کتاب های کودک و نوجوان
کتاب «اُلی عزیز» سه داستان را روایت میکند. داستان آُلی، برادر بزرگترش مات و قهرمان که یک پرستو است. «الی عزیز» داستانی است درباره تغییر، هدفهای بزرگ، تاوانهای سخت و تلاش برای ادامه دادن.
شنبه, ۲۱ فروردین
«آدم کوچولوی گرسنه» در جستوجوی پیدا کردن نان، برای سیر شدن، با روند درست شدن نان آشنا میشود. او در این مسیر میآموزد که با تلاش و پشتکار به خواستههایش میرسد و اینکه درمییابد، هرچیزی که میخواهد باید قیمتش را بپردازد.
شنبه, ۲۱ فروردین
برای اولین بار «سارا به دندانپزشکی میرود» او با این که، این کار را دوست ندارد اما با شجاعت، به آنجا میرود. در زمان معاینه میترسد و فرار میکند؛ کم کم با کمک دکتر، اوضاع رو به راه میشود و او از پس این کار بر میآید.
شنبه, ۹ اسفند
«هارولد و مدادشمعی بنفش» از مجموعه کتاب «قصههای هارولد» داستان ماجراجویی هارولد است که میخواهد زیر نور ماه راه برود؛ پس برای خودش ماه و راهی برای رفتن میکشد.
شنبه, ۹ اسفند
در کتاب «آلن تو میتوانی!» از مجموعه کتاب «تامی الاغه و دوستانش» او میخواهد توپ را مانند دیگران بلند پرتاب کند اما اعتماد به نفسش را ندارد. دوستانش با همدلی و همراهی، به او کمک میکنند. او به یاد میآورد چقدر توانمند است بنابراین میتواند توپ را عالی پرتاب کند.
چهارشنبه, ۸ بهمن
«شیرها از آمپول نمیترسند!» درباره تجربه شجاعت و خیالپردازی مولی است. او برای معاینه دورهای نزد پزشک میرود و پزشک معاینه او را با داستانی لذتبخش همراه میکند.
چهارشنبه, ۸ بهمن
«آپولین راننده میشود» از مجموعه کتاب «بازیها و رفتارهای کودکانه» درباره خلاقیت و تخیل در بازی کردن است. آپولین با یک جعبه ماشین بازی میکند. وقتی هم چپ میکند. به تعمیر کار زنگ میزند تا ماشین را درست کند.
سه شنبه, ۳۰ دی
«اسباببازی عزیزم» یکی از کتابهای مجموعه «فیلی و فیگی» است. دو شخصیتی که انگار هر چیز در داستانهایشان بالا برود و پایین بیاید، یک چیز سر جایش میماند و آن دوستی میانشان است. اینبار آنچیزی که در میانه داستان خیلی خیلی بالا میرود و بدجوری پایین میآید، اسباببازی عزیز و جدید فیگی است. خب حتما خودتان میتوانید حدس بزنید این پرتاب پر قدرت کار چه کسی بوده است؟ !
دوشنبه, ۲۹ دی
کاری برجسته از یکی از نامدارترین نویسندگان ادبیات کودکان جهان، آسترید لیندگرن که در ضمن یکی از تاثیرگذارترین در حوزه ادبیات کودکان و فانتزی بوده است.
«همه میروند برای خواب» یکی از دهها اثری است که آسترید برای کودکان آفرید. اما این اثر به سبب این که لالایی است، خود جایگاه ویژهای بین مردم سوئد دارد. همه میروند برای خواب، روایت گربهای است که در یکی از شبهای سوئدی که حال و هوای قطبی دارد و تاریکی دیر
شنبه, ۲۷ دی
برای دههها است که کودکان فارسی زبان یا کودکانی که زبان فارسی را میدانند، آثاری از هانس کریستین اندرسن نویسنده نامدار دانمارکی را میخوانند یا میشنوند. اما کمتر کودکی است که با زندگی او آشنا باشد. هانس کریستین آندرسن کجا به دنیا آمد؟ در کودکی زندگیاش چگونه گذشت؟ کجا آموزش دید، چه کارهایی کرد؟ پدرش یا پدربزرگاش چه کاره بودند؟ چگونه نوشتن داستانهای پریان را شروع کرد و در این راه چه دشواریهایی را پشت سر گذاشت؟ خودش چگونه مردی بود؟ روزها و سالها را چگونه زیست؟
شنبه, ۲۷ دی
«خرس کوچولو و درخت آرزوها» داستانی جذاب، کوتاه و ساده است که با ایجاد پرسش در ذهن مخاطب، او را به یافتن پاسخ ترغیب میکند.
سه شنبه, ۲۳ دی
«خوشحال شدی؟» از سری داستانهای فیلی و فیگی است که به زیبایی و با بیانی ساده و طنزآمیز به اهمیت دوستی، تاثیر آن در کیفیت تجربههای روزمره و میزان خوشحالی آدمها پرداخته است.
یکشنبه, ۲۱ دی
کتاب «خودکار قرمزی کوچولو» داستانی است که براساس یکی از قصههای عامیانه نوشته شده است و داستانی است درباره همکاری و احساس مسئولیت.
شنبه, ۲۰ دی
«کلهخرها» اولین جلد از مجموعه داستانی چند جلدی، طنزآمیز و تصویری «کله خرها» است که ماجرای یک خانوادهی به ظاهر عادی ولی بسیار متفاوت را روایت میکند.
شنبه, ۲۰ دی
کودکان در سالهای ابتدایی زندگی خود، بیش از هر زمان دیگری، احساسات ناشناخته را تجربه میکنند. به همین دلیل، برایشان دشوار است که به نحوی سازنده این تجربههای شخصی را ابراز کنند. دقیقاً شبیه آشپزخانهای که پر از خوراکیهای گوناگون است، هر لحظه سرآشپز درونیشان تصمیم میگیرد مادهای را با مادهای دیگر ترکیب کند. اما این وسط نقش خود آنها چیست؟ آیا احساسات آن چیزی است که بچهها و حتی ما آدمبزرگها را کنترل میکند و این سرآشپز میتواند هر خوراکیای که دلش خواست، حتی عجیبوغریب و بدمزه را به خورد آدم بدهد؟ یا ما اجازه داریم کنترل احساساتمان را به دست بگیریم؟ کتاب جذاب و دوستداشتنی «از ماکارونیهای خجالتی تا تخممرغهای هیجانزده» اینجاست تا برای این سؤالات پاسخی پیدا کنیم.
چهارشنبه, ۱۷ دی
«پوپی گرسنه است» از مجموعه کتاب «لئو و پوپی» است. پوپی گرسنه است اما غذا نمیخورد. لئو از عروسکش، پوپی، عصبانی میشود. او یه یاد رفتار مادرش با خودش میافتد و تلاش میکند تا راهی پیدا بکند و به پوپی غذا بدهد.
چهارشنبه, ۱۷ دی
تلاش باباخرس برای خواباندن فرزندش داستان «بوسههایی برای بابا» را میسازد. این داستان به مهرورزی و بازی و ارتباط بین پدر و کودک میپردازد. در حالی که کودک دوست ندارد بخوابد و بدخلق شده، پدر با بازی او را میخواباند.
سه شنبه, ۹ دی
«فرانکلین به بیمارستان میرود» از مجموعه کتاب «فرانکلین» درباره ترس و ناراحتی لاکپشت کوچولو از مراحل مختلف درمان است. او همه تلاشش را میکند تا کسی نفهمد که ترسیده است. او درمییابد شجاعت به معنی نترسیدن نیست. فرانکلین از عمل کردن میترسد اما ترسش را میپذیرد. او میداند که برای بهتر شدن حالش به این کار نیاز دارد.
سه شنبه, ۹ دی
بامبولی کوچک در کتاب «پاندا کوچولو، کنار من بمون» محیطهای تازه و ناشناخته را کشف میکند. او مهارتهای خود را میسنجد و با همراهی مادر آنها را تقویت میکند. این روند باعث شوق او برای رفتن به جاهایی جدید میشود.
یکشنبه, ۷ دی
کتاب «دو ببر شجاع، زیر نور ماه» داستانی درباره غلبه به ترس و مستقل شدن دو بچه ببر در روند بزرگ شدنشان است.
یکشنبه, ۷ دی
«کلاد دلافسه» در کتاب «بازی با نور و رنگ در اعماق دریاها» لباس غواصیاش را پوشیده، دست ما را میگیرد و گنجهای مدفونشدهی اعماق اقیانوسها و دریاها را نشانمان میدهد؛ حالا شاید این گنج، کلاه یا لباسی باقیمانده از مسافران کشتی تایتانیک باشد یا مجسمهای از ابوالهول و قسمتهایی از معابد و سنگهای قدیمی، یا حتی تمدنهای نابودشدهای که بهجز چراغقوهی جادویی او به شکل دیگری نمیتوان مشاهدهشان کرد. بله، چراغقوهی جادویی!
سه شنبه, ۲ دی
«من نگرانم»...
حالم خوب نیست.
نمیدانم چگونه میتوانم احساسم را مدیریت کنم؟
اصلاً تا بوده همین بوده...
مگر گفتن، چیزی را حل میکند؟
یکشنبه, ۳۰ آذر
«ایگی سزار، پسرک معمار» همهجا را با سازه پر کرده است، اما خانم معلم به او میگوید کلاس دوم جایی برای ساختمانها ندارد. او ناامید نمیشود و درست در زمان بحران، استعدادس را به کار میگیرد. داستان ایگی، سرشار از اعتماد به نفس، پشتکار و امید است.
شنبه, ۲۹ آذر
کتاب «بدن تو مال خودته» نه تنها برای کودکان بلکه برای پدرها، مادرها و معلمها هم کاربردی است. همه ما باید بیاموزیم که بدن هر کس تنها متعلق به خود اوست و اینکه هیچ کودک و بزرگی مجبور نیست از شرم و خجالت به آغوش دیگری برود و یا به دیگری اجازه دهد او را به زور در آغوش کشد. کتاب «بدن تو مال خودته» برای جامعه ما کتاب مهمی است. جامعهای که گاه کودک را برای میلهای خودمان در بغل پدربزرگ، فامیل یا دوستی میفرستیم تا شرمنده نشویم. اما در این کتاب نویسنده به همه ما گوشزد میکند تنها کسی که میتواند اجازه در آغوش کشیده شدن دهد، صاحب بدن است، چه کودک باشد و چه بزرگ.
شنبه, ۲۹ آذر