فهرست کتاب های ترجمه شده برای کودکان و نوجوانان
- فهرست کتاب های ترجمه شده برای کودکان و نوجوانان
- فهرست کتاب های ترجمه شده برای کودکان ۰ - ۲ سال
- فهرست کتاب های ترجمه شده برای کودکان ۳ - ۶ سال
- فهرست کتاب های ترجمه شده برای کودکان ۷ - ۹ سال
- فهرست کتاب های ترجمه شده برای کودکان ۱۰ - ۱۲ سال
- فهرست کتاب های ترجمه شده برای نوجوانان ۱۳ سال به بالا
- فهرست کتاب های ترجمه شده برای بزرگسالان
گاهی آنقدر به نگرشها و عادتهای نادرست جامعه عادت میکنیم، که خودمان هم بدون این که فکر کنیم، همان رفتارها را انجام میدهیم. اگر کتاب بتواند تفکر انتقادی را در ما پرورش دهد، چه بسا بتوانیم در راستای تفکر عمیقتر دربارهی زندگی و پرورش عزت نفس گام برداریم.
مجموعه کتابهای: «تو بینظیری»، «تو برای من عزیزترینی»، «هدیهی مخصوص تو» و «ای کاش بینی من هم سبز بود»، هر کدام داستانی جداگانه از زندگی «پانچلو» که نمادی از کودک درون هر انسان است، «ومیکیها» و «ایلای» را روایت میکنند.
چهارشنبه, ۳۰ فروردین
مجموعه «تام گیتس» داستان گرفتاریها و دردسرهای یک پسربچه شیطان و خلاص شدن او از این مخمصههاست که به شکل یادداشتهای روزانه با زبانی طنز و تصویر روایت شده است.
دوشنبه, ۲۸ فروردین
داستان ساده است: بابا بزی همیشه عجله دارد. او صبحها که از خواب بیدار میشود چند دقیقه بیشتر وقت ندارد تا دوش بگیرد، ریشهایش را بتراشد، لباس بپوشد و صبحانه بخورد؛ اما این همهی ماجرا نیست، بز کوچولو هم مجبور است عجله کند! چون بابا بزی قرار است او را به مدرسه برساند، پدری که زیاد وقت ندارد!
شنبه, ۲۶ فروردین
آموزش بازیگری در کودکی چیزی است برآمده از دنیای کودکانه. دنیایی که پر از تخیل و خیالپردازی است و کودکی که میتواند خود را به جای هر شخصیتی بگذارد و به این تخیل بال و پر بدهد.
شنبه, ۲۶ فروردین
داستان دربارهی پسری نوجوان به نام اسکات است که بیماری آسم دارد و پزشک معالجش ورزش کاراته را به علت داشتن تمرینهای تنفسی به او پیشنهاد میکند و معتقد است که هم برای جسمش خوب است و هم برای روحش.
چهارشنبه, ۲۳ فروردین
اگر دلتان میخواهد یک عالمه کتاب کوچک داشته باشید که خیلی راحت خوانده شوند. همین کتابها را انتخاب کنید. خواندن هر کدام از این کتابها چیزی است مثل خوردن پاستیلهای میوهای تو رنگها و طعمهای متفاوت. قهرمان بانمک و سادهی این مجموعه غاز و اردک کوچک هستند که در هر کتاب با شعرهای کوتاه افسانه شعباننژاد سعی میکنند به بچهها نکاتی ساده یاد بدهند.
چهارشنبه, ۲۳ فروردین
بعضی از داستانهای این مجموعه تا امروز، بارها و بارها چاپ شده و هنوز هم خواندنی هستند. مثل داستان مجسمه طلایی؛ داستان همان شاهزادهی غمگینی که بر بالای شهر ایستاده است و از آن بالا، فقر و اندوه و بیماری مردم را میبیند و کاری جز غصه خوردن از دستش ساخته نیست. تا این که با پرستویی مهاجر آشنا میشود.
چهارشنبه, ۲۳ فروردین
کتاب «اقیانوس انتهای جاده» رمانی عاشقانه در ژانر فانتزی و رئالیسم جادویی است.
چهارشنبه, ۲۳ فروردین
گریس دختر بچهای شش ساله است که تازه به مدرسه رفته است. او نگاهی طنزآلود به دنیای اطرافش دارد که از سادگی های کودکی سرچشمه می گیرد.
دوشنبه, ۲۱ فروردین
تخممرغها داستان همراهی دیوید و پریم رز است. دیوید پسربچه است و پریم رز دختری نوجوان. دیوید تازه مادرش را از دست داده و پریم رز سالهاست پدرش را ندیده است. آنها به هم میرسند و قهر و آشتی و جنگ و صلحهای طولانی بینشان شکل میگیرد. داستانی تأثیرگذار با حسهای ماندگار و شخصیتهای بهیادماندنی.
شنبه, ۱۹ فروردین
نوینسدهی کتاب « شمال ناکجا» با کمک ایدهی سفر در زمان داستانی هیجانانگیز و اسرارآمیز خلق کرده است. میا با پدر و مادر و برادرش در شهر لوفسندز زندگی میکنند. پدر بزرگ میا ناپدید میشود. مادر میا برای دلجویی و کمک به مادرش در ادارهی مهمانخانه پیش مادرش به دهکدهی ساحلی پورتیهون می رود.
شنبه, ۱۹ فروردین
این کتاب کورنلیا فونکه فضایی فانتزی و البته حماسی دارد. ایگرن میخواهد شوالیه باشد، او در قلعهای عجیب و جادویی زندگی میکند که برای مخاطب عجیب است.
ایگرن به حرف زدن گربهها و نعرههای مجسمههای شیر عادت دارد. نویسنده مکان و زمان داستان را نشان نداده است، اما فضا و توصیفها نشان میدهد دورهی جادوگرها و احتمالاً قرون وسطاست؛ اما در این رمان نوجوان، قرار نیست جادوگرهای بزرگ کاری از پیش ببرند.
دوشنبه, ۱۴ فروردین
خانم هاترن، معلم هنر مدرسه، در بین دانش آموزان محبوبیتی ندارد. چون خیلی سختگیر است و اخلاقش مانند لباسهایش زشت است. بدتر از همه، او انتظار دارد که در کلاس هنر همه چیز مرتب و منظم سر جایش باشد و دانش آموزان مانند یک شانه تخم مرغ به ردیف و پشت سر هم بنشینند و آن طوری نقاشی کنند که او میخواهد. همه از دستورات خانم هاترن اطاعت میکنند. البته همه، بهجز بیدی. کتاب «بیدی» داستان این دختر و دنیای جادوییاش را روایت میکند.
دوشنبه, ۱۴ فروردین
«جیبهای آنجلیکا اسپراکت» کتابی است در مورد خانمی به همین نام که کت بلند بنفش جالبی پر از جیب دارد و هر جیب وسیله خارق العادهای درونش دارد.
چهارشنبه, ۲۵ اسفند
ما هر روز خبرهای فراوانی در زمینه محیط زیست و آلودگی آن در رسانه ها، می خوانیم. هرچند تا کنون جنبش های گوناگونی برای حفاظت از محیط زیست در سراسر کره زمین به راه افتاده اند، گزارش ها نشان می دهند که اوضاع زندگی تمام موجودات زنده زمین، هر چه بیش تر رو به سختی می رود.
چهارشنبه, ۲۵ اسفند
آموس یک کوآلا ست... حیوانی که شاید کمتر قهرمان کتابی شده باشد! بیشتر پای موشها و خرگوشها و شیرها به کتابها باز میشود. همین حیوان متفاوت شاید اولین چیزی باشد که توجه مخاطب کتاب را به خود جلب کند؛ حیوانی رنگارنگ که در شهری سیاه و سفید گیر افتاده، شهری که انگار تمامش را دوده گرفته، حتی گلها و سبزهها هم سیاه سیاهاند. به همین دلیل، همه آموس را چپچپ نگاه میکنند؛ حیوانی قرمز و زرد و آبی میان این همه سیاهی که گویی در شهر خودش غریبه است!
دوشنبه, ۲۳ اسفند
جرمی هر شب خواب کفش هایی را می بیند که دوست دارد. همه ی همکلاسی های از این کفش ها دارند به جز او و آنتونیو. مادربزرگ معتقد است باید چیزی را بخرد که نیاز دارد، نه چیزی را که دوست دارد. سرانجام پسرک کفش مورد علاقه اش را با قیمت پایین تر در یک فروشگاه خیریه پیدا می کند و با آن که کفش ها برای او کوچک هستند آن ها را می خرد.
دوشنبه, ۲۳ اسفند
کتاب « نشانههای بهار » درباره نشانههایی صحبت میکند که با دیدن آنها میتوان به آمدن فصل بهار پی برد.
کتاب « نشانههای بهار » با دعوت کودکان به مشاهده نشانههای آمدن بهار در اطراف خود، به تقویت مهارت مشاهده در کودکان و افزایش دانش آنان کمک میکند.
دوشنبه, ۲۳ اسفند
«همایش پرندگان» بازنویسی است از «منطقالطیر» شیخ عطّار نیشابوری، یکی برجستهترین آثار منظوم عرفانی سدهی دوازدهام ایران و شاهکار ادبیات فارسی. در این داستان تصویری پرندگان گوناگون با هدایت هدهد به جستوجوی پادشاه واقعی خود، «سیمرغ» میروند. هدهد پرندگان را آگاه میکند که تا رسیدن به کوه قاف، جایی که سیمرغ زندگی میکند، خطرهای بسیاری در کمین آنها است.
شنبه, ۲۱ اسفند
«شایدی» بانام اصلی «جس» دختری ۱۵-۱۶ ساله است که بیماری پیسی دارد و تمام بدنش لکه لکه است او که از خانه فرارکرده، فرزند نامشروع مادری معتاد است که در گذشته در سیرک کار می کرده است. مادر که از پس مخارج شایدی و دیگر بچه هایش برنمی آید او را از خانه بیرون می کند و شایدی به خیابان های نیویورک پناه می آورد.
شنبه, ۲۱ اسفند