گونیلا برگستروم، از برجستهترین خالقان کتاب تصویری سوئد، در سن 79 سالگی درگذشت. او چندین جایزهی مهم مانند جایزه آسترید لیندگرن و مدال طلای Litteris et Artibus را دریافت کرده بود.
هر سال نزدیک به یک میلیون کتاب الفی اتکینز از کتابخانههای سراسر سوئد قرض گرفته میشود. کتابهای گونیلا برگستروم تقریباً به 30 زبان ترجمه شده و از زمان انتشار نخستین کتاب او با عنوان شب بخیر، آلفی اتکینز در سال 1972، حدود 5 میلیون نسخه فقط برای بازار سوئد چاپ شده است.
محبوبترین کتابهای گونیلا، داستانی درباره دو شخصیت به نامهای بیل و بولا (Rabén & Sjögren) است؛ داستانی شخصی دربارهی خانوادهای که فرزندی با اختلال عملکرد ذهنی دارند.
گونیلا همچنین شعر و کتاب داستان هم نوشته است. او اشعاری برای آهنگهای جورج ریدل و لیبرتوهایی (اشعار اپرا) ویژهی کودکان سروده و با تئاترها و شرکتهای سازنده پویانماییهای کودکان همکاری کرده است. گونیلا گفتهها و انگارههایی فلسفی را در کتاب شعرهای الفی اتکینز گنجانده است. او همچنین تصویرگر کتابهای تصویری نیز بود.
آلفونس-بوکالن جایزهای است که به اثرات برگزیده در حوزه مربوط به فرهنگ کودک اختصاص داده میشود. این جایزه را گونیلا و ناشرش (Rabén & Sjögren) به مناسبت بیستمین سالگرد انتشار اولین کتاب آلفی اتکینز بنا نهادند.
گونیلا برگستروم روزنامه نگاری خوانده بود و از سال 1975، تماموقت تصویرگری و نویسندگی کرد. او خودش را شخصیتی عجیب و غریب میدانست، کسی که ترجیح میدهد مسیر خود را برود.
گونیلا برگستروم در بسیاری از زمینهها بدعتگذار بوده است:
- او نخستین کسی بود که از کولاژ به عنوان تکنیکی با قابلیت روایی در کتابهای تصویری استفاده کرد؛ مانند تصویری که بر جلد نخستین کتابش، Mias pappa flytta (1971) دیده میشود.
- گونیلا نخستین کسی بود که برای کودکان از طلاق نوشت (درهمان کتاب).
- اونخستین نویسندهی کودکی بود که آشکارا و صریح در کتابی دربارهی بیل و بولا، از ناتوانی در کودکان نوشت و بازتابی گسترده دریافت کرد.
- گونیلا نخستین کسی بود که کتاب تصویریای خلق کرد که در آن به طور جدی به موضوع "جنگ" پرداخته شد: کتاب الفی و بابا سرباز.
- او با خلق "بابا اتکینز" در مجموعه کتابهای الفی، نخستین نویسندهای بود که "پدر" را در نقش اصلی به جای مادر –والد محور در دنیای کتابها کودک - قرار داد.
- گونیلا نخستین نویسندهی معاصر سوئدی بود که آثارش به عربی برگردانده شدند. این اتفاق با ترجمهی دو کتاب از مجموعهی الفی در سال 1985 افتاد.
گونیلا میگوید: "مهارت چندانی درنوشتن داستانهای پری و رمانهای پلیسی ندارم... واقعیت برای من به قدر کافی جادویی است! میخواهم داستانهایی واقعی دربارهی آدمهای واقعی بگویم؛ چرا که ما در میان زندگی روزمره حیرت، وحشت و خندهی ناگهانی را تجربه میکنیم و پرسشهایی ابدی داریم. زندگی معمایی بینظیر است! پر از اتفاقات ممکن و ماجراهای تازهای که اتفاق میافتد. هر روزی جدید است. کودکان این را بهتر از هرکسی درک میکنند. ما بزرگسالها هستیم که فراموش کردهایم. میخواهم داستانهایی تعریف کنم تا این نکته را به کودکان و بزرگسالها یادآور شود و آنها بتوانند با هم بخندند و شگفتزده شوند."