کتاب های ادبیات داستانی برای کودکان

داستان یک سلسله وقایع حقیقی یا غیرحقیقی است که به طور زنده و آمیخته با جزئیات بیان شده باشد به نحوی که متخیله خواننده یا شنونده بتواند آن‌ها را در لحظه مجسم کند. داستان، ساخته و پرداخته‌ی ذهن خلاق فردی به نام نویسنده است. گرچه از واقعیت‌های بیرونی برداشت‌هایی شده است، ولی همه‌ی این واقعیت‌ها از صافی ذهن، عواطف و احساسات و پیش‌دانسته‌های نویسنده گذشته و از پایگاه و موقعیت اجتماعی او نشأت گرفته است و با کمک ذهن خلاق خواننده و مشارکت اوست که کامل می‌شود. داستان‌های کودکان و نوجوانان نیز قائل این تعریف هستند، خواه داستان‌های کاملاً تخیلی و فانتزی‌گونه باشد یا واقعی.

زیر دسته بندی ها
کلاریس که در کلاس پنجم درس می خواند، در پاسخ به سوال معلمش که چرا اسم کتاب بچه اقیانوس است نمی تواند در برگه امتحانی اش جوابی بنویسد. او کتاب را نخوانده و برای آن که در درس فرانسه نمره ی صفر نگیرد دروغ بزرگی می گوید. او می گوید پدر و مادرش والدین واقعی او نیستند و هفته ی گذشته در گیر این مسئله بوده است. همین دروغ او را با واقعیت تکان دهنده ای روبرو می کند. پدر و مادرش در کودکی او را به فرزندی قبول کرده اند!!
شنبه, ۳ تیر
"ارویج" دختر کوچکی است که از نقل مکان پدر و مادرش به شهر جدید ناراضی است. او تمام دوستان و مدرسه اش در پاریس را ترک کرده و در مدرسه ی جدید خیلی تنهاست. برای پیدا کردن دوست پرسش هایی می کند و از یکی یکی بچه های کلاس می پرسد اما موفق نمی شود برای خود دوستی بیابد.
شنبه, ۳ تیر
پسر کوچولویی به نام المر گربه پیر و ولگردی را با خود به خانه می برد، امّا مادر به او اجازه نمی دهد که از گربه نگهداری کند و گربه را از خانه بیرون می اندازد. المر با گربه همدردی می کند و از آرزوی پرواز با او صحبت می کند.
دوشنبه, ۲۲ خرداد
مجموعه سه داستان پیوسته به نام های تولد، عروسی و مرگ است. در داستان تولد خیال، راوی را نیمه شب بیدار می کند تا بر بالین کیف که در حال زایمان است ببرد و سرانجام کیف سه قلو می زاید.
شنبه, ۱۳ خرداد
به نظر شما همه ی نامادری ها مثل نامادری سیندرلا بدجنس اند؟ آیا همه ی آنها زشت و بداخلاق اند؟ همه می خواهند کاری کنند که فرزند ناتنی آنها فراری شود؟... .
سه شنبه, ۹ خرداد
"چند تا پرنده بودند که موزهای تازه را می دزدیدند. آن ها توی جنگل میمون ها پرسه می زدند و هرچه سر راهشان بود خراب می کردند."  آیا میمون ها موفق می شوند موزها را از دست دزدها نجات بدهند؟"
دوشنبه, ۱ خرداد
جو کلاس اول را به پایان رسانده و در حال گذراندن تعطیلات تابستان است. برای او روزهای شنبه روز ماجراجویی است. او وسایل لازم مانند قطب نما، یک بطری آب و کمی پول با خود برمی دارد و به گردش می رود. او می تواند از روی نقشه ای که پدر برایش گرفته موقعیت خانه را شناسایی می کند.
دوشنبه, ۱ خرداد
شگفت زده یا سینما رمان (۲) مشابه رمان اختراع هوگوکابره از همین نویسنده است اما متن و تصاویر آن هر یک داستان دو فرد را به تصویر می کشند که در صفحه های پایانی کتاب، هر دو داستان یکی می شوند. این کتاب داستان دو شخص را روایت می کند؛ داستان رز، دختری از اهالی نیوجرزی در سال ۱۹۲۷ که به صورت کاملاً تصویری روایت می شود و داستان بن، پسری از اهالی گانکلینک لیک در سال ۱۹۷۷ که کاملاً به صورت متن به مخاطب ارائه می شود. اما در پایان هر دو داستان با هم تلاقی می کنند و بن و رز درمی یابند که چگونه داستان زندگی هر یک به دیگری ارتباط دارد.
دوشنبه, ۱ خرداد
بن پسری خجالتی و کم حرف است و به همین دلیل همکلاسی‌هایش به او میگو می‌گویند. او به جمع کردن صدف هم علاقمند است. بنابراین زمانی که خانم فریمن معلم کلاس سال بعد به آنان پیشنهاد می‌کند یک کار تحقیقی برای تابستان انجام دهند، بن تصمیم می‌گیرد مجموعه صدف‌هایش را کامل کند. او هیچ فرصتی را برای انجام این کار از دست نمی‌دهد: چه در تعطیلات با مادرش در کنار ساحل کامبرساندز و چه همراه خاله اش جنا در یک ساحل صخره‌ای.
دوشنبه, ۱ خرداد
خاله پیرزن لب دریا نشسته بود که ناگهان توی آب می افتد. هشت پای گرسنه ای با دیدن خاله دهانش آب می افتد و سراغ خاله پیرزن می رود و از او می پرسد که کجا می رود. خاله برای نجات خود می گوید که به خانه پسرش، دیو سیاه دم به سر می رود.
دوشنبه, ۴ اردیبهشت
زمستان طولانی شده است و به پایان نمی رسد. هیچ کس دلیلش را نمی داند. آد، پسری نوجوان، با پایی معلول که ناپدری اش نیز به او توجهی ندارد، از خانه می گریزد. راه رفتن در برف و سرما برایش سخت است و او به زحمت با کمک چوب زیر بغلش راه می رود.
یکشنبه, ۳ اردیبهشت
داستانی در فضای آلمان و به سبک گوتیک و اسرارآمیز، ماهرانه، پیچیده، سرگرم کننده، ترسناک، هیجان انگیز و هوشمندانه است. قصه ای پریانی برای کودکان و داستانی تفکربرانگیز و هنرمندانه از نظر روایت برای بزرگسالان. داستانی در ژانر وحشت درباره ی خیر و شر، مهربانی و خودخواهی، زندگی و هنر.
شنبه, ۲۶ فروردین
در روزگار قدیم که فکر و ذکر همه ی شاهزاده خانم ها زیبایی بود، در سرزمین خیالی "دم پختک" شاهزاده خانمی به دنیا می آید به نام "رز" که بسیار زشت است. او در آرزوی زیبا شدن و ازدواج با شاهزاده ی سرزمین سبزیجات به یک پری مهربان و نیروی جادویی اش متوسل می شود. پادشاه، پدر رز، مردی نادان است که از هر چه خرد و خردمند بود بیزار است و خردمندان را از کشورش بیرون می کند. اما دلقک دربار که مردی خردمند و قدرتمند است با ترفندی خود را در دل پادشاه جا کند تا بتواند خردورزی را به کشور باز گرداند.
دوشنبه, ۱۴ فروردین
این کتاب مجموعه شامل چهار داستان کوتاه بنام های: "یک روز یک آقاهه"، "مانی شست و شو"، "داستان عبرت آموز یک درخت سیب"، "دزدی که پروانه شد" است.
دوشنبه, ۲۲ اسفند
در زمان حمله ی دوم مغول به ایران قلعه ی الموت در محاصره ی سپاه مغول قرار گرفت. سپاهیان هلاکو قصد داشتند فداییان الموت و جنگاوران را به زیر یوغ خود در آورند و قلعه را تسخیر و کتابخانه ی پژوهشی و ارزشمند آن را نابود کنند. عده ای از بزرگان و سالخوردگان الموت راه چاره را در مصالحه و مذاکره با خان مغول و تسلیم قلعه بدون خونریزی مردم و نابودی آن می بینند.
یکشنبه, ۲۱ اسفند
در مدرسه کلمنتین همه دانش آموزان در تلاش هستند برای سفر بهاری خود پول تهیه کنند. کلاس سومی‌ها و چهارمی‌ها تصمیم دارند استعدادهای خود را در مراسمی به نمایش بگذارند. امّا کلمنتین کار ویژه‌ای که مناسب این برنامه باشد به فکرش نمی‌رسد.
چهارشنبه, ۳ اسفند
کتاب «میک هارته این‌جا بود» روایت فیبی از مرگ برادرش است. میکِ هشت‌ساله در تصادف با دوچرخه جانش را از دست داده است. مادر، پدر و خواهرش هر یک به شکلی غمگین و سوگوار هستند. فیبی ضمن مرور خاطرات میک، رویارویی خود و والدینش با این حادثه‌ی ناگوار را تعریف می‌کند.
چهارشنبه, ۳ اسفند
"حقیقت دارد من یک فیلسوف کوچکم" کتابی است در هشت دفتر، به شکل خاطره نویسی یک کودک که در هر دفتر از موضوعاتی چون حسادت ها، تفاوت ها، دلخوشی ها، غم ها، نگرانی ها، تنهایی ها و با هم بودن ها، جور دیگر بودن ها، ظاهر و درون انسان ها، حسرت خوردن ها، پرسش ها و پاسخ ها و چگونگی طرح آن ها، بیماری و پیری، درد داشتن ها و بسیاری نکته های ریز فلسفی و روانشناختی صحبت می کند.
سه شنبه, ۲ اسفند
تا حالا شنیده اید یک دیو زمینی بخواهد از شرایط زندگی خود در غار زیر انبار قدیمی باغ دست بردارد، به خانه ی آدم ها برود، تمام عادت های خود مانند تف کردن، آروغ زدن، نخوردن کرم خاکی و... را فراموش و با مقررات انسان ها زندگی کند، هر چند سخت باشد؟
چهارشنبه, ۲۶ بهمن
"موزا" پسری ۹ ساله و دورگه ای است که با پدربزرگش در دهکده ای در صحرای لاکوتا در میان سرخپوستان زندگی می کند. مادر سرخپوستش در هنگام تولد او می میرد و پدر سفید پوستش پزشکی است که موزا هرگز او را ندیده و در کلان شهری (تکنوسیتی) ساخته شده ی دست انسان و با استفاده از تکنولوژی مدرن و هوای مصنوعی زندگی می کند.
چهارشنبه, ۱۹ بهمن