مشابهی از این گونهٔ شعری وجود دارد.

کتاب «چرا شمالک وزید؟» با تصاویری زیبا و کودکانه، دارای 14 قطعه شعر است که در 8 شعر آن از «چگلک» استفاده شده است.

 برای آشنایی بیشتر با این گونهٔ ادبی، اولین شعر این مجموعه را از نظر می‌گذرانیم:

با چشمکم شنیدم / با گوشکم بدیدم / آیا درست کردم؟ / یا نادرست کردم؟

با پای خط نوشتم، / با دست ره بگشتم. / آیا درست کردم؟ / یا نادرست کردم؟

گفتم به گربه‌ام: کِشت! / گفتم به مرغکم: پِشت! / آیا درست کردم؟ / یا نادرست کردم؟

خواندم دو مادر از یاد، / شد شعرکم زمن شاد. / آیا درست کردم؟ / یا نادرست کردم؟ (هاشمی،2008: 3)

در شعر «آیا درست کردم؟» شنیدن را به چشم، دیدن را به گوش، نوشتن را به پا و راه رفتن را به دست نسبت می‌دهد. در حوزهٔ ارتباط با حیوانات نیز گربه را کیش (کِشت) می‌کند و جوجه را پیش (پِشت) می‌کند. در پایان هم می‌گوید: خواندم دو مادر از یاد، شد شعرکم ز من شاد؛ در جایی که مخاطب می‌فهمد که خواندم دو شعر از یاد، شد مادرم زمن شاد.

چگلک یک بازی کلامی با مخاطب خردسال است. یک بازی پر شورونشاط توأم با خیال انگیزی و برانگیختن ذهن. ذهن و زبان در یک بازی دوطرفه قرار می‌گیرند.

به نمونهٔ دیگری از چگلک را با نام «دربارهٔ فصل سال» توجه می‌کنیم:

_ فصل زمستان رسید

سبز بشد روزگار!

لاله‌یو[vii] گل رو گشاد

برد ز دل‌ها قرار

فصل بهاران دمید

جمله تب و تاب رفت

آب همه‌یخ بُبست

خاک همه خواب رفت

آه، چه خوش تیرَه ماه[viii]

گرم‌ترین فصل سال!

دورهٔ تعطیل ما

فیض همین فصل سال!

فصل تموز[ix] آمده

بادک فارم وزید[x]

آب و هوا سرد و... وَی!

_ ها، چه شد؟

_ آرو[xi]، گزید... (هاشمی،2008: 5)

 در این شعر نیز سبزی و طراوت به زمستان، یخ بستن آب به فصل بهار، گرم‌ترین فصل سال را به تیره‌ماه (پاییز) و سردی هوا را به تابستان نسبت می‌دهد. بازی نسبت دادن افعال معکوس به فصل‌های سال؛ بازی کشف رابطهٔ واقعیت و خیال شاعرانه، دست در دست هم داده تا کودکان را به دنیای نشاط و پویایی ببرد.

در شعر «قصهٔ تَربُزخوری» (هندوانه خوری) نیز شاعر کودکان را به تربز می‌برد تا بازار بخرند و مشخص است که کودک مخاطب این شعر می‌داند، تربز در بازار است نه بازار در تربز.

رفتیم ما به تربز

بازارکی بدیدیم

تعریف لذّتش را

با ابروان شُنیدیم

روی خوش و مَهینش

با موی سر شمیدیم[xii]

تربز فروش را زود

از تربزک خریدیدم

با پایمان گرفتیم

با دستمان دویدیم

 از خانه سوی بازار

شادانه آوریدیم[xiii]

آن را نخست خوردیم

با کارد پس بریدیم (هاشمی،2008: 6)

شنیدن با ابرو، بو کردن با مو، خریدن تربزفروش از تربزک، گرفتن تربز با پا و رفتن به خانه با دست از نمونه‌های بازی کلامی شاعر در این شعر است. در پایان شعر هم می‌گوید: اول تربز را خوردیم و بعد آن را با کارد بریدیم. طنز زیبای این گونهٔ شعری باعث می‌شود تا بچه‌ها ارتباط خوبی با چگلک‌ها برقرار کنند.

به قول تاجیک‌ها، رَسّام کتاب یا همان تصویرگر کتاب س. عمادالدین اِوا است. سبک تصویرسازی کتاب، نقاشی است. نقاشی‌ها، کودکانه و متناسب با چگلک‌ها کشیده شده‌اند. استفاده از رنگ‌های شاد و گرم از دیگر نقاط قوت تصویرسازی کتاب است.

نمونه‌ای از تصاویرکتاب چرا شمالک وزید؟

«موسیقی خاموشی» کتاب دیگر جوره هاشمی است که دارای 12 صفحهٔ رنگی در سال 2012 م. چاپ شده است. اولین شعر این مجموعه «برای خوانندگانم» نام دارد. شعری زیبا با وزنی شاد و مصراع‌های کوتاه.پ

ای دوست‌رو یکانم / ای دوستان جانم!
بهر شما نوشتم/ من شعر و داستانم
بی یادتان، نبودم / کی بودَه هم توانم؟
زیرا اگر چه پیرم / کودک بُوَد روانم
شاید که آفریدند / از بهر کودکانم
باشد که همچو حرفی / در یادتان بمانم (هاشمی،2012: 1)
در کنار انتخاب وزنهای شاد و کوتاهی مصرع‌ها، انتخاب موضوعات متناسب با گروه سنی کودک از برجستگی‌های شعر جوره هاشمی در مجموعهٔ موسیقی خاموشی‌ست. در شعر «مبارک باد» چنین سروده است:

شش ساله‌ای تو اکنون
شش سالگی مبارک!
شش ساله_ چشم و بینی
شش ساله_ گوش و تارک
شش ساله_ این شکمچه
شش ساله_ دست و پاچه
سر تا قدم تو امروز
شش ساله‌ای، بلاچه
شش کُلچه می‌توان خورد
شش تربز الاپر
شش کاسه از نشلّا[i]

شش سیب و نان و دیگر
اما نمی‌توان یافت

شش تا شکم قطارک
با یک شکمچه‌ات هم
شش سالگی مبارک! (هاشمی،2012: 2)
شاعر در این شعر نیز، چون اشعارش در مجموعهٔ چرا شمالک وزید؟، در قالب طنز با مخاطب خردسال خود ارتباط برقرار می‌کند. برای استحکام این ارتباط از شگردهای دیگری نیز استفاده می‌کند. صنعت تکرار در چند شعر این مجموعه به کار گرفته شده است. برای نمونه:
در شعر «چشمه» تکرار کلمهٔ چشمه
چشمه بُوَد همچو نور
چشمه رود با سرور
چشمه گشاید نفس
چشمه خوش آید به کس
چشمه بیارد صفا
چشمه چه دارد؟    _ سخا!
چشمه چه خواند؟ _ سرود!
چشمه چه گوید؟   _ درود!
چشمه چرا بی قرار؟
چشمه چرا رهسپار؟
چشمه شتابد به دور!
چشمه به مردم ضرور (هاشمی،2012: 6)
و در شعر «شمالک» تکرار شمالک.
_ دروازه را کی کوبد؟ _ شمالک!
_ حولیِ[ii] ما کی روبد؟ _ شمالک!
_ در پشته‌ها، کی تازد؟ _ شمالک!
_ با سبزه‌ها کی بازد؟ _ شمالک!
_ این‌گونه خوش، کی خواند؟         _ شمالک!
_ معنی آن کی داند؟ _ شمالک!
_ این نازبو[iii] کی دارد؟ _ شمالک!
_ در جان ما کی فارد؟ _ شمالک! (هاشمی،2012: 8)
استفاده از عناصر طبیعت همچون پرندگان، باران، ماه، از دیگر عناصر انتخابی شاعر برای ایجاد ارتباط با مخاطب کودک است. برای مثال نمونه‌هایی آورده می‌شود:
در شعر «لک‌لک»:
لک- لک- لک_ آید لک‌لک
لک‌لک آید لک- لک- لک!
پایش باشد دو خادَه
نولش باشد یک کَلتَک
شیند در لک‌لک خانه
بیند در سو پک[iv]‌_ پک_ پک
عالم باشد آسوده
بال افشاند تک_ تک_ تک!
تا ما شاد از آن باشیم
شادان بنوازد طبلک:
بوم _ بکه، بوم _ بکه، بوم _ بک_ بوم!
بوم _ بکه، بوم _ بکه، بک_ بک_ بک! (هاشمی،2012: 4)
در شعر «سیاحت» هم عناصر طبیعت را این‌گونه به کار برده است:
خانه، خانه، دو لانه
دولانه، خانه، خانه
دشت و پشته[v]، جو و جَر[vi]
پهنا و کوه و یانه[vii]
گاو و اسپ و مرغ و سگ
 خرگاهی تابستانه
یک توتو دو زردآلو
 با هم رسته سه گانه
 آید هر دم در چشمم
تصویری از افسانه
ماشان[viii] می‌تازد در پیش
در پس می‌ماند خانه
آیا باشد چشمم را
سیری از دیدن؟ یا نه؟ (هاشمی،2012: 7)
در شعر باران نیز از صدای آرام باران، صدای بلبل و چشمه و... می‌گوید:
آیا نوای باران
آید ارنگ_ ارنگی[ix]؟
یا بلبلی سراید
شیدای بویو[x] رنگی؟
یا کبک نغمه خواند
در تار[xi] تا به سنگی؟
یا آب چشمه غیلد[xii]
از سنگ تا به سنگی؟ (هاشمی،2012: 5)
طبیعت‌گرایی در اشعار شاعران تاجیکستان بسامد بالایی دارد. این نکته بر اساس برگردان و نویسه‌گردانی چند مجموعه شعر شاعران کودک و نوجوان تاجیکستان که توسط نگارنده انجام گرفته است، بیان می‌شود. از جمله دراشعار عبید رجب، سید علی مأمور، فیروز بهرام وبازار صابر طبیعت‌گرایی مشهود است.
از نام‌های دخترانه یا پسرانه در اشعار شاعران کودک تاجیکستان زیاد استفاده شده است.. جوره هاشمی نیز در شعر آفتابک چنین آورده است:
از خانه مرجان / شادان برآمد
از زینَه[xiii] مرجان / تازان فرآمد
تا کوچه رفت او / بازی به بازی
با بچه‌ها کرد / او تازی تازی
نه رویمالی / او بر سرش بست
نه دست‌پوشک[xiv]/ پوشید بر دست
از برف دیگر / مرجان نترسد
دیگر زسرما / مرجان نلرزد
چون آفتابک / رخشد به عالم
گرمی و شادی / بخشد به عالم (هاشمی،2012: 12)

و بالاخره در «موسیقی خاموشی» که نام کتاب هم از آن گرفته شده است، شاعر مخاطب را به خاموشی دعوت می‌کند و می‌گوید: با گوشَت، موسیقی خاموشی را بشنو. البته منظور از خاموشی تنها سکوت نیست، بلکه احتمالاً تفکر و سکوت را پیشنهاد می‌دهد.

یک دم! یک دم بی‌گپ شین / یک دم خاموش و خپ[xv]شین
عالم گردید چون خاموش / خاموش انداز آن را گوش
خاموشی آید خاموش / یک دم آساید تاگوش
خاموشی آید در دل / شوقی بخشاید بر دل
خاموشی آید در جان / جانی افزاید برجان
بشنَو، داری تا گوشی / موسیقی خاموشی (هاشمی،2012: 3)

نتیجه:

دو مجموعهٔ شعرکودکانه از سروده‌های جوره هاشمی (شاعر نامور تاجیکستان) به نام‌های «چرا شمالک وزید؟» و «موسیقی خاموشی» مورد بررسی قرار گرفت. جوره هاشمی در نهم ژانویه 1948 م. به دنیا آمد. وی مصحح نشریات دولتی عرفان، نویسندهٔ کمیتهٔ تلوزیون و ردیو شُنوانی تاجیکستان، مدیر شعبهٔ روزنامهٔ پیانیر تاجیکستان، کاتب مسئول مجلهٔ چشمه و سردبیر هفته نامه مکتب بچه‌گان «گُل-گُل» بوده است. در حال حاضر نیز مشاور اتفاق نویسندگان تاجیکستان در بخش ادبیات کودکان و نورسان می‌باشد. وی آثاری چون: سایبان صد رنگه، آفتابک، خط امانی، کودی بگو؟، از یک‌یک تا لک‌لک، کُلچه چرا شیرین است؟، «ر» می گویم من بُرّا، چرا شمالک وزید؟، بچه‌ها و کوچه‌ها و موسیقی خاموشی را دارد.
کتاب «بچه‌ها و کوچه‌ها» برندهٔ جایزهٔ ادبی رودکی در تاجیکستان شده است. جوره هاشمی همراه با آهنگسازان معروف تاجیکستان، تعدادی آهنگ نیز برای کودکان و نوجوانان تولید کرده است.
در کتاب «چرا شمالک وزید؟» با یک نوع ادبی تازه به نام چِگِلَک آشنا می‌شویم. چگلک یک گونهٔ شعری‌ست که از ادبیات روس، وارد ادبیات تاجیکستان شده است. در چگلک، یک واقعه برعکس و درهم و برهم ارائه می‌شود. این شگرد شعری یک بازی کلامی بین شعر و خوانندهٔ آن است. این نمونه شعر در ادبیات روس با نام‌هایералаш و небылица مشهور است.
به قول جوره هاشمی، درست کردن کتاب «چگلک ها» در ادبیات تاجیک تجربهٔ تازه ایست. نکته‌ای که باید یادآوری شود این است که در ادبیات کودک و نوجوان ایران، این گونهٔ شعری وجود ندارد اما در بازی‌های کودکانه، نمونه‌های مشابهی از این گونهٔ شعری وجود دارد. چگلک یک بازی کلامی با مخاطب خردسال است. یک بازی دوطرفه بین ذهن و زبان.
در کتاب «موسیقی خاموشی» شاعر با استفاده از عناصر طبیعت و انتخاب موضوعات متناسب با گروه سنی کودک، پلی بین شعر و کودکان ایجاد می‌کند.
در هر دو کتاب انتخاب وزن‌های شاد، مصرع‌های‌کوتاه و بهره‌گیری مناسب ازطنز کودکانه از دیگر برجستگی‌های شعر جوره هاشمی است.

کوتاهی، روانی، تندی و شادی موجود در وزن ابیات، انتخاب موضوعات متناسب با گروه سنی کودک، استفاده از قالب طنز و بهره گیری از آرایه‌های ادبی مناسب سن کودکان مثل تشبیه و تکرار از مهم‌ترین شگردهای شعر جوره هاشمی در این دو مجموعه است.

پیشنهادها:

پیشنهاد می‌شود متخصصان ادبیات کودک و نوجوان و دوستداران و علاقه‌مندان ادبیات کودک، در خصوص ادبیات کودک و نوجوان آسیای میانه پژوهش‌های بیشتری انجام دهند و مسؤلین فرهنگی کشور نیز زمینه‌های تبادل نظر و تجربه در حوزهٔ ادبیات کودک و نوجوان را، بین کشورهای فارسی زبان فراهم آورند.

منابع: 

هاشمی، جوره. چرا شَمالک وزید؟. تصویرگر: س. عمادالدین اِوا. دوشنبه:. 2008. 18 صفحه؛ رنگی. تصویری. 5000 نسخه. قطع خشتی. گروه سنی کودکان.

هاشمی، جوره. موسیقی خاموشی. تصویرگر: گنجینه ملاجان اوا. دوشنبه:. 2012. 12 صفحه؛ رنگی. تصویری. 5000 نسخه. قطع خشتی. گروه سنی کودکان.


[i]. نشلّا: شیرینی

[ii]. حولی: خانهٔ ویلایی، خانهٔ حیاط دار، حیاط

[iii]. نازبو: ریحان

[iv]. پک: غوک، غورباغه

[v]. پشته: بلندی، تل

[vi]. جَر: نهر کوچک، شکاف زمین، خندق.

[vii]. یانه: نشیب

[viii]. ماشان: گربه

[ix]. ارنگ_ ارنگ: کم کم، اندک اندک.

[x]. بویو رنگی: بوی و رنگی، در زبان تاجیکی یو (ю) به تنهایی یک حرف است.

[xi]. تار: بالا

[xii]. غیلد: غلت خوردن؛ غیلاندن: غلتاندن

[xiii] زینَه: پلّه، پلّکان.

[xiv]. دست‌پوشک: دستکش

[xv]. خپ: ساکت، خاموش، آرام.

[i]. ردیوشنوانی: رادیو

[ii]. عائد: راجع به، دربارهٔ، عائد به: دائر به

[iii]. این کتاب به زبان روسی است. به معنی «من کجا می‌گریزم» است.

[iv]. جایزهٔ دولتی ابوعبدالله رودکی جمهوری تاجیکستان در سال 2012 درعرصه ادبیات کودک و نوجوان به جوره هاشمی (هاشم اف جوره بای) برای مجموعه اشعار کودکانهٔ «بچه‌ها و کوچه‌ها» اهدا گردید. این کتاب دارای 208 قطعه شعر است که شامل 9 مجموعه با عناوین: «ر» می‌گویم من بُرّا!، از یک‌یک تا لک‌لک، گهواره گشا، دروازه بهار، عسکر چه می‌نویسد؟، اندیشه، خندانک، سروده‌ها و منظومه‌ها می‌باشد.

[v]. انق: راست، درست، معین، فهما

[vi]. چِگِل: به هم پیچیده، پیچ در پیچ، گره در گره، بی‌ترتیب و بی‌سر و نوگ؛ چِگلی: بی سر و نوگ بودن، پیچ در پیچی، سرگمی

[vii]. لاله‌یو: در زبان تاجیکی یو (ю) به تنهایی یک حرف است.

[viii]. تیره‌ماه: پاییز

[ix]. تموز: تابستان

[x]. بادک فارم وزید: باد دوست داشتنی وزید

[xi]. آرو: زنبور

[xii]. شمیدن: بوییدن، بو کردن.

[xiii]. آوریدن: آوردن

نویسنده:
پدیدآورندگان:
Submitted by editor74 on