کتاب های ادبیات داستانی برای کودکان

داستان یک سلسله وقایع حقیقی یا غیرحقیقی است که به طور زنده و آمیخته با جزئیات بیان شده باشد به نحوی که متخیله خواننده یا شنونده بتواند آن‌ها را در لحظه مجسم کند. داستان، ساخته و پرداخته‌ی ذهن خلاق فردی به نام نویسنده است. گرچه از واقعیت‌های بیرونی برداشت‌هایی شده است، ولی همه‌ی این واقعیت‌ها از صافی ذهن، عواطف و احساسات و پیش‌دانسته‌های نویسنده گذشته و از پایگاه و موقعیت اجتماعی او نشأت گرفته است و با کمک ذهن خلاق خواننده و مشارکت اوست که کامل می‌شود. داستان‌های کودکان و نوجوانان نیز قائل این تعریف هستند، خواه داستان‌های کاملاً تخیلی و فانتزی‌گونه باشد یا واقعی.

زیر دسته بندی ها
لی پسر سیزده ساله ای است که از کلاس دوم دبستان از طرفداران نویسنده‌ای به نام بوید هنشاو است. هنگامی که آموزگار کلاس ششم از دانش آموزانش می‌خواهد که هر یک به نویسنده‌ای نامه بنویسند لی، اقای هنشاو را انتخاب می‌کند و کلی سوال برای او می‌فرستد. اقای هنشاو نیز در پاسخ چند سوال برای او می‌فرستد. لی با پاسخ دادن به این سوال‌ها به نوشتن علاقمند می‌شود و به توصیه آقای هنشاو در دفتری یادادشت‌های روزانه‌اش را می‌نویسد. نوشتن به او کمک می‌کند که راه حلی برای مشکلاتش پیدا کند.
چهارشنبه, ۲۶ شهریور
«فندق‌شکن» یکی از داستان‌های کلاسیک ادبیات کودک و نوجوان است که تاکنون چند بار در ایران ترجمه و منتشر شده است.
سه شنبه, ۲۵ شهریور
«جودی آینده را پیشگویی می‌کند» جست‌وجوهای جودی برای حدس زدن آینده است. او در این مسیر تجربه‌‌های بسیاری پیدا می‌کند و تلاش می‌کند به جای حدس زدن آینده خود، آن را بسازد.
جمعه, ۲۱ شهریور
«مادربزرگ دزد دریایی و هیولاها» درباره مادربزرگی باتجربه و شجاع است. او به همه کمک می‌کند تا دلیل ترسشان را پیدا کنند و در پایان همه شجاعت خودشان را به دست می‌آورند.
جمعه, ۲۱ شهریور
«رالف قصه می‌نویسد» خلاقیت در نوشتن و نگاه تازه به رخدادهای ساده زندگی است. رالف تلاش می‌کند تا قصه بنویسد، اما نمی‌تواند قصه‌ای پیدا کند. کم کم راه حل‌هایی نمایان می‌شود تا مهارت خود را بالا ببرد.
پنجشنبه, ۲۰ شهریور
کتاب «دوستی دوطرفه» داستان یک دوستی لطیف میان آموس، کارگر باغ‌وحش، و جانورانی است که او میان همه‌ سرشلوغی‌هایش به نیازهایشان توجه می‌کند. «دوستی دوطرفه» نوشته‌ «فیلیپ سی استید» با تصویرگری «ارین ای. استید» را آرام‌تر از آن‌چه فکر می‌کنید ورق خواهید زد. البته در این کتاب ازدحام کلماتی که پشت هم قطار شده باشند، به چشم نمی‌خورد و تمام متن‌ در کادرهایی رنگی و مختصر خلاصه شده است. اما تصویر‌ها پر از جزئیاتی هستند که دنبال کردن‌شان می‌تواند ضرباهنگ خواندن کتاب را مثل ضرباهنگ زندگی شخصیت‌های داستان آرام کند. برای نمونه، ماجرای موشی را که از ابتدا در داستان حضور دارد و پرنده‌ای که همراه حیوانات دیگر به خانه آموس می‌آید را تنها از مسیر تصویر می‌توانید دنبال کنید.
پنجشنبه, ۲۰ شهریور
«لطفا چراغ را روشن بگذار» یک داستان تخیلی با چاشنی طنز درباره ترس از تاریکی و هیولاست. شاهزاده کوچولو می‌خواهد چراغ روشن باشد تا بچه هیولا به اتاقش نیاید. از طرفی بچه هیولا هم ‌می‌خواهد چراغ روشن باشد تا دختر کوچولو به اتاقش نیاید.
چهارشنبه, ۱۹ شهریور
گرسنه نیستم... این غدا را دوست ندارم... «نمی‌خواهم... شکم‌ام می‌گوید نه! ... ببین چه کار بلدم!» جملاتی آشنا از کتاب «یک لقمه کوچولو برای خر کوچولو» برای هرکسی که موقع غذا خوردن با کودکی سرو کله زده است!
یکشنبه, ۱۶ شهریور
«جنگ ادامه دارد...» این جمله‌ای است که کتاب «دشمن» با آن آغاز می‌شود. واژه‌ها به رنگ سرخ و درشت نوشته شده‌اند در زمینه‌ای سیاه! کتابِ «دشمن» پیش از آغازِ داستان، از آغازِ جنگ می‌گوید. «این‌جا انگار بیابان است...» و در دو صفحه، چند تکه شاخه‌ی خشک را می‌بینیم. «... بیابانی با دوگودال...گودال‌هایی با دو سرباز...» پیرامون هر دو گودالی که دو سرباز در آن هستند، سیم خاردار است و هر دو سرباز، نردبان دارند برای بیرون آمدن از گودال و کلاه‌هایی شبیه هم. همه چیز این دو سرباز شبیه هم است و پرده کنار می‌رود و داستان آغاز می‌شود. سربازی در میانه‌ی یک پرده‌ی نمایش قرمز نشسته است با تفنگی در دست‌اش. و در زمینه‌ی قرمز، در صفحه‌ی روبه‌روی‌اش، واژه‌ی «دشمن» سیاه و درشت نوشته شده است. داستان آغاز شده.
سه شنبه, ۱۱ شهریور
«خر کوچولو کنار جسمی بزرگ و تیره‌رنگ دراز می‌کشد. چه بوی خوبی دارد. این همان جایی است که دنبال‌اش می‌گشت. این‌جا گرم و نرم است و درست بوی خانه‌ی مامان را می‌دهد. بله، خر کوچولو این‌جا می‌تواند بخوابد. با خیال آسوده چشم‌های کوچکش را می‌بندد.» این جملات پایانی آرامش‌بخش کتاب «خر کوچولو» است. یک کتاب تصویری تاثیرگذار و پرماجرا درباره خر کوچولویی که می‌خواهد روی پاهای خودش بایستد.
شنبه, ۱ شهریور
«بله، خر کوچولو کیک دوست دارد. اما آن بادبادک، آن بادبادک قشنگ با آن دم بلند...» دوراهی‌های ذهنی و عاطفی از همان سال‌های نخستین زندگی کودک آغاز می‌شوند. وابستگی و دلبستگی به چیزی، علاقه به داشتنش برای همیشه، ناتوانی در دل‌کندن از وسایل مورد علاقه و چالش‌های بخشیدن و هدیه دادن... کتاب «خر کوچولو و تولد یاکی» به این موضوعات می‌پردازد.
چهارشنبه, ۲۹ مرداد
«خر کوچولو و یاکی اسب‌بازی می‌کنند. به آن‌ها خیلی خوش می‌گذرد! اما... وقت حمام و خواب است.»
چهارشنبه, ۲۹ مرداد
کتاب «روز استخر» داستان گروهی از جانوران است که از شیرجه زدن در استخر می‌ترسند. خرگوش کوچولو که تا حالا شیرجه نزده از آن‌ها می پرسد که چه چیز شیرجه زدن این‌قدر وحشتناک است و هر کدام از جانوران از دید خود به او توضیح می‌دهد. در نهایت، وقتی خرگوش تصمیم می‌گیرد به مربی بگوید هیچ‌وقت شیرجه نخواهد زد، مربی می‌آید و به آن‌ها می‌گوید که ترس درواقع از قوه‌ی تخیل آن‌ها می‌آید و شیرجه زدن اصلاً ترسناک نیست.
چهارشنبه, ۲۲ مرداد
کتاب «35 کیلو امیدواری» داستان گرگوری، پسری 13 ساله و 35 کیلوگرمی است که دست‌های ماهری دارد. دست‌هایی که چیزهای نو می‌آفرینند، تعمیر می‌کنند، باغبانی می‌کنند و ... . اما این مهارت گرگوری در مدرسه به کارش نمی‌آید. او از مدرسه متفر است اما به نظر می‌رسد به خاطر درجا زدن در بعضی کلاس‌ها بیش‌تر از دیگر بچه‌ها باید به مدرسه برود. بی‌علاقگی و ناکامی گرگوری در مدرسه باعث اخراجش می‌شود. وضعیتی دشوار برای او و پدر و مادرش.
شنبه, ۱۱ مرداد
کتاب «بخشنده» داستان پسر نوجوانی به نام یوناس است. در جایی که یوناس زندگی می‌کند، جنگ، ترس و درد وجود ندارد. جامعه به شدت کنترل می‌شود و برای حفظ نظم و آرامش، افراد درباره‌ی هیچ یک از بخش‌های زندگی‌شان، مانند شغل یا ازدواج، حق انتخاب ندارند.
چهارشنبه, ۱ مرداد
کتاب «ماتیلدا» داستان دختری کنجکاو، باهوش و کتابخوان است. اما این ویژگی‌های ماتیلدا مورد پسند پدر و مادرش نیست. آن‌ها نه تنها به او نمی‌بالند، بلکه او را ابله هم می‌دانند. ماتیلدا با بالا رفتن سن و ورود به مدرسه، توانایی عجیبی در خودش کشف می‌کند؛ توانایی حرکت دادن اشیا از دور. او از این توانایی برای کمک به کسانی که دوست‌شان دارد استفاده می‌کند.
چهارشنبه, ۱ مرداد
جودی در «دور دنیا در هشت روز و نصفی» با چالشی تازه روبرو می‌شود، چالشی برای حفظ دوستی‌ها و انجام یک فعالیت گروهی.
سه شنبه, ۳۱ تیر
زبان رودی رونده است، که همراه با زمان و انسان به پیش می‌رود. زبان ادبیات نیز چنین خصلتی دارد. زبانی که روزگاری برای آن مردم روشن بوده است، امروز ممکن است برای ما چندان روشن و مفهوم نباشد. این به ویژه درباره زبان‌های عتیق بیش تر صدق می‌کند. فارسی زبانی عتیق است. زبانی کهن و باستانی که بسیار روایت‌ها در دل خود دارد. این زبان تمامی ریشه‌های فرهنگی ایران را از باستانی‌ترین روزگار تا امروز در خود بازتاب می‎‌دهد. به همین دلیل هنگامی که این زبان شکافته می‌شود، در آن انبوهی از واژه‌ها هستند که ریشه مادی یا سومری و سانسکریت دارند، ریشه اوستایی یا پهلوی دارند.
چهارشنبه, ۲۵ تیر
از جان خود بگذر تا جان کودکان، جان بماند! از خود گذشتن به چه معناست؟ اگر قرار باشد که برای کودکان دبستانی این مفهوم را باز کنیم، چگونه باید از ساده‌ترین و ملموس‌ترین واژه‌ها استفاده کنیم، تا آن‌ها معنای از خود گذشتن را درک کنند؟ اما اگر از خود گذشتن به ادبیات برسد، چگونه آن را باید در واژه‌ها و روایت و داستان بازنمایی کرد، چنان که هم ارزش‌های ادبی غنی بماند و هم این معنا بتواند به بهترین شکل به کودکان منتقل شود؟
یکشنبه, ۲۲ تیر
هیچ‌گاه برای رسیدن به آرزوها دیر نیست. باید برای رسیدن به آن‌چه می‌خواهیم نخستین گام را برداریم؛ اگرچه دشوار باشد. «می‌خواهم پرواز کنم» کتابی است تصویری که روایت‌گر اصلی داستان، تصویر است.
چهارشنبه, ۱۸ تیر