ژانر کتاب کودک
خانم بَجِر هر یکشنبه به کوهِ نزدیک خانهاش میرود. او تمام حیوانات و گیاهان مسیر خود را به اسم میشناسد و به هر نیازمندی کمک میکند. او شخصیت اصلی کتاب «در راهِ کوه» است؛ کتابی که به جنبههای گوناگونی از زندگی میپردازد.
سه شنبه, ۱۴ تیر
باکستِر عاشق کتاب است و آرزو دارد که خودش هم در یک کتاب باشد. ولی درون یک داستان بودن آنقدرها هم که به نظر میرسد آسان نیست... «کتابِ باکستِر»، دربارهی عاشق کتابی است به نام باکستِر. باکستِر در کنار حیوانات دیگر زندگی میکند. او همیشه به دهکدهی کتاب میرود و درحالیکه روی گاری کوچک دستیاش چندین کتاب روی هم چیده و درون کیف و روی دستانش پر از کتاب است، با خشنودی از آنجا بیرون میآید و به خانه میرود. بعد از زمین تا سقف اتاقش را پر از کتاب میکند و لابهلای آنها به مطالعه میپردازد. او عاشق کتابهایی دربارهی گرگهای ترسناک، شیرهای شجاع، خرسهای نازنازی و خرگوشهای کوچولوی بانمک است. با خواندن این کتابها، باکستِر دوست دارد بهجای شخصیت اصلی داستانها باشد. تا اینکه یک روز آگهیای روی دیوار میبیند که در آن نوشته است: «آیا شما هم آرزو دارید در یک کتاب باشید؟ پس همین امروز در آزمون انتخاب شخصیت کتاب شرکت کنید.»
یکشنبه, ۵ تیر
یک روز صبح، اُتو، سنجاب کوچولو، جلوی در خانهاش یک گلولهی سبز خاردار پیدا میکند. توی آن یک موجود نرم و کرکی است که مرتب میگوید: «بیب» و صدا میزند: «مامان! مامان!» اتو نمیخواهد مامان او بشود، ولی پشمالو یواش یواش وارد زندگی راحت اُتو میشود و روزگار آرام او را حسابی بر هم میزند.
دوشنبه, ۳۰ خرداد
«گودی گنده» بچهفیلی است که مثل همهی فیلها جثهی بزرگی دارد، گوشهای پهنی دارد، قدمهای سنگینی برمیدارد و خرطوم دارد. او میتواند بهخوبی تمام صداهای جنگل را بشنود و گوشهایش را تکان دهد. میتواند قدمهای بزرگی بردارد و در برکههای آب بپرد. اما او یک مشکل دارد. او با خرطومش نمیتواند صدا ایجاد کند؛ همان صدای معروف فیلها که مثل صدای شیپور است.
شنبه, ۲۸ خرداد
«گالی گِلی» نام اسب آبی است که به همراه دیگر اسبهای آبی در رودخانهای نزدیک یک جنگل زندگی میکند. اسبهای آبی در رودخانه زندگی میکنند و رودخانه هرآنچه اسبهای آبی لازم دارند به آنها میدهد. گِل برای غلط زدن در آن، غذا و آب و محیطی مناسب برای زندگی.
سه شنبه, ۲۴ خرداد
دو خرگوش در حال کندن تونلی در زیر یک جادهی پررفتوآمد هستند. آنها میخواهند به سلامت به سوی دیگر این جاده برسند. جایی که پوشیده از علفهای سبز و تازه است. یکی از آنها بر کندن این تونل پافشاری دارد و دیگری ترجیح میدهد از جاده عبور کنند. اما در جاده ماشینها با سرعت زیاد عبور میکنند.
شنبه, ۲۱ خرداد
تسلط ماشینها بر آدمها موضوعی است که در دههی اخیر بسیار مطرح شده و حتی بنمایهی رمانها و فیلمهای بسیاری شده است. «کریس ریدل» نویسندهی توانای کتابهای کودک در کتاب «کارگاه وندل» به سادهترین و جذابترین شکل ممکن سعی دارد به همین موضوع اشاره کند.
سه شنبه, ۳ خرداد
بازی باب گراهام با نور خورشید شگفتانگیز است. او در کتاب «خورشید چطور به خانه کوکو رسید» طلوع خورشید را بهانهای برای نشان دادن برخی رخدادها در سراسر دنیا کرده است. این کتاب، میتواند ادامهی کتاب «دکمههای نقرهای» باشد. در یکی از صفحههای کتاب، بر دیوار خانهی کوکو، دختر داستان، نقاشی او را از جودی و جاناتان میبینیم.
چهارشنبه, ۲۱ اردیبهشت
کتاب «دکمههای نقرهای» داستان دیدن چیزها و کسانی است که روزانه به آنها توجه نمیکنیم؛ چیزها و کسانی که از ما دور هستند و نمیتوانیم آنها را ببینیم، اما شبیه همهی رخدادهای این کتاب همواره پیرامون ما در جریاناند.
دوشنبه, ۱۹ اردیبهشت
خرس دنبال برتی گذاشته در کتاب «برتی و خرس». بیمقدمه و بدون هیچ آغازی، کتاب با این جمله آغاز میشود: «چون خرس دنبال برتی گذاشته بود.» چرا کتاب این جمله را میگوید؟ چون برتی را میبینیم که دارد میدود و پشت سرش به خرسی نگاه میکند که دهانش باز است و انگار میغرد و میخواهد برتی را بخورد. غرش خرس در تصویر با هیچ واژه و نامآوایی نشان داده نشده است؛ پس شاید خرس فقط دهانش را باز کرده و چیزی نمیگوید! برتی هم پسربچهای با کلاه قرمز است که مانند همهی شخصیتهای تصویرهای پاملا آلن، تپل و بامزه است.
یکشنبه, ۱۸ اردیبهشت
کتاب «تا خانه در باران» نمایشی از رخدادهای یک شب بارانی است از فاصلههای نزدیک و دور. مادری با فرزندش در راه خانه است، سوار بر ماشین. در این شب بارانی که جادهها شلوغ و لغزنده است، کودک شاهد رخدادهایی عجیب و ساده است. ما از نماهای دور و نزدیک مانند یک فیلم، نظارهگر این داستان نمایشی هستیم. از خرگوشها و موشها و ماهیها و اردکها تا حتی حلزون. از وسایل و جزئیات لباس و ماشینها، تا خیابان و آسمان و بزرگراه. همه چیز در این کتاب دیدنی است و خواندنی.
شنبه, ۱۷ اردیبهشت
«چه کسی قایق را غرق کرد؟» با تصویری از نمایی دور آغاز میشود که دریا و خانهای را نشان میدهد که از میان تپههایش یک گاو و یک الاغ را میتوانیم ببینیم. دیدن سه جانور دیگر پشت الاغ و گاو برایمان آسان نیست. این تصویر ابتدای کتاب، آغاز داستان است اما بدون هیچ واژهای. ما تماشاچی و ببینندهی این داستان هستیم و کتاب با اولین تصویرش ما را به واقعیت فانتزی کتاب فرامیخواند. واقعیت است، چون همانند یک رخداد واقعی روایت میشود و فانتزی است، چون داستان جانورانی است که روی دوپایشان میخواهند سوار قایق شوند.
یکشنبه, ۱۱ اردیبهشت
کتاب «مرگ بالای درخت سیب» کتابی است در ستایش مرگ. از آنجایی که همه ما انسانها در تمامی دورانها به دنبال زندگی جاودانه هستیم، شنیدن این داستان دوباره آرزوی دیرینهمان را به ما یادآور میشود. آرزوی زیستن برای همیشه و زندگی بدون مرگ.
سه شنبه, ۲۲ تیر
«جادوگر بیکار: قصههایی با سه پایان» شامل چند داستان است که برای هر کدام از آنها 3 پایان نوشته است. در هر داستان نویسنده از خواننده میخواهد که خودش یک پایان را انتخاب کند یا پایانی تازه برای داستانها بنویسد.
سه شنبه, ۱۱ خرداد
«خوبه که با دیگران فرق داری» کتابی از مجموعه کتاب «دنیای دوست داشتنی من» است که درباره پذیرش خود و دیگران و داشتن اعتماد به نفس صحبت میکند. این کتاب با متنی ساده و تصویرهایی دلنشین کودک را در درک گوناگونی خودش و دیگران یاری میرساند.
دوشنبه, ۱۰ خرداد
«کتاب دوستت دارم» از مجموعه کتاب «دنیای دوستداشتنی من»، درباره عشق بیقید و شرط صحبت میکند. کودکان در این کتاب میآموزند که خودشان و دیگران را همانطور که هستند، بپذیرند.
یکشنبه, ۹ خرداد
«کتاب احساسهای خوب» کتابی از مجموعه «دنیای دوستداشتنی من» است. در این کتاب درباره کارهای ساده، اما جذابی صحبت میشود که احساس ما را خوب میکند.
یکشنبه, ۹ خرداد
کتاب «رامونای شجاع شجاع» سومین جلد از مجموعه کتاب «رامونا» ست. رامونا دوست دارد استقلال بیشتری پیدا کند و در این مسیر اولین مشکلی که باید حل شود، یکی بودن اتاقش با خواهرش بئاتریس است. اما باید دید که یک اتاق جدا میتواند به مستقل شدن رامونا کمک کند یا نه.
سه شنبه, ۴ خرداد
کتاب «رامونای آتشپاره» دومین جلد از مجموعه کتاب «رامونا» ست. موضوع این قسمت، وارد شدن رامونا به مدرسه و شروع دوره کودکستان است و معلم مهربانی که قرار است رامونا خوب بودنش را به او اثبات کند. داستان همراه شدن رامونا با دیگران که برای اولین بار بدون حضور مادر و سایر اعضای خانواده اتفاق میافتد و همینجاست که اولین قدمهای رامونای آتشپاره برای وارد شدن به جامعهای بزرگتر برداشته میشود.
سه شنبه, ۴ خرداد
کتاب «دنیای رامونا» جلد هشتم و در واقع آخرین جلد از مجموعه کتابهای «رامونا»ست. «رامونا» آمادهی رفتن به کلاس چهارم شده. الان خواهر کوچکتری دارد به نام «روبرتا» که باید بعضی از مسئولیتهای نگهداری از او را هم به عهده بگیرد و بالاخره توانسته یک دوست دختر صمیمی به اسم «دیزی» برای خودش داشته باشد.
دوشنبه, ۳ خرداد