کتاب های ادبیات داستانی برای کودکان

داستان یک سلسله وقایع حقیقی یا غیرحقیقی است که به طور زنده و آمیخته با جزئیات بیان شده باشد به نحوی که متخیله خواننده یا شنونده بتواند آن‌ها را در لحظه مجسم کند. داستان، ساخته و پرداخته‌ی ذهن خلاق فردی به نام نویسنده است. گرچه از واقعیت‌های بیرونی برداشت‌هایی شده است، ولی همه‌ی این واقعیت‌ها از صافی ذهن، عواطف و احساسات و پیش‌دانسته‌های نویسنده گذشته و از پایگاه و موقعیت اجتماعی او نشأت گرفته است و با کمک ذهن خلاق خواننده و مشارکت اوست که کامل می‌شود. داستان‌های کودکان و نوجوانان نیز قائل این تعریف هستند، خواه داستان‌های کاملاً تخیلی و فانتزی‌گونه باشد یا واقعی.

زیردسته‌بندی‌ها
"ارین لو"، "ژانویه کار" و "موش گالن" کودکان یتیمی هستند که حتی نام واقعی خود را نمی دانند. آنها در وایت گیتز همراه با کودکان بی سرپرست دیگر زندگی می کنند، در خانه ای که شاید عذاب آورترین بخش زندگی در آن، دلسوزی های تهوع آور و غیرقابل تحمل "خانم مورین"، رئیس این یتیم خانه باشد.
جمعه, ۸ خرداد
همه ‌اش تقصیر آن جد خوک‌ دزد بی‌بو و خاصیت بود، وگرنه استنلی یلنتس با آن هیکل چاق در مدرسه مسخره نمی‌شد، به خاطر جرمی که مرتکب نشده بود به این اردوگاه لعنتی نمی‌آمد، هر روز در گرمای طاقت‌‌فرسا، یک گودال عمیق نمی‌کند و از همه مهم‌‌تر در حالتی‌ که توی یک گودال، بدون حرکت ایستاده است ثانیه ثانیه منتظر مرگ نبود.... اما در همین لحظه او خوشبخت‌‌ترین نوجوان در سرتاسر تگزاس بود.
پنجشنبه, ۷ خرداد
بر بال های صلح به کجا می توان رفت؟ رضی هیرمندی که پیش از این مجموعه ای از آثار سیلوراستاین و ۱۵ کتاب قصه از دکتر زیوس و نیز قصه هایی از مارتین وادل و رولد دال را برای کودکان ترجمه کرده، این بار سراغ کتابی رفته است که حدود ۶۰ شاعر، نویسنده و تصویرگر از سراسر جهان دست به دست هم داده اند و آن را از کار در آورده اند. لابد می پرسید این همه هنرمند سر چه چیزی در یک جا گرد آمده اند. جواب این است: صلح.
چهارشنبه, ۲۳ اردیبهشت
خانم "لیزی" شصت و هفت ساله، پس از بازگشت از بیمارستان، یک خفاش در خانه خود می‌یابد. او نام "ومپرل" را برای خفاش انتخاب می کند و سعی می کند تا با تهیه شیر برای او، حس خونخواری را در این خفاش از بین ببرد. اگرچه تجربیات بعدی نشان می دهد که خفاش چندان هم نسبت به آدم‌ها بی‌تفاوت نیست. او هم مثل همه خفاش‌های دیگر، غذای خود را از بدن انسان‌ها تامین می‌کند، اما به نوعی دیگر...
پنجشنبه, ۱۷ اردیبهشت
یک روز غروب که "هوگارت" پس از ماهیگیری به تماشای دریا ایستاده بود ناگهان حس غریبی در وجودش جاری شد. احساس کرد کسی اورا تماشا می کند. ترسید. سرش را برگرداند و دامنه پر شیب صخره ها را نگاه کرد. در بالای خط افق، درست روی لبه آن، در گرگ و میش غروب دو چشم سبز می درخشید. هیکل سیاه عظیمی خود را از پرتگاه بالا کشید. ناگهان، هوگارت با مرد آهنی غول پیکری مواجه شد. هوگارت پا به فرار گذاشت. به خانه که رسید نفس نفس زنان فریاد زد: " پدر یک مرد آهنی، یک غول آهنی بالای تپه است."
پنجشنبه, ۱۳ فروردین
كتاب ۱۶ داستان كوتاه واقعی و مصور، با موضوع‌های دوستی، سینما، سفر، بازی، تنهایی و نیازهای بنیادین دوران كودكی دارد. داستان‌های نیكولا، هركدام به نوعی برای او سفر به شمار می‌آیند. او دوست دارد از دستگاه تایپ اداره‌ پدرش استفاده كند.
یکشنبه, ۱۸ اسفند
مطالب کتاب درباره‌ علایق کودکان و خلاقیت و تفکر آ‌ن‌ها برای حل مشکلات خود است. ساختار کتاب داستان‌واره و آموزش آن نیمه مستقیم است. اطلاعات و زبان بیان اثر با درک و دانش گروه سنی مخاطب همخوانی دارد.
شنبه, ۱۷ اسفند
كتاب شامل ۸ داستان از زبان جانوران است. دكتر دولیتل، شخصیت اصلی، زبان جانوران را می‌فهمد. به خاطراتشان گوش می‌دهد و در ماجراهایشان نقش دارد. موضوع بنیادین این ۸ داستان فانتزی كوتاه و جانوری، عشق انسان به جانوران و نگهداری از آن‌هاست. دكتر دولیتل، شخصت اصلی، دوستدار جانوران و شخصیت‌های فرعی سگ، چلچله و سگ دریایی‌اند. ماجراها در كشور انگلستان در زمان حال رخ می‌دهند. زبان كتاب روایتی و طنزآمیز است.
چهارشنبه, ۱۴ اسفند
هالینکا دختری نوجوان، تنها و نیازمند به محبت است که به علت رفتار نامهربان مادر در یک پرورشگاه در آلمان زندگی می کند. داستان از زبان او روایت می شود. او اصالتا لهستانی است، اما همواره اصرار دارد که لهستان، زبان لهستانی، مادر و خاطرات او را فراموش کند.
چهارشنبه, ۱۴ اسفند
مجموعه ی کیتی دختر آتیش پاره از مجموعه کتاب هایی است که میان کودکان طرفداران زیادی دارد. مجموعه داستان های کیتی دختر آتیش پاره را بل مونی نویسنده ی انگلیسی کودکان با الهام از دخترش نوشته است.
دوشنبه, ۱۲ اسفند
آرتمیس فاول، نوجوان نابغه، تابلوی گران‌قیمت دزد اجنه را با کمک باتلر از صندوق امانات بانک مونیخ می‌دزدد و برای انجام آزمایش‌های لازم به اتاقش در هتل می‌برد. درست در همین موقع، دشمن او اوپال، موشکی مسلح به بیوبمب به سوی او می‌فرستد اما سروان هالی شورت که با کمک فرمانده‌اش، روت، متوجه نیرنگ و هدف اوپال شده‌ است، ماموریت می‌یابد که جان آرتمیس را نجات دهد و در دام اوپال می‌افتد.
شنبه, ۱۰ اسفند
یک شب پسری در خانه باب و جون؛ پیرمرد و پیرزنی کهنسال (کفاش و رختشوی)، را می‌زند و پناه می‌خواهد و در معرفی خود می‌گوید: "من موش بودم." باب و جون اسم او را راجر می‌گذارند و در صدد پیداکردن خانواده‌اش برمی‌آیند اما هیچ سرنخی پیدا نمی‌کنند.
شنبه, ۱۰ اسفند
آلیس هنرید دختری نابغه است که با پدربزرگ ریاضی‌دان خود در امریکا زندگی می‌کند. وزارت دفاع ایالات متحده امریکا در سال ۱۹۴۳ برای پایان دادن به جنگ دوم جهانی، دست به تجربه‌ عجیب نامرئی کردن یک ناوشکن آمریکایی ‌می زند.
شنبه, ۱۰ اسفند
جك و آنی به خانه درختی می‌روند. مورگن لفی كه همیشه آن‌ها را به مأموریت می‌فرستد، این بار از آن‌ها می‌خواهد كتابی از دوره‌ روم باستان و‌ شهر پمپی را پیش از مدفون شدن شهر زیر خاكستر آتشفشان بیاورند.
دوشنبه, ۵ اسفند
کتاب عصر دایناسورها از مجموعه داستان‌های تخیلی ـ علمی خانه درختی سحرآمیزست. در داستان عصر دایناسورها آنی و جك ۷ و ۸ ساله در راه مدرسه به خانه‌ خود در پنسیلوانیا، به كلبه‌ای جنگلی (خانه درختی) می‌رسند كه پر از كتاب است. آن‌ها كتاب دایناسورها را برمی‌دارند و با آن به زمان و مكان دایناسورها سفر می‌كنند و اطلاعاتی درباره‌ی طبیعت، تاریخ، جغرافیا و موجودات روی زمین در‌آن دوره به دست می‌آورند و سپس به خانه‌ خود برمی‌گردند. این داستان یك فانتزی با موضوع سفر به زمان‌های گذشته است. زبان روایی كه همراه با گفت و گو و پرسش و پاسخ و تصویرها سیاه و سفید و با متن همراه‌اند.
یکشنبه, ۴ اسفند
جك و آنی خواهر وبرادر ۷ و ۸ ساله،‌ با خانه درختی سحرآمیز به چین در زمان نخستین امپراتور آن می‌روند. آن‌ها باید یك كتاب افسانه‌ای را پیش از آنكه امپراتور - پادشاه اژدها - آن را بسوزاند با خود بیاورند.
یکشنبه, ۴ اسفند
رمانی تاریخی است كه چند راوی دارد. آن ها چند روایت را در كنار هم نقل می كنند. اولین راوی "من"، خود نویسنده است كه مستقیماً در امور دخالت می كند. راویان دیگر مینا، زهره و میرزا جعفر خان میرزا باشی هستند.
یکشنبه, ۴ اسفند
کوچولو (پرنیان) شخصیتی خیالی و جزٔ اهداکننده‌ی رویا به آدمیان است. این شخصیت‌ها با لمس اشیای متعلق به آدمیان، خاطره‌های زیبای آنان را جذب می‌کنند و بعد با تمرکز بر آنها، آن خاطره‌ها را وارد رویاهای انسان‌ها می‌کنند و با رویاهای شیرین به آدمیان آرامش و تعادل می بخشند.
شنبه, ۳ اسفند
داستان، ماجرای پسر بچه ای تنهاست كه زمانی لاك پشتی داشته. يك روز لاك پشتش گم می شود. حالا بعد از چند سال كه محلشان عوض شده است و به خانه و محله و مدرسه ای جديد آمده اند با پسری روبه رو می شود كه آن لاك پشت را به يادش می آورد.
دوشنبه, ۲۸ بهمن
«سارا» دختری ۱۴ ساله است که با برادر، خواهر و عمه اش در خانه ای ویلایی در کنار دریاچه کوچکی زندگی می کند.او در سن بلوغ است و از همه چیز و همه کس ناراضی است. سارا، برادرش چارلی را که ده سال دارد، اما به علت بیماری دچار معلولیت ذهنی شده به کنار دریاچه و تماشای قو ها می برد. چارلی بسیار تحت تاثیر قرار می گیرد و نیمه شب برای دیدن قوها از خانه بیرون می رود و در جنگل گم می شود. سارا به همراه دوستش که او هم پسری تنهاست، چارلی را پیدا می کنند و در این جست و جوست که سارا به گونه ای خود را می یابد.
یکشنبه, ۲۷ بهمن
ناهی دختربچه ای است كه فروشنده ای دوره گرد از كنار دريا پيدا كرده و در يكی از روستاهای جنوب او را به زنی سياه به اسم دده بمباسی سپرده است. اسم او را بر وزن ماهی، ناهی می گذارند چون فكر می كنند دختر درياست.
یکشنبه, ۲۷ بهمن
آرمان پیرمردی فقیر و ولگرد و بی‌خانمان است که زیر یکی از پل‌های پاریس زندگی می‌کند و تمام دارایی او در یک گاری خلاصه می‌شود که با خود به این‌جا و آن‌جا می‌کشاند و هرچه گیرش می‌آید درونش می‌ریزد.
دوشنبه, ۳۰ دی
مادر، آنجل سیزده ساله و برادرش برنی هفت ساله رابه مادرشوهرش می سپارد. پدر به دلیل قتل و سرقت در زندان به سر می برد و مادر نیز حوصله و توان نگهداری از بچه ها را ندارد. آنجل در خانه ی مادربزرگ پدری شرایطی سخت و بحرانی را سپری می کند و در عین حال مواظب برادرش نیز هست. آشنایی با مردی عجیب که در کاروان زندگی می کند و در شب های صاف به رصد ستارگان می پردازد، باعث علاقه مندی آنجل به این سرگرمی تازه می شود و این مرد که بعدها درمی یابد عمویش بوده است، در هنگام مرگ، تلکسوپ خود را به او می بخشد. سرانجام امید زندگی دوباره و در کنار هم، برای خانواده می درخشد.
یکشنبه, ۲۹ دی
جوانی هندی به نام گویند که همسرش جوتی نام دارد، با همکاری خانواده‌ای انگلیسی؛ چدویک، برای ادامه‌ی تحصیل راهی انگلستان می‌شود. این خانواده‌ی انگلیسی پس از غرق شدن فرزندشان و شروع جنگ و ناامنی در هند، تصمیم به بازگشت به کشور خود می‌گیرند.
شنبه, ۲۸ دی