کتاب «کمی گم شده ام» داستان جغد کوچولوی خوابآلویی است که از لانهشان بالای یک درخت بلند بیرون میافتد و گم میشود. سنجابی او را میبیند و از او میخواهد که مادرش را توصیف کند تا در یافتن او به جغد کوچولو کمک کند.
خانم و آقای هیولا منتظر شکستن تخمها و تولد بچههایشان هستند. از تخم اول یک پسر سبز رنگ بیرون میآید که نامش را وحشتناک میگذارند و از تخم دوم دختری بنفش که نامش ترسناک میشود. خانوادهی هیولاها بیصبرانه منتظر بیرون آمدن بچه هیولای سوم هستند. اما وقتی هیولای سوم با آن بدن کرکی و نرم صورتی و بامزه از تخم بیرون آمد همگی تعجب میکنند. از تخم سوم یک پسر بامزهی پشمالوی صورتی با چشمان آبی بیرون میآید که اصلا شبیه هیولاها نیست. پدر و مادر هیولای صورتی و بامزه نام او را عجیبک میگذارند.
کتاب «باستر خرگوشک عاشق کتاب خواندنه» داستان خرگوشکی است که عاشق کتاب خواندن است اما دوستانش علاقهای به خواندن ندارند و فکر میکنند کتاب خواندن کسلکننده است. در یک روز بارانی که خرگوشک و دوستانش نمیتوانند از خانه بیرون بروند، خرگوشک کتابهایش را به آنها امانت میدهد تا بخوانند و سرگرم شوند.
تمرینهای رنگآمیزی برای کودکان گروههای سنی پایین اغلب بیش از حد پیچیده است. کتاب «بیا رنگ کنیم!» با تمرین خط خطیهای ساده و تصادفی روی تصاویر آغاز میشود و همانطور که کودک با تمرینهای کتاب مرحله به مرحله پیش میرود، به تدریج رنگآمیزی در میان خطوط و مرزهای مشخص را میآموزد. کودکان با این کتاب، در کنار آموختن شیوهی رنگآمیزی، با انواع رنگها و نام برخی اشیا، موجودات زنده و پدیدههای اطراف نیز آشنا میشوند.
کتاب «اوهوی گربه ها!» داستان یک گروه گربه شکمو و جسور است که به یک کشتی پر از ماهی دستبرد می زنند.
شلی، یک گوسفند زیباست که پشمهای جذابش را دوست دارد. او دلش میخواهد پشمهایش مثل بقیهی گوسفندها چیده شود، اما مادرش به او میگوید هنوز برای این کار کوچک است. شلی هر روز بزرگتر میشود و مانند هر بچهی دیگری به تدریج درسهایی میآموزد. در ابتدا شلی تصمیم میگیرد پشمهای زیبایش را برای خودش نگه دارد و آنها را با دیگران به اشتراک نگذارد، اما در انتها با راهنمایی یک جغد دانا متوجه میشود زیبایی واقعی پشمهایش وقتی دیده میشود که آنها را به اشتراک بگذارد.
وقتی سوسمار کوچولو سر از تخم در میآورد، مادرش کنارش نیست. او سراغ میمون، فیل، ببر و گورخر میرود تا بفهمد آنها مادرش هستند یا نه.
معرفی کتاب بچه رام کننده اژدها
شترق، بوم، دنگ، یک اژدهای بزرگ رنگارنگ با دود نقرهای سر و کلهاش پیدا میشود. اژدها به دنبال گنج است، اما به نوزادی بر میخورد که پاسخ تهدیدهایش را با ا دَ دَ، غو غا غو، آروغ زدن و ترررررر، کثیف کردن پوشکش، میدهد.
تا جایی که اژدها هنگام عوض کردن پوشک نوزاد با دلخوری زیر لب غرغر میکند این که گنج نیست! اژدها برای ترساندن کودک او را به آسمان تاریک میبرد.
کتاب « کلاه ماهی بزرگه گم شده » داستانی است درباره یک ماهی کوچولو که از کلاه یک ماهی بزرگ خیلی خوشش آمده است!
ماهی کوچولو کلاه ماهی بزرگ را در خواب میدزدد و به جایی پر از گیاه و علف میرود تا مخفی شود. او امیدوار است که ماهی بزرگ متوجه نشود و در حال فرار خود را دالداری میدهد. اما ماهی بزرگ کلاهش را خیلی دوست دارد و بلافاصله پس از بیدار شدن میفهمد که چه اتفاقی افتاده است و برای پیدا کردن دزد کلاهش به راه میافتد و برخلاف پیشبینیهای ماهی کوچک، کلاهش را پس میگیرد.
کتاب «حیوانات جنگل» از مجموعه «کتاب کیفی من»، پنج حیوان زرافه، فیل، تمساح، میمون و گورخر را با تصاویر نقاشی شده و اشعاری کوتاه و ساده معرفی میکند.
«قورقوری کوچولو بزرگ میشود!» داستان بچه قورباغهای است که از تغییرات بدنش و بزرگ شدن میترسد. اما به تدریج متوجه میشود بزرگ شدن هم خوبیهای خودش را دارد.
پرنده کوچولو در راه رسیدن به خانه، با دوستان قدیمی اش رو به رو میشود که هر یک پرسش یا نگرانی ای درباره ی اینترنت و دنیای مجازی دارند، پرسش هایی درباره ی مزاحمان اینترنتی، ویروسهای کامپیوتری، ارسال کننده ی عکس نامناسب و درخواست غریبهها برای اطلاعات شخصی. پرنده کوچولو، برای هر یک از این موارد یک راه حل ساده دارد که به بچه ها یاد میدهد چطور در فضای مجازی ایمن بمانند و آن آگاه کردن پدر و مادرشان از این مسئله است.
یک روز جانوران جنگل متوجه رخ دادن اتفاقات عجیب و غریبی در دور و برشان میشوند. درختها و شاخههایشان یکی یکی ناپدید میشوند. چه اتفاقی دارد میافتد؟ جانوران دست به کار میشوند تا این معما را حل کنند. پس از جستجوهای فراوان و بررسی شواهد مقصر پیدا میشود؛ خرس درختان را قطع میکند و به خانه میبرد. اما برای چه کاری؟ مسابقهی سالانهی موشکپرانی نزدیک است و خرس چون نابلد است و نیاز به تمرین دارد.
مراقب باشید! بچه جادوگرها دارند به مدرسه میروند و این یعنی دردسر!
امروز روز اولی است که جما به مدرسه میرود. او ترسیده است. برای همین هم بچه جادوگرها او را به یک غول تبدیل میکنند تا به او جرات بیشتری بدهند. اما مدیر مدرسه معتقد است مدرسه جای یک غول نیست. برای همین بچه جادوگرها هم مدرسه را به کتاب داستان و همه را از گربه ی مدرسه تا مدیر به شخصیت های داستان تبدیل می کنند و همه کلی شیطنت و خوشگذارانی می کنند.
آقای پوسکینز دوست دارد جایزهی «زیباترین حیوان خانگی» را به دست بیاورد. اما خانم فیفی فوفو، پودل بدجنس هر کاری میکند تا جلوی او را بگیرد. او آقای پوسکینز را فریب می دهد و به او راه ورود به محل مسابقه را اشتباه می دهد. آقای پوسکینز برای این که به موقع خود را به مسابقه برساند ناچار می شود میان بر بزند؛ او از روی میله می پرد، داخل تونل می خزد، از مارپیچ پرچم ها رد می شود و از توی حلقه جست می زند...
کودکان و میکروبها جداناشدنی هستند! عطسه، سرفه، آبریزش بینی و کثیفی دستها واقعیتهایی در زندگی روزانه کودکان هستند. به همین خاطر برای آموزش کودکان دربارهی میکروبها و راههای تمیز و سلامت ماندن هیچوقت زود نیست. در مهدکودک، در مدرسه، در خانه، و هر کجای دیگر، کودکان لازم است بیاموزند میکروبها برای پخش کردن نیستند. کتاب «میکروبها برای پخش کردن نیستند!» به کودکان میآموزد میکروبها چه هستند، چه میکنند، چرا پخش نکردن آنها مهم است و چه راههایی برای کنترل و پخش نشدن آنها وجود دارد.
شاید «خواندن» یک کتاب بدون کلام غیر منطقی به نظر برسد. از آن گذشته چگونه می توانید بدون متن، مهارت های سواد اولیه را آموزش دهید؟ و چگونه می توانید داستان بخوانید؟
این نوع کتاب ها مزایایی برای کودکان دارند و اگر تا به حال این کار را نکرده اید، حتما از کتاب های تصویری بدون کلام به عنوان بخشی از فعالیت کار گفتار درمانی استفاده کنید. طبق مطالعات جدید، این کار در آموزش کودکان نوپا اهمیت دارد و آن ها را معرض زبان غنی تری قرار می دهد.
آقای «فوکفایر» پیرمرد تنهایی است که در یک کلبهی چوبی قدیمی در خارج از شهر و در کنار جنگل زندگی میکند. او غرغرو و بداخلاق است و از کیک میوهای و توله سگها بدش میآید. تنها چیزی که دوست دارد پرندگان هستند. او نقاشی کشیدن از پرندگان را هم دوست دارد.
با فرا رسیدن فصل سرما پرندگان به سمت جنوب مهاجرت خواهند کرد. آقای فوک فایر برای تشویق پرندگان به ماندن در حیاط خانهاش برای آنها غذا میگذارد. اما سنجابها غذای پرندگان را میخورند و آنقدر زبل و باهوش هستند که همه نقشههای آقای فوکفایر برای فراری دادنشان را خنثی کنند. در آخر با فرا رسیدن زمستان پرندگان میروند و آقای فوکفایر تنها و غمگین برجا میماند. سنجابها تصمیم میگیرند به جبران غذاهایی که خوردهاند آقای فوکفایر را خوشحال کنند.
هاپو دوست دارد در کارهای باغبانی به پدربزرگش کمک کند. او دوست دارد باغچهای برای خودش داشته باشد. پدربزرگ او را راهنمایی میکند که چه بذری بکارد و چهطور از باغچهاش مراقبت کند.
«دابودیم» موجود تخیلی فیل مانندی است. اما دابودیم واقعاً چیست؟ در طول کتاب به دابودیم نقشهای مختلفی نسبت داده می شود. اما دابودیم بهتر است خودش باشد. در پایان دابودیم فقط دابودیم است!
با ورق زدن هر صفحهی کتاب، کودک سعی میکند حدس بزند دابودیم چیست و به همراه تصاویر کتاب دابودیم را در نقشهای مختلف تصویر میکند تا آخر که به نظر میرسد دابودیم فقط دابودیم است!
کتاب « میلیون ها گربه » داستان زوج پیری است که چون تنها هستند نمیتوانند خوشحال باشند. پیرزن آرزوی داشتن یک بچه گربه میکند و پیرمرد به سوی تپهای میرود که میلیونها و میلیاردها گربه روی آن زندگی میکنند. پیرمرد میخواهد زیباترین بچه گربه را انتخاب کند، اما نمیتواند. همه آنها زیبا هستند. پس به همراه میلیونها گربه به خانه بر میگردد. اما وقتی به خانه میرسند به این نتیجه میرسند این همه گربه را نمیتوانند سیر کنند.
پس از گربهها میخواهند خودشان انتخاب کنند کدامشان زیباترین است تا پیش آنها بماند. گربهها با هم دعوا میکنند. پیرمرد و پیرزن داخل خانه فرار میکنند. وقتی بیرون میآیند از گربهها خبری نیست و تنها یک گربه باقی مانده که چون فکر میکرده معمولی است، گربههای دیگر با او کار نداشتهاند. زوج پیر بچه گربه را به خانه میبرند و به او غذا میدهند. آنها معتقدند او زیباترین گربه است.
کتاب «سفر به خیر قطره کوچولو» داستان سفر یک قطره آب است. قطره کوچکی در ته ظرف گربه تنها است. او تصمیم میگیرد به کمک آفتاب خودش را به آسمان برساند؛ درست مثل بخار چای داغ. وقتی به آسمان میرسد هوا آنقدر سرد است که تبدیل به قطره آب میشود و سپس دانه برف و بعد میبارد و دریا و کوهها و دشت را کشف میکند.
کتاب «بازخوانی پائولو فریره: با تمرکز بر کودک و آموزش کودکان» بررسی یکی از مطرح ترین چهرهای روان شناسی و تعلیم و تربیت است. ناصر یوسفی، نویسنده ی کتاب که از نویسندگان و پژوهشگران حوزه ی ادبیات کودک در ایران است در پیشگفتار تأکید میکند آنچه در این اثر نوشته دریافت و بازخوانی او از اندیشههای فریره است و چه بسا دیگران تفسیر متفاوتی از آثار فریره داشته باشد. زیرا در ایران او بیشتر در مقام یکی از نظریهپردازان سوادآموزی و تفکر انتقادی مطرح شده است.
در حالی که اندیشههایش فقط به این حوزه محدود نمیشود و چهرهای چندگانه دارد. بسیاری او را فیلسوف تعلیم و تربیت میدانند. اما در کنار آن روانشناس و نظریهپرداز فرهنگ و سیاست نیز است. او یکی از منتقدان روانشناسی رفتارگرا محسوب میشود و رفتارگرایان را در شناخت آدمی ناتوان میداند. زیرا تحت تاثیر آراء «اریک فروم» از طرفداران «روانشناسی انسانگرا» است و تعریف خاص خود را از انسان دارد: «انسانی که فریره معرفی میکند برای آگاهی خود میکوشد، از موانع و محدودیتهایی که قدرتها برای او ساختهاند عبور میکند، شک میکند و سکوت خود را میشکند. انسان فریره همان قدر که منتقد است، اهل گفت و شنود است، رؤیاپرداز است، خلق میکند و به زندگی و به آینده امیدوار است»
این یک واقعیت پذیرفته شده است: زرافهها هم میخوابند! اما این جانوران زیبای خالدار وقتی میخوابند با گردن بسیار دراز خود چه میکنند؟ آن را دور خود حلقه میکنند؟ سرش را بین دو تا شاخه میگذارد؟ یا خیلی ساده گردنش را تا میکند و سرش را روی پشتاش میگذارد؟ یا از چند پرنده میخواهد که کمکاش کنند؟ با کمی تلاش میتوان روشهای مختلفی را برای خوابیدن زرافه تصور کرد، اما در نهایت فقط یکی از آنهاست که با عقل جور در میآید.