کتاب های ادبیات داستانی برای کودکان
داستان یک سلسله وقایع حقیقی یا غیرحقیقی است که به طور زنده و آمیخته با جزئیات بیان شده باشد به نحوی که متخیله خواننده یا شنونده بتواند آنها را در لحظه مجسم کند. داستان، ساخته و پرداختهی ذهن خلاق فردی به نام نویسنده است. گرچه از واقعیتهای بیرونی برداشتهایی شده است، ولی همهی این واقعیتها از صافی ذهن، عواطف و احساسات و پیشدانستههای نویسنده گذشته و از پایگاه و موقعیت اجتماعی او نشأت گرفته است و با کمک ذهن خلاق خواننده و مشارکت اوست که کامل میشود. داستانهای کودکان و نوجوانان نیز قائل این تعریف هستند، خواه داستانهای کاملاً تخیلی و فانتزیگونه باشد یا واقعی.
«تو میدانی پیشی کجاست؟» کتاب تصویری مقوایی از گونه توصیفی ساده است.
«تو میدانی پیشی کجاست؟» پرسشی است که از روی جلد تا پایان کتاب تکرار میشود تا کودک را به جست و جو و پاسخ گویی بر انگیزاند.
در صفحه نخست از کودک پرسش میشود: تو میدانی پیشی کجاست؟
کودک برای یافتن پیشی با خرگوش کوچولویی همراه میشود. خرگوش کوچولو گمانه زنی میکند که «شاید زیر نیمکت خوابیده است!» این جا کودک باید در برابر گمانه زنی خرگوش پاسخی درست بگوید.
شنبه, ۱۴ اسفند
جایی میان کوه و جنگل انبوه
نزدیک رود، دهی کوچک بود.
توی این ده، مادرجان کلبه داشت
یک دختر و یک گربه داشت.
چهارشنبه, ۲۷ بهمن
بازآفرینی شیرشاه آخرین اثر از سهگانهای است که «محمد هادی محمدی» و «امیر شعبانیپور» آن را به فرجام رساندند.
دوشنبه, ۲۵ بهمن
کتاب «مسابقهی حسادت» داستان آشنای حسادت کردن است که اینبار میان دو برادر رخ میدهد. آنها مدام با هم دعوا میکنند چون فکر میکنند والدین و دوستانشان یکی را به دیگری ترجیح میدهند. در حالیکه اطرافیان تلاش میکنند به آنها نشان دهند که هر دو را به یک اندازه دوست دارند.
چهارشنبه, ۲۱ مهر
کتاب «دیک دامپزشک» از مجموعه کتاب «شغل آینده من» درباره خانم دامپزشک شهر و یک روز کاری اوست. او از صبح با مراجعه به درمانگاه جانوران کارش را شروع میکند و مشکلات جانوران را یکی یکی حل میکند. اما فقط در درمانگاه نمیماند و برای برطرف کردن مشکل گاو مزرعه به مزرعه یکی از اهالی هم میرود. او با مهربانی و صبر و حوصله مشکلات همه بیمارانش را برطرف میکند.
دوشنبه, ۲۹ شهریور
«ویرجینیا گرگ میشود» داستانی در مورد تجربه احساس ناخوشایند عصبانیت، خشم و ناراحتی یک دختر است و راه حل کنار آمدن با این احساس.
دوشنبه, ۲۹ شهریور
کتاب «عمو نوروز» دربارهی افسانه کهن عمو نوروز است، مردی که در اول بهار برای آوردن عید، به سمت شهر حرکت میکند. پیرزنی که باغش خارج شهر است و عاشق عمو نوروز، هر سال روز اول بهار از خواب بیدار میشود و خانه و باغچه را آب و جارو میکند، سفره را برای پذیرایی از عمو نوروز میچیند و لباسهای زیبا میپوشد. اما از خستگی خوابش میبرد و وقتی بیدار میشود، میفهمد که عمو نوروز باز هم آمده و رفته!
یکشنبه, ۲۸ شهریور
لوته و لوییزه، دوقلوهایی هستندکه از وجود هم بیخبرند و در دو دنیای متفاوت زندگی میکنند. لوییزه همراه پدرش که رهبر ارکستر و آهنگسازی مشهور است در دنیای پرهیاهو و مجلل هنرمندان در وین به سر میبرد و لوته با مادرش که سردبیر عکاسی یک مجله است، در مونیخ زندگی سادهای دارد.
دوشنبه, ۲۵ مرداد
«انتظار عروسکی» درباره عروسکهای پشت پنجره است. هرکدامشان منتظر چیزی هستند. آنها شاهد دوستیها و احساسها وتغییرات آب و هوا هستند.
شنبه, ۱۶ مرداد
«فضانوردها در کوره آجرپزی»، داستان دو پسر مهاجر از خراسان جنوبی است که کارگران کورهٔ آجرپزی هستند. «سبزعلی»، یکی از پسران، پایاش در میان خاک به چیزی تیز گرفته و زخمی شده و گرفتار بیماری مهلک کزاز شده است. «چمن»، پسر دیگر، میخواهد او را نجات دهد؛ اما از این بیماری خلاصی نیست. سبزعلی بیمار است و هذیان میگوید: «بیبی من رفتم توی کوزه شنا کنم.
یکشنبه, ۱۰ مرداد
«بابا و دایناسور» داستان پسری است که میخواهد مانند پدرش شجاع باشد. او از یک دایناسور کمک میگیرد که از هیچچیز نمیترسد. تا اینکه دایناسور گم میشود و اینجا پدر به کمک او میآید. پسر درک میکند که ترسیدن ایرادی ندارد و دوباره دایناسورش را مییابد.
چهارشنبه, ۶ مرداد
داوود پسر آرام و حرف گوشکنی است که هیچوقت از پدرش کتک نخورده است. همین موضوع بهانهای است تا برادران بازیگوشاش او را «نوکر بابا» صدا بزنند. زمانی که بستهی اسکناس پدر در چاه مستراح میافتد، این نام مستعار کابوس داوود میشود.
چهارشنبه, ۶ مرداد
کتاب «رامونا همیشه راموناست» جلد هفتم از مجموعه کتاب «رامونا» ست. داستان این جلد داستان بزرگ شدن راموناست. رامونای شیطان که نمیشد دقیقهای او را به حال خود گذاشت؛ الان تنها در خانه میماند تا مادر و پدر و خواهرش «بئاتریس» به خانه برگردند. او در این مدت سعی میکند دختر خوبی باشد تا از رفتن به خانه مادربزرگ «هوی» نجات پیدا کند و در اینکار به نظر میرسد کاملاً موفق است.
دوشنبه, ۲۸ تیر
کتاب «مادرجون! چرا اسمم یادت رفته؟!» مثل یک کتاب شعر است، شعرهایی بیقافیه. شعرهایی که «پرل» برای ما میگوید و ما را با اینکار شریک دردهای زندگیاش میکند. کتاب «مادرجون! چرا اسمم یادت رفته؟!» کتابی است درباره عشق، دوست داشتن و خانواده. کتابی است درباره «پرل»، دختری تنها.
دوشنبه, ۲۱ تیر
«کتاب پدربزرگها» کتابی دلچسب از مجموعه کتاب «دنیای دوست داشتنی من» است. کتابی درباره تفاوتهای رفتاری پدربزرگها که به نزدیکی بیشتر و احترام بیشتر به پدربزرگها و سالمندان کمک میکند.
یکشنبه, ۶ تیر
«جادوگر بیکار: قصههایی با سه پایان» شامل چند داستان است که برای هر کدام از آنها 3 پایان نوشته است. در هر داستان نویسنده از خواننده میخواهد که خودش یک پایان را انتخاب کند یا پایانی تازه برای داستانها بنویسد.
سه شنبه, ۱۱ خرداد
کتاب «رامونای شجاع شجاع» سومین جلد از مجموعه کتاب «رامونا» ست. رامونا دوست دارد استقلال بیشتری پیدا کند و در این مسیر اولین مشکلی که باید حل شود، یکی بودن اتاقش با خواهرش بئاتریس است. اما باید دید که یک اتاق جدا میتواند به مستقل شدن رامونا کمک کند یا نه.
سه شنبه, ۴ خرداد
کتاب «رامونای آتشپاره» دومین جلد از مجموعه کتاب «رامونا» ست. موضوع این قسمت، وارد شدن رامونا به مدرسه و شروع دوره کودکستان است و معلم مهربانی که قرار است رامونا خوب بودنش را به او اثبات کند. داستان همراه شدن رامونا با دیگران که برای اولین بار بدون حضور مادر و سایر اعضای خانواده اتفاق میافتد و همینجاست که اولین قدمهای رامونای آتشپاره برای وارد شدن به جامعهای بزرگتر برداشته میشود.
سه شنبه, ۴ خرداد
کتاب «دنیای رامونا» جلد هشتم و در واقع آخرین جلد از مجموعه کتابهای «رامونا»ست. «رامونا» آمادهی رفتن به کلاس چهارم شده. الان خواهر کوچکتری دارد به نام «روبرتا» که باید بعضی از مسئولیتهای نگهداری از او را هم به عهده بگیرد و بالاخره توانسته یک دوست دختر صمیمی به اسم «دیزی» برای خودش داشته باشد.
دوشنبه, ۳ خرداد
کتاب «رامونا و خواهرش» اولین جلد از مجموعه کتاب «رامونا» است. این کتاب تنها جلدی است که داستان از زبان بئاتریس خواهر رامونا گفته میشود. بئاتریس که معمولاً آرام و ساکت است و سعی دارد همهٔ کارها را درست جلو ببرد؛ نمیداند با شیطنتهای خواهر آتشپارهاش «رامونا» چهطور کنار بیاید.
دوشنبه, ۳ خرداد
کتاب «عروس دریایی» داستان مواجه دختری است به نام سوزی با مرگ بهترین دوستش. سوزی بهترین دوستش «فرنی» را از دست داده است. فرنی در دریا غرق شده، در حالی که همه میدانند بهترین شناگر مدرسه بوده است. سوزی نمیتواند این حادثه را بپذیرد.
یکشنبه, ۲ خرداد
کتاب «رامونا و پدرش» چهارمین جلد از مجموعه کتاب «رامونا» ست. پدر شغلش را از دست داده و زمان بیشتری در خانه است. رامونا که فکر میکند با بودن پدر در خانه میتواند زمان شاد بیشتری را با او بگذراند؛ به مرور متوجه این میشود که پدر حال چندان خوبی ندارد. همیشه در حال صحبت با تلفن یا در انتظار زنگ زدن تلفن است و نمیتواند با رامونا بازی کند.
یکشنبه, ۲ خرداد
کتاب «مطلقا تقریبا» داستان پسری ۱۰ ساله است به نام آلبی که در هیچ چیزی بهترین نیست؛ نه خوشتیپترین پسر کلاس و مدرسه است و نه ورزشکارترین. خواندن برایش سخت است و از ریاضی سر در نمیآورد. با اخراج شدن از مدرسه خصوصی، آلبی اعتماد به نفس خود را کاملا از دست میدهد و پدر کمالگرایش را حسابی ناامید میکند.
چهارشنبه, ۲۹ اردیبهشت
کتاب «فلیکس به سیرک میرود» یکی دیگر از داستانهای مجموعه کتاب «فلیکس» است. فلیکس خرگوش عروسکی و پشمالوی سوفی است که در هر جلد از کتابهایش با نامههایی که برای سوفی میفرستد به او کمک میکند اطلاعات جدیدی از شهرها، کشورها، آدمها، جانوران، فرهنگها و جهان اطرافمان به دست آورد. در این کتاب هم فلیکس با سیرک بزرگی همراه شده و به چند شهر در آمریکا سفر میکند؛ امابخش مهمی از کتاب از تنوع فرهنگی و نژادی آدمهای سیرک و فرهنگهای آنان سخن میگوید.
چهارشنبه, ۲۹ اردیبهشت