معرفی کتاب های مناسب برای کودکان ۷ - ۹ سال

در این صفحه کتاب های مناسب برای کودکان ۷ - ۹ سال معرفی شده‌اند.

در سال‌های نخست دبستان که کودکان با خواندن و نوشتن آشنا شده‌اند، می‌توانند کتاب‌هایی با متن ساده و کوتاه را خودشان بخوانند. بنابراین بهتر است علاوه‌بر بلندخوانی برای کودکان، گاهی هم اجازه دهیم خود کودکان کتاب به دست بگیرند و از خواندن کتاب لذت ببرند. این کار به آن‌ها اعتمادبه‌نفس می‌دهد که مهارت‌های خود را به‌کار گیرند و در جهت تقویت این مهارت‌ها تلاش کنند.

کتاب‌هایی با موضوع مهارت‌های زندگی، ارزش‌های زندگی، محیط زیست و کتاب‌های تصویری برای این گروه سنی مناسب است. بهتر است کتاب‌هایی که به‌صورت غیرمستقیم به کودکان آموزش می‌دهند را در دسترس‌شان قرار دهیم.

زیر دسته بندی ها
پیت می خواهد چیزی بپوشد که معرکه شود. او از همه، از مادر تا راننده ی اتوبوس مدرسه و قورباغه بدعنق راهنمایی می خواهد. هر کسی پیشنهادی می دهد. 
یکشنبه, ۵ دی
کتاب «صدای رنگ‌ها»، در واقع داستان زندگی واسیلی کادینسکی، نقاش روس است. داستان ماجرا را از زمانی تعریف می‌کند که واسیلی یک پسربچه است و کسی در خانواده ذوق او در نقاشی و سبک نقاشی کردنش را درک نمی‌کند. اعضای خانواده او را به نوعی وادار می‌کنند تا در رشته حقوق تحصیل کند. واسیلی یک توانایی خاص دارد، او می‌تواند صدای رنگ‌ها را بشنود.
چهارشنبه, ۱ دی
خانم و آقای هیولا منتظر شکستن تخم‌ها و تولد بچه‌هایشان هستند. از تخم اول یک پسر سبز رنگ بیرون می‌آید که نامش را وحشتناک می‌گذارند و از تخم دوم دختری بنفش که نامش ترسناک می‌شود. خانواده‌ی هیولاها بی‌صبرانه منتظر بیرون آمدن بچه هیولای سوم هستند. اما وقتی هیولای سوم با آن بدن کرکی و نرم صورتی و بامزه از تخم بیرون آمد همگی تعجب می‌کنند. از تخم سوم یک پسر بامزه‌ی پشمالوی صورتی با چشمان آبی بیرون می‌آید که اصلا شبیه هیولاها نیست. پدر و مادر هیولای صورتی و بامزه نام او را عجیبک می‌گذارند.
یکشنبه, ۲۸ آذر
کتاب «باستر خرگوشک عاشق کتاب خواندنه» داستان خرگوشکی است که عاشق کتاب خواندن است اما دوستانش علاقه‌ای به خواندن ندارند و فکر می‌کنند کتاب خواندن کسل‌کننده است. در یک روز بارانی که خرگوشک و دوستانش نمی‌توانند از خانه بیرون بروند، خرگوشک کتاب‌هایش را به آن‌ها امانت می‌دهد تا بخوانند و سرگرم شوند.
چهارشنبه, ۲۴ آذر
افسانه ای از قاره ی سیاه و مردمانی که در حاشیه ی صحرا، با آداب و سنن خاص خود، زندگی می کنند. آکلی، پسر بچه ی صحرا نشین، به مادر می گوید که بزرگ شده و می خواهد به شهر برود تا شمشیرش را از عمویش بگیرد. مادر او را از رفتن به این سفر نهی و خطر دیوهای صحرا را گوشزد می کند، اما مخالفت جدی با او ندارد.
دوشنبه, ۲۲ آذر
 شلی، یک گوسفند زیباست که پشم‌های جذابش را دوست دارد. او دلش می‌خواهد پشم‌هایش مثل بقیه‌ی گوسفندها چیده شود، اما مادرش به او می‌گوید هنوز برای این کار کوچک است. شلی هر روز بزرگ‌تر می‌شود و مانند هر بچه‌ی دیگری به تدریج درس‌هایی می‌آموزد. در ابتدا شلی تصمیم می‌گیرد پشم‌های زیبایش را برای خودش نگه دارد و آن‌ها را با دیگران به اشتراک نگذارد، اما در انتها با راهنمایی یک جغد دانا متوجه می‌شود زیبایی واقعی پشم‌هایش وقتی دیده می‌شود که آن‌ها را به اشتراک بگذارد.
شنبه, ۲۰ آذر
معرفی کتاب بچه رام کننده اژدها شترق، بوم، دنگ، یک اژدهای بزرگ رنگارنگ با دود نقره‌ای سر و کله‌اش پیدا می‌شود. اژدها به دنبال گنج است، اما به نوزادی بر می‌خورد که پاسخ تهدیدهایش را با ا دَ دَ، غو غا غو، آروغ زدن و ترررررر، کثیف کردن پوشکش، می‌دهد. تا جایی که اژدها هنگام عوض کردن پوشک نوزاد با دلخوری زیر لب غرغر می‌کند این که گنج نیست! اژدها برای ترساندن کودک او را به آسمان تاریک می‌برد.
چهارشنبه, ۱۷ آذر
داستان های فکری مجموعه ی ده داستان مصور با موضوع هایی مانند ترکیدن بادکنک، کفش های هشت پا، گلو درد زرافه و... است. در این داستان ها، کودک در عین غوطه ور شدن در دنیای تخیلی هم جنس دنیای خودش با مفاهیمی مانند بزرگ و کوچک، راست و چپ، بالا و پایین و هنگام ظهر آشنا می شود و مفاهیمی مانند نسبی بودن را تجربه می کند. در برخی از داستان ها، تصاویر هنرمندانه تخیلی در متن را گسترش داده است و حس زیبایی شناسی مخاطب کودک را برمی انگیزد.
دوشنبه, ۱۵ آذر
کتاب « کلاه ماهی بزرگه گم شده » داستانی است درباره یک ماهی کوچولو که از کلاه یک ماهی بزرگ خیلی خوشش آمده است! ماهی کوچولو کلاه ماهی بزرگ را در خواب می‌دزدد و به جایی پر از گیاه و علف می‌رود تا مخفی شود. او امیدوار است که ماهی بزرگ متوجه نشود و در حال فرار خود را دالداری می‌دهد. اما ماهی بزرگ کلاهش را خیلی دوست دارد و بلافاصله پس از بیدار شدن می‌فهمد که چه اتفاقی افتاده است و برای پیدا کردن دزد کلاهش به راه می‌افتد و برخلاف پیش‌بینی‌های ماهی کوچک، کلاهش را پس می‌گیرد.
دوشنبه, ۱۵ آذر
«قورقوری کوچولو بزرگ می‌شود!» داستان بچه قورباغه‌ای است که از تغییرات بدنش و بزرگ شدن می‌ترسد. اما به تدریج متوجه می‌شود بزرگ شدن هم خوبی‌های خودش را دارد.
سه شنبه, ۹ آذر
زندگی بدون رویا کابوسی تلخ است. زندگی بدون تخیل آدمی سنگین و سخت است. رویاهای شیرین آدمی است که به زندگی رنگ و بویی تحمل پذیرمی دهد.یکی از جاهایی که می شود رویاها را به تصویر کشید، کتاب های تصویری کودکان است؛ آن جا که مرزهای واقعیت شکسته می شود و با خیال انگیزی و رنگ، دنیای تازه ای برای کودک تصویر و ترسیم می شود.
یکشنبه, ۷ آذر
ارنست، جهانگرد و عکاس، با کشتی بخار به سرزمین سرخپوست ها می رود تا در یکی از صخره های معروف آن دیار از جنگ بین ژنرال کاسترو سرخپوست ها عکس بگیرد. همه جور موجودی سوار کشتی هستند، از شکارچی معروفی که همیشه تفنگ به دست دارد تا کارآگاه پینکرتون معروف با پنج پلیس مخفی اش.
یکشنبه, ۷ آذر
هر چیزی را دور نریز پیشنهادی بسیار جدی است اما ساده و جالب به بچه هاست، نویسنده معتقد است برای این که جهان پاکیزه ای داشته باشیم، به کمک همه ی آحاد جامعه نیاز است، این کتاب راه های مشارکت بچه ها را نشان می دهد، همه ی ما آرزو داریم خانه ای زیبا، شهری زیبا، کشوری زیبا و سرانجام جهانی زیبا و دور از آلودگی داشته باشیم، اما فقط داشتن آرزو کافی نیست، باید از همین لحظه و از خودمان شروع کنیم.
شنبه, ۶ آذر
پرنده کوچولو در راه رسیدن به خانه، با دوستان قدیمی اش رو به رو می‌شود که هر یک پرسش یا نگرانی ای درباره ی اینترنت و دنیای مجازی دارند، پرسش هایی درباره ی مزاحمان اینترنتی، ویروس‌های کامپیوتری‌، ارسال کننده ی عکس نامناسب و درخواست غریبه‌ها برای اطلاعات شخصی. پرنده کوچولو، برای هر یک از این موارد یک راه حل ساده دارد که به بچه ها یاد می‌دهد چطور در فضای مجازی ایمن بمانند و آن آگاه کردن پدر و مادرشان از این مسئله است.
شنبه, ۲۹ آبان
«نویل» داستان پسر کوچکی است که به همراه خانواده‌اش به خانه جدید اسباب کشی می‌کند. هیچ‌کس نظر او را درباره اسباب‌کشی نپرسیده است. او حالا هیچ دوستی ندارد و تنهای تنهاست و بدترین بخش ماجرا هم همین است.
شنبه, ۲۲ آبان
جیک و لی لی دو قلو هستند. آن ها درست با ۱۱ دقیقه اختلاف داخل یک قطار هنگام عبور از یک تونل ۱۰ کیلومتری بدنیا آمده اند. با وجود اختلاف اندکی در علایق و رفتارها، همانند دو نیمه یک سیب هستند. زمانی که کوچک بودند بهترین دوست های هم بودند و همیشه با هم. آن ها ارتباط ویژه ای با یکدیگر داشتند که گاه از حیطه کلام خارج بود و نام این ارتباط را «گومبلا» گذاشته بودند. زیرا واژه ای که بتواند بیانگر این رابطه باشد برای آن پیدا نمی کردند. اما وقتی به سن ۱۱ سالگی می رسند همه چیز تغییر می کند؛ باید هر یک اتاق جداگانه ای داشته باشند و جیک نیز به گروهی از پسران محله می پیوندد و جدایی جیک و لی لی از آن زمان آغاز می شود. لی لی از این موضوع بسیار غمگین و افسرده است. او نمی تواند زندگی بدون جیک را تصور کند. از سوی دیگر جیک که تحت تاثیر دوستان ناباب قرار گرفته است دیگر برای او جیک سابق نیست. بدون جیک لی لی کیست؟ و این جیک جدید کیست؟
چهارشنبه, ۱۹ آبان
چه قدر طول می کشد تا تاثیر تلنگری که به شما زده می شود کاملا از خاطرتان برود؟ به نظرم پاسخ این پرسش بستگی به این دارد که کجای شما تلنگر خورده باشد، در چه وضعیت ذهنی و روحی ای این تلنگر را خورده باشید، و بالاخره هر چه قدر این تلنگر توانسته باشد شما را تکان بدهد. اما بچه ها، منظورم کودکانی است که در نخستین دهه ی زندگی خود به سر می برند. ممکن است تلنگرهایی را تجربه کنند که تاثیرشان تا مدت ها، حتی شاید تا آخر عمر، باقی بماند. کتاب قصه ها قورت دادنی در واقع مجموعه ای از قصه های بسیار بسیار کوتاه است که می خواهد چنین تلنگرهایی به ذهن و روح بچه ها بزند.
دوشنبه, ۱۷ آبان
زمستان است و برف سنگینی باریده است. در خانه جغد چندین بار به صدا در می آید. اما هیچ کس پشت در نیست. سرانجام جغد به این نتیجه می رسد که حتما زمستان است که در می زند و او را به داخل خانه دعوت می کند. زمستان با هیاهوی وارد خانه می شود، آتش شومینه را خاموش می کند، سوپ او را به یخ تبدیل می کند و خانه جغد را حسابی به هم می ریزد.
شنبه, ۱۵ آبان
می یو پسر ۹ ساله ی یتیمی است که زن و شوهری او را به فرزندخانودگی می پذیرند. آن ها که از پسربچه ها بیزارند، با او بسیار نامهربان هستند و از او می خواهند که از جلو چشم ها آن ها دور باشد. می یو آرزو دارد پدری مهربان همانند پدر دوستش داشته باشد.
چهارشنبه, ۱۲ آبان
یک روز جانوران جنگل متوجه رخ دادن اتفاقات عجیب و غریبی در دور و برشان می‌شوند. درخت‌ها و شاخه‌هایشان یکی یکی ناپدید می‌شوند. چه اتفاقی دارد می‌افتد؟ جانوران دست به کار می‌شوند تا این معما را حل کنند. پس از جستجوهای فراوان و بررسی شواهد مقصر پیدا می‌شود؛ خرس درختان را قطع می‌کند و به خانه می‌برد. اما برای چه کاری؟ مسابقه‌ی سالانه‌ی موشک‌پرانی نزدیک است و خرس چون نابلد است و نیاز به تمرین دارد.
سه شنبه, ۲۷ مهر