کتاب های مناسب معلمین دبستان

<p>در این صفحه شما می‌توانید لیست کتاب‌های مناسب برای معلمین پایه دبستان را مشاهده کنید. برای کسب اطلاعات بیشتر یا مشاوره در انتخاب کتاب، می‌توانید از طریق تماس تلفنی یا واتس اپ با ما در ارتباط باشید.</p>

زیردسته‌بندی‌ها
شاید بسیاری از شما کتاب «شازده کوچولو» را خوانده باشید. در این صورت داستان کودکی و سرگذشت نویسنده آن، برایتان جذاب خواهد بود. کتاب «آنتوان و شازده کوچولو» بخشی از زندگی «آنتوان دوسنت اگزوپری» خلبان و نویسنده فرانسوی معاصر است.
شنبه, ۳۰ بهمن
شنگال چیزی است بین قاشق و چنگال؛ نه قاشق است و نه چنگال. نه قاشق ها او را در جمع خود می‌پذیرند نه چنگال‌ها. او روی میز غذا جایی ندارد و بسیار تنهاست.
دوشنبه, ۱۸ بهمن
شب بود و حوصله گلناز و خرس قطبی سر رفته بود. مادر پای کامپیوتر به کارهایش می‌رسید و پدر پای تلویزیون بود. پدر از پای تلویزیون بلند می‌شود بدون آن‌‌که آن را خاموش کند. خرس قطبی سراغ تلویزیون می‌رود و خاموشش می‌کند. گلناز می‌پرسد چرا؟ خرس قطبی پاسخ می‌دهد: «به‌خاطر خرس‌های قطبی!».
چهارشنبه, ۱۳ بهمن
«لونا برای تولدش می‌توانست هر چیزی که دوست دارد از مادرش بخواهد؛ یک تاب بزرگ بالای قله‌ی کوه، بیست و یک همبازی که با آن‌ها فوتبال بازی کند یا حتی یک داور که وقتی دارد با خودش شطرنج بازی می‌کند، جلوی تقلب کردنش را بگیرد. اما او آن سال چیزی دیده بود که با همه‌ی این‌ها فرق داشت. لونا یک بچه‌ی آدم دیده بود و دلش می‌خواست یکی از آن‌ها داشته باشد.»
چهارشنبه, ۶ بهمن
می گویند کسی که روز یکشنبه به دنیا بیاید خوش شانس است. اما این موضوع در باره ی دخترک صدق نمی کند. پدر و مادرش را هرگز ندیده است و در یک پرورشگاه زندگی می کند. او حتی پدر و مادر عاریه ای هم ندارد.
دوشنبه, ۴ بهمن
دری، دختر کوچولوی ۶ ساله دارد. دوست خیالی ای او هیولایی است به نام مری. البته دری معتقد است که هیولاهای زیادی در خانه آن ها زندگی می کنند مثل هیولای ماشین لباس‌شوی، هیولای جاروبرقی، هیولای توالت یا راه پله، یا هیولای سس گوجه که وقتی فشارش می دهی صدایش در می آید. خواهر و برادر بزرگترش، ویولت و لوک، دوست ندارند با او بازی کنند، از خیالبافی های او کلافه اند و معتقدند که رفتارش مثل نی نی کوچولوهاست. سرانجام روزی ویولت و لوک برای اینکه او از کارهای بچه گانه اش دست بردارد به او می گویند خانمی به نام گابل گراکر وجود دارد که نی نی کوچولوها را می دزدد.
شنبه, ۲ بهمن
این مجموعه پنج جلدی از قصه‌ها و افسانه‌های گریم با نام های «پسری که پدرخوانده‌اش مرگ بود و داستان‌های دیگر»، «برادران سیاه شیطان و داستان‌های دیگر»، «سه کوتوله در جنگل و داستان‌های دیگر»، «زیبای خفته و داستان‌های دیگر» و «شنل قرمزی و داستان‌های دیگر» با هدف آشنایی نوجوانان با قصه‌های آلمانی و لذت بردن از ادبیات کهن و عامیانه ترجمه و منتشر شده است. 
چهارشنبه, ۲۹ دی
چشم‌های سار کوچولو ضعیف شده است و نمی‌تواند کتاب بخواند و باید از عینک استفاده کند. وقتی دوستانش او را با عینک می‌بینند به او می‌خندند و مسخره‌اش می‌کنند. سار کوچولو غمگین می‌شود.
شنبه, ۲۵ دی
اگر کسی بگوید: «من از هیچ چیز نمی ترسم»، یا دارد شوخی می‌کند یا معنی درست و کامل احساس «ترس» را نمی‌داند.  «ترس» یکی از مهم‌ترین احساساتی است که از لحظه تولد تا آخرین دم زندگی، با انسان همراه است. ترسیدن، به ما کمک می‌کند که در موقعیت‌های خطرناک، رفتار یا واکنش مناسب انجام دهیم. 
چهارشنبه, ۲۲ دی
با دست‌هایمان به جای زدن چه کارهایی می‌توانیم بکنیم؟ با دست‌ها می‌شود نمایش عروسکی بازی کرد، در لباس پوشیدن به برادر کوچک‌تر کمک کرد، به جانوران غذا داد، مسواک زد، در آغوش گرفت و ده‌ها کار دیگر. کتاب «دست برای زدن نیست» تلاش می‌کند کودکان را از اعمال خشونت با زدن دیگران دور کند و به آن‌ها روش‌هایی برای کنترل خشمشان پیشنهاد دهد. 
شنبه, ۱۸ دی
صبح یکی از روزهای تابستان « جالی پستچی » مانند برنامه‌ همیشگی‌اش از خواب بیدار شد، صبحانه خورد و لباس پوشید تا سراغ دوچرخه‌اش برود و نامه‌های آن روز را به دست آسیابان، گربه‌ پشمالو، دختر مو بلند و بقیه برساند. اما دوچرخه‌اش پنچر شده بود. پس پیاده راه افتاد. بین راه ناگهان جغجغه‌ بچه غول از آسمان روی سرش افتاد و از حال رفت. وقتی به هوش آمد خرگوشی را دید که یکی از نامه‌ها را برداشته و می‌دود.
شنبه, ۱۸ دی
 اسکندر، پادشاده مقدونیه علاقه ی زیادی به کشورگشایی دارد. او پس از لشکرکشی های بسیار به سرزمین چین می رسد. کشور چین از لشکری بزرگ و قدرتمند برخوردار است و پادشاهی مهربان و دانا کشور را اداره می کند. اما فرمانروای کاردان چین به جای جنگ، با خرد و تدبیر اسکندر را راضی به صلح و دوستی می کند.
چهارشنبه, ۱۵ دی
اثر بازنویسی خلاق از قصه های عامیانه ایرانی است. گنجشکی برای ساختن لانه بوته خاری پیدا می کند. پیرزنی بوته خار را از او می خواهد تا تنور آتش کند و قول می دهد که به عوض آن کمی نان به او بدهد. اما پیرزن بدقولی می کند. گنجشک نان های پیرزن را برمی دارد و به چوپانی می دهد تا به عوض آن کمی شیر بگیرد. چوپان هم سهم شیر او را نمی دهد. گنجشک میشی از گله او برمی دارد، و در دهکده به بابا درویشی که عروسی پسرش است می دهد. او هم سهم گنجشک را نمی دهد. گنجشک عروس را برمی دارد و به تار زن می دهد و تار او را می گیرد.
دوشنبه, ۱۳ دی
برخی کلمات مهربانانه‌اند و برخی نیستند. کلمات برای اذیت کردن کردن نیستند. کلمه‌های آزار دهنده چه می‌کنند؟ در کتاب «کلمه‌ها برای اذیت کردن نیستند!» نویسنده پیش از آن‌که به موضوع آزار رساندن به دیگران با کلمات بپردازد، دنیای جالب و سرگرم‌کننده کلمات را به کودکان نشان می‌دهد. کلماتی که کوتاه یا بلند هستند یا خنده‌دار  هستند و می‌توانند آرام یا بلند گفته شوند. در بخشی دیگر کتاب به احساسات مختلفی می‌پردازد که کودکان ممکن است پس از شنیدن کلمات ناراحت‌کننده تجربه کنند.
شنبه, ۱۱ دی
با این که می دانم این چیزها فقط یک سری خیالات خام است، هر بار قهرمان کتابی به گذشته برمی گردد حسابی به او حسودی می کنم. به خصوص که بتواند برود و چیزی را در سال ها قبل درست کند. مژگان کلهر هم در رمان دختری با روبان سفید حتما این را می داند، چون فکر می کنم آدم های زیادی از فکر برگشتن به گذشته، حتی در حد مرور خاطرات خوش، لبخند می زنند.
چهارشنبه, ۸ دی
یکی از مهم ترین کارها، برای حفظ و نگهداری محیط زیست، بازیافت است در این کتاب، با سه اصل طلایی حفظ محیط زیست آشنا می شویم: بازکاهی، باز مصرف و بازیافت؛ هم چنین با دلایل و مراحل بازیافت هم آشنا می شویم.
چهارشنبه, ۸ دی
پنگوئن‌ها یک دلیلی دارد که بال دارند، نه؟ داشتن دوستی که برای خودش یک هواپیمای شخصی داشته باشد و پیشنهاد بدهد تو را هم سوار کند خوب است، اما تجربه کردن پرواز با بال های خودت چیز دیگری است. در واقع بال‌های پنگوئن برای پرواز ساخته نشده‌اند اما پنگوئن از آرزوی پرواز دست نمی‌کشد.
دوشنبه, ۶ دی
پیت می خواهد چیزی بپوشد که معرکه شود. او از همه، از مادر تا راننده ی اتوبوس مدرسه و قورباغه بدعنق راهنمایی می خواهد. هر کسی پیشنهادی می دهد. 
یکشنبه, ۵ دی
کتاب «صدای رنگ‌ها»، در واقع داستان زندگی واسیلی کادینسکی، نقاش روس است. داستان ماجرا را از زمانی تعریف می‌کند که واسیلی یک پسربچه است و کسی در خانواده ذوق او در نقاشی و سبک نقاشی کردنش را درک نمی‌کند. اعضای خانواده او را به نوعی وادار می‌کنند تا در رشته حقوق تحصیل کند. واسیلی یک توانایی خاص دارد، او می‌تواند صدای رنگ‌ها را بشنود.
چهارشنبه, ۱ دی
خانم و آقای هیولا منتظر شکستن تخم‌ها و تولد بچه‌هایشان هستند. از تخم اول یک پسر سبز رنگ بیرون می‌آید که نامش را وحشتناک می‌گذارند و از تخم دوم دختری بنفش که نامش ترسناک می‌شود. خانواده‌ی هیولاها بی‌صبرانه منتظر بیرون آمدن بچه هیولای سوم هستند. اما وقتی هیولای سوم با آن بدن کرکی و نرم صورتی و بامزه از تخم بیرون آمد همگی تعجب می‌کنند. از تخم سوم یک پسر بامزه‌ی پشمالوی صورتی با چشمان آبی بیرون می‌آید که اصلا شبیه هیولاها نیست. پدر و مادر هیولای صورتی و بامزه نام او را عجیبک می‌گذارند.
یکشنبه, ۲۸ آذر
این کتاب از مجموعه ۵ جلدی کتاب های زیر میکروسکوپ با عنوان های ۱- زیر میکروسکوپ در خانه ۲-  در حیاط ۳- در اقیانوس ۴ - در رودها، دریاچه ها و آبگیرها ۵-  درغذای شما  است. در این کتاب در باره ی ریز جانوران و میکروب هایی که در خانه از جمله در رختخواب، آشپزخانه، لباس و روی بدن جانوران خانگی زندگی می کنند اطلاعات مفیدی به مخاطب می دهد.
یکشنبه, ۲۸ آذر
کتاب «باستر خرگوشک عاشق کتاب خواندنه» داستان خرگوشکی است که عاشق کتاب خواندن است اما دوستانش علاقه‌ای به خواندن ندارند و فکر می‌کنند کتاب خواندن کسل‌کننده است. در یک روز بارانی که خرگوشک و دوستانش نمی‌توانند از خانه بیرون بروند، خرگوشک کتاب‌هایش را به آن‌ها امانت می‌دهد تا بخوانند و سرگرم شوند.
چهارشنبه, ۲۴ آذر
افسانه ای از قاره ی سیاه و مردمانی که در حاشیه ی صحرا، با آداب و سنن خاص خود، زندگی می کنند. آکلی، پسر بچه ی صحرا نشین، به مادر می گوید که بزرگ شده و می خواهد به شهر برود تا شمشیرش را از عمویش بگیرد. مادر او را از رفتن به این سفر نهی و خطر دیوهای صحرا را گوشزد می کند، اما مخالفت جدی با او ندارد.
دوشنبه, ۲۲ آذر
 شلی، یک گوسفند زیباست که پشم‌های جذابش را دوست دارد. او دلش می‌خواهد پشم‌هایش مثل بقیه‌ی گوسفندها چیده شود، اما مادرش به او می‌گوید هنوز برای این کار کوچک است. شلی هر روز بزرگ‌تر می‌شود و مانند هر بچه‌ی دیگری به تدریج درس‌هایی می‌آموزد. در ابتدا شلی تصمیم می‌گیرد پشم‌های زیبایش را برای خودش نگه دارد و آن‌ها را با دیگران به اشتراک نگذارد، اما در انتها با راهنمایی یک جغد دانا متوجه می‌شود زیبایی واقعی پشم‌هایش وقتی دیده می‌شود که آن‌ها را به اشتراک بگذارد.
شنبه, ۲۰ آذر